ماجرای ازدواج مجدد همسر سابق رئیس آمازون
روزنامه هفت صبح، رامتین لطیفی | هر لحظه در دنیا اتفاقات شگرف و معجزهآسایی رخ میدهد که شاید علت و دلیل بسیاری از آنها را ندانیم یا به سادگی با مسامحه از آن بگذریم. دیروز دن ژوئت، معلم علوم دبیرستان سادهای که از دار دنیا یک کلاس درس و چند شاگرد و یک پنجره رو به دریاچه داشت با مکنزی اسکات، یکی از ثروتمندترین زنان دنیا و همسر سابق جف بزوس، مالک آمازون و ثروتمندترین فرد جهان ازدواج کرد.
این خبر خیلی زود به یکی از پربحثترین اخبار روز بدل شد و موضعگیریهای مختلفی درباره آن در فضای مجازی آمریکا رخ داد. گروه پرتعدادی با چاشنی شوخی خطاب به همسر جدید مکنزی اسکات گفته بودند که «خدا شانس بده آقای دن ژوئت». البته که ازدواج یک معلم ساده با زنی که از معروفترین میلیاردرهای جهان است مرهون شانس و اقبال است، اما باید بگوییم هرچند ممکن است باورش کمی سخت باشد و این فرضیه کمی داییجان ناپلئونی به نظر بیاید، اما دن ژوئت این ازدواج را بیش از همهچیز، مرهون قتل فجیع جمال خاشقچی است.
خاشقچی روزنامهنگار و نویسنده اهل عربستان سعودی و از مخالفان و منتقدان سرسخت خاندان سلطنتی این کشور، بالاخص محمد بنسلمان بود. او علاوهبر شبکه خبری العرب، در روزنامه واشنگتنپست هم فعالیت داشت و در ستون خود در این روزنامه رازهایی مگو و ناشنیده از اندرونی کاخهای شاهزادههای سعودی را فاش میکرد و به همین دلیل هم سرانجام با آمریت محمد بنسلمان در سفارت عربستان سعودی در ترکیه به طرز هولناکی به قتل رسید و جان خود را از دست داد.
در ابتدای کار نقش محمد بنسلمان در قتل فجیع خاشقچی در حد نظریه و گمانهزنی بود و افراد زیادی بر این حدس مصر نبودند، اما جف بزوس که حق امتیاز و مدیریت روزنامه واشنگتنپست متعلق به او بود و خاشقچی کارمند او به حساب میآمد، به سادگی از این قضیه نگذشت و با اطمینانخاطر انگشت اتهام را به سوی محمد بنسلمان گرفت و از پیگیری خون خاشقچی کوتاه نیامد.
اصرار بزوس به پیگیری این اتهام، جامعه سیاسی آمریکا را نسبت به مماشات ترامپ نسبت به خاندان سلطنتی عربستان سعودی حساس کرد و ترامپ تحت فشار سیاستمداران موافق و مخالف خود مجبور شد به بنسلمان تشر بزند و ادبیات خود با سران این کشور را تغییر دهد. بنسلمان که بزوس را در این قضیه مقصر میدانست، به انتقام از او مصمم شد. با آمریت بنسلمان اینبار و در سال ۲۰۱۸ گوشی موبایل و حسابهای شخصی بزوس در شبکههای اجتماعی هک شد.
در لابهلای اطلاعات بهدستآمده از گوشی موبایل هکشده بزوس مشخص شد او با لارن سانچز، گوینده اخبار تلویزیون در رابطه است و به همسر خود؛ یعنی مکنزی اسکات خیانت میکند. علاوهبر چتهای مشمئزکننده، عکسهای خصوصی و نهچندان خوشایندی هم بین جف بزوس و لارن سانچز ردوبدل شده بود. پخش شدن این خبر نهتنها آبرو و حیثیت بزوس را برد، بلکه سبب شد همسرش هم پس از ۲۵ سال زندگی مشترک و به ظاهر عاشقانه و شرافتمندانه به مدت یک سال جدا از او زندگی کند.
این جدایی یکساله سرانجام منجر به طلاق رسمی جف بزوس و مکنزی اسکات شد. آنها ترجیح دادند برای حفظ ظاهر و تشخص خود و البته حفظ حریم و آرامش روانی فرزندانشان، این طلاق را طوری جلوه دهند که گویی در کمال صمیمیت و تفاهم رخ داده است. آنها پس از طلاق خود بیانیهای رسمی منتشر کردند که در آن گفته شده بود: «این طلاق کاملا توافقی و در صلح صورت گرفته است و هرچند از این پس دیگر ما زن و شوهر نیستیم.
اما دو دوست نزدیک و صمیمی، دو شریک و والدین فرزندانمان باقی ماندیم و برای یکدیگر آینده درخشانی را آرزو میکنیم». این طلاق کاملا توافقی و مصلحانه برای جف بزوس بسیار گران تمام شد و جف بزوس طبق رای دادگاه مجبور شد مالکیت ۲۵ درصد از سهام خود از آمازون که معادل ۴ درصد از سهام کلی آمازون بود را به همسر سابقش انتقال دهد. این مقدار از سهام در آن زمان ۲۵ میلیارد دلار ارزش داشت و امروز ارزش آن به ۶۳ میلیارد دلار افزایش پیدا کرده است.
مکنزی بزوس با این طلاق و ناگهان، دوازدهمین فرد و چهارمین زن ثروتمند جهان نام گرفت و ازاینرو شاید بتوان این طلاق را گرانترین طلاق تاریخ نامید.مکنزی اسکات در ادامه ۴ میلیارد دلار از ثروتش را برای مصارف خیریه بخشید. همچنین او در این دو سال بر مسائلی مانند تسهیل تحصیل بالاخص برای سیاهپوستان و مهاجران و دسترسی افراد نیازمند به غذا و همچنین زدودن تبعیض نژادی و جنسیتی از جامعه تمرکز کرده است و طبق گفته خود قصد دارد بخش عمده ثروتش را نیز در این راه هزینه کند.
حال او اعلام کرده است که دوباره ازدواج کرده و همسر جدید او معلم ساده و بیآلایشی است. جف بزوس هم با تصدیق این موضوع گفته است که دن را میشناسد و او مرد فوقالعادهای است و برای هر دوی آنها آرزوی خوشبختی میکند. شاید اگر آن روز کذایی جمال خاشقچی به سفارت عربستان نرفته بود و قتل وی توسط عاملان بنسلمان اتفاق نیفتاده بود، مکنزی اسکات همان مکنزی بزوس و دن ژوئت همان معلم ساده و بیآلایش مدرسهای دورافتاده باقی میماند.