ادامه چرخه پلمب؛ این بار رستورانهای دربند

روزنامه هفت صبح | شهرداری منطقه یک درخواست کرده رستورانهای دربند تعطیل شوند، چند واحد اداری مشهور خیابان ولیعصر پلمب شدند، رستورانها و قهوهخانه هم که مشتری همیشگی تعطیلی هستند! در روزهایی که مسئولان و مردم از شرایط اقتصادی گلایه میکنند و بیکاری به عنوان یکی از مشکلات اصلی جامعه مطرح میشود، هر روز خبرهایی از تعطیلی و پلمب واحدهای صنفی و تجاری و اداری شنیده میشود.
دلایل هم مختلف است و متنوع. نمونه آخر آن که برایمان عجیب آمد، صحبتهای شهرداری منطقه یک تهران درباره رستورانهای دربند است. «سیدحمید موسوی» شهردار منطقه یک گفته: «حضور رستورانداران در منطقه کوهنوردی دربند به معنی واقعی کلمه نقض حریم و بستر رودخانه است و شرکت آب و فاضلاب باید به طور جدی ورود کند. شرکت آب و فاضلاب حتی نیازی به رای دادگاه ندارد و طبق قانون میتواند نسبتبه تخریب و پاکسازی این ناحیه اقدام کند.
ما با فرمانداری و شرکت آب و فاضلاب جلسات متعدد گذاشته و اعلام آمادگی کردیم که با توجه به آلودگی وسیعی که این رستورانها دارند در پاکسازی حریم و بستر رودخانه و همچنین کوه مشارکت جدی خواهیم کرد. فعالیتهای موجود در محدوده کوه و رودخانه دربند باعث نابودی کیفیت آب میشود.
این رستورانداران یک ریال بابت حضور در محدوده رودخانه به شهرداری پول ندادهاند و به صورت غیر مجاز آنجا را تصرف کردهاند. هیچ سند مالکیت یا پروانهای برای این رستورانداران در اختیار شهرداری نیست و حداقل ما هیچ سندی برای حضور آنها نداریم. در این باره شورای تامین فرمانداری نیز ورود پیدا کرده است اما برخی مقاومتهای محلی کار را سخت میکند.
اگر فرمانداری و نیروی انتظامی به کمک ما بیایند تا پایان سال محدوده رودخانه را پاکسازی میکنیم اما شهرداری به تنهایی نمیتواند محدودهای که سالها در تصرف عدهای بوده را پس بگیرد.» انتقادات شهرداری منطقه یک از مشکلات زیست محیطی ناشی از فعالیت رستورانداران منطقه یک احتمالا منطقی و درست است اما سوال اینجاست آیا راهکار مقابله با این معضل، پلمب و در نتیجه بیکاری صدها نفری است که در این رستورانها کار میکنند؟
پس از گذشت حدود نیم قرن از فعالیت این رستورانها، نمیتوان به ساز و کاری دست پیدا کرد تا هم از مشکلات زیست محیطی کاسته شود و هم کاسبان به کارشان برسند و هم مردم یکی از تفریحگاههای مهم خود را از دست ندهند؟ اصلا این داستان مبالغه آمیز پلمب کردن و تعطیل کردن از کجا وارد فرهنگ مسئولان اجرایی ما شده است؟
از تعطیلی و پلمب دفاتر تاکسیهای اینترنتی در برخی شهرستانها تا بسته شدن رستورانها، قهوهخانه و این اواخر پلمب شدن برخی ادارات خصوصی به دلیل رعایت نکردن پوشش مناسب توسط کارمندانشان.
*** چند تعطیلی کوچک
یکی از موردهای خبرساز در تعطیلیها، خردادماه امسال رخ داد. وقتی در جریان کنترل واحدهای صنفی از جمله سفرهخانهها و قهوهخانههای لوکس آن تعدادی که اقدام به تبلیغات نامتعارف در فضای حقیقی و مجازی میکردند و در اماکن خود موسیقی غیرمجاز پخش کردند مشمول پلمب شدند و در این راستا ۵۴۷ واحد رستوران لوکس که شئونات را رعایت نمیکردند پملب شدند.
در همان ماه خبرساز، بیش از ۳۰۰ قهوهخانه، رستوران، کافی شاپ و۴۱ قهوه خانه و ۸ باشگاه که به گفته پلیس تخلفات محرز داشتند پلمب شدند.
در ماه گذشته توجه به سمت لباس و مانتوفروشیها بیشتر از گذشته جلب شد. در خبرها آمده بود که یک فروشگاه عرضه مانتو در شمال پایتخت به دلیل ارائه مانتوهای مغایر با شئونات در میدان ونک پلمب شده است. دو طراح این مانتوها نیز در ادامه تحقیقات به پلیس امنیت احضار شدند که در توضیحات خود درباره این مانتوها اظهار کردند طراحی مانتوها را بدون قصد و غرضی انجام دادهاند. در مشهد نیز حدود ۴۰ واحد صنفی در تابستان پلمب شدند و آمارهای مختلفی از پلمب مانتو فروشیها در شهرهای مختلف در فصل تابستان منتشر شده است.
مطبوعات و رسانهها نیز که با تعطیلی و توقیف آشنایی زیادی دارند. این روند در سالهای گذشته البته از شدتش کاسته شده اما در همین یک سال اخیر نشریاتی بودند که به دلیل یک اشتباه به طور کل توقیف شدند.
اجراهای موسیقی و تئاترها نیز با این توقیفهای ناگهانی، زیاد دست و پنجه نرم کردهاند.
چند روزی هم هست که شایعهای در فضای مجازی پیچیده مبنی بر اینکه ادارات خصوصی واقع در برجهای مشهور خیابان ولیعصر با سختگیریهایی رو به رو شدهاند. یکی از کاربران ادعا کرده اداره آنها به دلیل عدم رعایت پوشش مناسب توسط کارمندان توقیف و پلمب شده است.
*** بحران در بحران
این گزارش قطعا قصد دفاع از تخلفات را ندارد و ما هم معتقدیم باید به قوانین کشور احترام گذاشت. مسئله از آنجایی شروع میشود که ناگهان مهر تعطیلی و پلمب (به دلایل مختلف) بر پیشانی کسب و کارها میخورد و افرادی که سالها برای کسب درآمد خود تلاش کردهاند، ناگهان با انبوهی از مشکلات روبهرو میشوند.
برخوردهای قهری و سختگیرانه که یک کسب و کار و یا یک واحد صنفی را به تعطیلی میکشاند اما گاهی همان تخلف در مکان و زمان دیگری به یک تذکر ختم نمیشود. یک تناقص عجیب که در نهایت بیکاری و تنش را در جامعه افزایش میدهد… بیکاری مادر همه امراض است.
بیکاری مادر همه بزهکاریهاست. در شرایط اقتصادی کنونی باید تعطیلی و بسته شدن در اولویت آخر قرار گیرد. شرایط اینگونه حکم میکند. امیدواریم در برابر ماجرای رستورانهای دربند، این شمشیر داموکلس پلمب و تعطیلی آخرین گزینه ممکن باشد. مردمی هستند که آنجا در حال کارکردن هستند.