امتیازهایی که چهرههای مشهور بهعنوان سفیر دریافت میکنند
روزنامه هفت صبح | دیروز سردار آزمون، ستاره تیم ملی، بهعنوان سفیر فروشگاههای زنجیرهای هفت انتخاب شد. اهمیت این موضوع برای این فروشگاه آنقدر بود که حتی در هتل اسپیناسپالاس مراسمی برگزار کردند تا اعلام کنند همکاری آنها با آزمون شروع شده. این اولینبار نیست که یک چهره مشهور سفیر یک برند میشود. تا امروز بازیگران و هنرمندان و سلبریتیهای مختلفی چنین کاری کردهاند. برای مثال دو سال پیش مهران مدیری درست شبیه به سردار آزمون، سفیر برند فروشگاههای زنجیرهای رفاه شده بود.
سفیر برندینگ یکی از روشهای بازاریابی است تا توجه مردم را به بیماریها یا مسائل انسانی جلب کند. برای مثال مهتاب کرامتی سالهاست که بهعنوان سفیر حسننیت و صلح یونیسف در ایران شناخته میشود. او سال ۱۳۸۵، یعنی زمانی که هنوز سفیر بودن خیلی در ایران رایج نشده بود به این سمت رسید. همان زمان یکی از اولین ماموریتهای کرامتی این بود که به استان کرمان برود و برنامههای آموزشی برای بچههای زلزلهزده بم داشته باشد.
ماموریتهای این بازیگر فقط به مرزهای ایران محدود نمیشد و مثلا در سال ۲۰۰۶ در جنگ لبنان هم به این کشور رفت. حکم این بازیگر در تمام این سالها تمدید شده و گویا تا زمانیکه خود کرامتی بخواهد و امکان ادامه همکاری داشته باشد هم تمدید میشود. او سال ۱۳۹۳ سفیر پویشی بهنام کودکان امید شده بود که شرکت سامسونگ آن را برگزار میکرد و محور اصلی آن هم کمک به کودکان نابینا بود. حالا سفیر شدن برای یک برند تجاری و یک مسئولیت اجتماعی چه تفاوتی دارد؟
به این گروه از سفیرانی که با یک سازمان خیریه یا یک موسسه غیرانتفاعی مرتبط هستند، سفیر برند حسننیت میگویند و معمولا دستمزدی هم برای این کار دریافت نمیکنند یا اگر بگیرند این دستمزد بسیار کم است. هدف اصلی این سفیران انجام مسئولیتهای اجتماعی و افزایش آگاهی بوده و معمولا مردم را تشویق میکنند تا داوطلبانه به فعالیتهای خیرخواهانه بپردازند. ازجمله سفیران حسننیت میتوان به علی دایی بهعنوان سفیر یونیسف ایران و بهاره کیانافشار بهعنوان سفیر موسسه خیریه بهنام دهشپور نام برد.
یکی از افرادی که در اداره بازاریابی شرکتهای دارویی کار میکند به روزنامه هفت صبح میگوید استثناهایی در این موارد وجود دارد. به گفته او گاهی بسته به کمپین و دردسری که برای سفیر ایجاد میشود آنها در ازای شرکت در تبلیغات خیرخواهانه، دستمزدی هم دریافت میکنند ولی مبالغ پرداختی بسیار کمتر از حقالزحمه سفیر شدن برای برندهای تجاری است. همچنین به گفته او ممکن است گاهی بسته به محتوا و نوع همکاری پولی دریافت نکنند و گاهی هم در ازای وقتی که میگذارند حقالزحمه کمی میگیرند.
نمونه دیگر این سفیران سلامتی سروش صحت است که سالهاست بهعنوان سفیر دیابت شناخته شده. او معمولا در این سالها آنقدر از این بیماری و مشخصات آن سخنرانی کرده و گفتوگوی رسانهای داشته که وقتی محور حرفهایش را دنبال کنید انگار که این اظهارنظرها از دهان یک متخصص یا پزشک بیرون آمده. به گفته یکی از مشاوران تبلیغاتی یک شرکت دارویی این سفیران همیشه قبل از اجرای هر کمپین آموزش داده میشوند و به همین واسطه اطلاعات خودشان درباره یک بیماری یا دارو هم افزایش مییابد. برای همین این کمپینها گاه روی سبک زندگی خود این سفرا هم موثر واقع میشود.
از سفرای کمپینهای اجتماعی دیگر میشود به سحر دولتشاهی اشاره کرد که در دولت قبل بهعنوان سفیر پویش ارمغان انتخاب شده بود. این پویش در واقع حرکتی برای آزادی زندانیان زن بود؛ آنهم زنانی که ناخواسته درگیر جرایمی غیرعمد شده بودند. او گاه برای جلب رضایت این زندانیان با خانواده شاکیان این زنان ملاقات میکرد یا در جلسات شهیندخت مولاوردی، معاون وقت امور زنان دولت شرکت داشت.
بررسی این سفارتخانههای سلامتی و حقوق بشری نشان میدهد که انگار ورزشکاران علاقه بیشتری برای تبدیل شدن به سفیر برندهای تجاری دارند. برای مثال احمد عابدزاده سفیر شیرآلات کیدبلیوسی است. در بسیاری از بیلبوردهای این برند هم تصویر او دیده میشود. حالا که حرف شیرآلات شد باید بگوییم که آزاده صمدی هم سفیر بند راسان بوده.
البته ناگفته نماند بازیگران هم دست رد به سفیرهای تجاری نزدهاند. نمونههای مشهور آن بازیهای نوید محمدزاده در تبلیغات سریالی سنایچ، امین حیایی در محصولات بیژن، محمدرضا گلزار در محصولات چندین برند تجاری مانند برند آدامس، تعمیرگاه گوشی و هایپ، بهرام رادان و بهنوش طباطبایی در برند نوینچرم. اینجا دیگر خبری از کار داوطلبانه و یا رایگان نیست. شرکتها برای پیدا کردن این چهرهها با مدیران رسانهای آنها ارتباط میگیرند و آنها هم یک بازه متغیر برای تبلیغاتشان دارند.
درباره نرخهای تبلیغات چهرهها همیشه عدد و رقمهای مختلفی گمانهزنی شده. مثلا گفته میشد که سیروان و زانیار خسروی برای برند ساناستار ۵ میلیارد تومان در یک سال دریافت کردهاند. برند کاله برای سفیر شدن شقایق دهقان و الهام پاوهنژاد بهترتیب ۵۰۰ و حدود ۳۰۰ میلیون تومان پرداخت کرده است. نرخ دستمزد این سفیر برندها عدد مشخص و ثابتی نیست. در این قراردادها منیجرها باید مدت قرارداد و جزئیات دیگر را بررسی کنند.
درباره این گفتوگو میشود که سفیر باید چه تصاویری بگیرد، چه شهرها یا چه کشورهایی سفر کند و گاهی آنها بهصورت ساعتی حقالزحمه میگیرند و گاه با مبالغ میلیاردی قرارداد میبندند. نمونهاش نوید محمدزاده که گفته میشد برای حضور در تبلیغات سنایچ ۸۰۰ میلیون تا یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان دریافت کرده. همچنین شایعاتی وجود داشت که دستمزد حیایی برای محصولات بیژن هجده میلیارد تومان بوده. یکی از کاربران بازاریاب محتوا پیش از این در سال گذشته نوشته بود که به یک بازیگر دستچندم سریالهای صداوسیما ۵۰۰ میلیون تومان بابت انتخاب بهعنوان سفیر برند پرداخت شده است.
گاهی سفیر شدن چهرههای معروف برای آنها جز دستمزد، حاشیههای اساسی بهدنبال داشته. برای مثال سیدجواد هاشمی مدتی بهعنوان سفیر برند داماک تبلیغات این شرکت ساختمانسازی خارجی را در اینستاگرام میکرد. سال پیش بعد از یک انتشار یک ویدئو در اینستاگرام و دعوت به خرید خانه در دوبی از سوی او، این بازیگر مجبور به ارائه توضیحاتی در این باره شد. این دردسرها برای برندهای خارجی هم قبلا پیش آمده. مثلا عطر معروف و محبوب دیور ساواج در سال ۲۰۱۵ با چنین دردسری روبهرو شد.
سفیر این برند، جانی دپ بود. ابتدا منتقدان معتقد بودند تیزر این عطر مضامین نژادپرستانه داشته و به بومیان آمریکا توهین کرده است. دلیلشان هم این بود که جانی دپ را در یک بیابان به تصویر میکشید که اطراف او را بوفالوها و بومیان آمریکایی در حال رقص گرفته بودند! از طرفی ساواج به معنی وحشی است و از نظر منتقدان این روایتها در مورد افراد بومی بهعنوان وحشیها نژادپرستانه بود.
در نهایت دیور ساواج فقط از عکسهای جانی دپ استفاده کرد، که البته به چهره افسارگسیخته جانی دپ میآمد. ماجرا اینجا تمام نشد. بعدا درخواست طلاق امبر هرد بار دیگر باعث شد همکاری دیور و جانی دپ حساس شود. با این حال دیور بهپای سفیر خود نشست و تبلیغات ادامه یافت. البته دادگاه اخیرا بهنفع دپ تمام شد که این خودش پیروزی برای برند دیور هم محسوب میشد.