کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۳۷۵۵۶
تاریخ خبر:

جنایت رفتگر تهرانی علیه همسرش در شهرک گلها

روزنامه هفت صبح| ساعت ۵ عصر روز دوشنبه ۲۰ شهریور امسال، وحشت در میان شهرک گلهای محله اتابک پیچید. جسد زن ۵۰ ساله‌ای به نام زیور که با اصابت ضربه چاقو به قفسه سینه‌اش جان خود را از دست داده بود، غرق در خون وسط محوطه مجتمع افتاده بود.شوهر زیور نیز کمی آن طرف‌تر روی زمین نشسته و به دیوار تکیه داده بود و سرش را میان دستانش گرفته بود.با اعلام این خبر به مرکز فوریت‌های پلیس، امیرحسین علیمردان، بازپرس کشیک قتل پایتخت برای رسیدگی به موضوع در محل وقوع جنایت حاضر شد و تحقیقات جنایی برای رازگشایی از ماجرا آغاز شد.

همسر زیور در همان لحظه به قتل زنش اعتراف کرده و خود را تسلیم کرد. متهم صبح روز سه‌شنبه در شعبه دهم دادسرای جنایی تهران جزئیات درگیری منجر به قتل را تشریح کرد.در ادامه گزارش گفت‌وگوی خبرنگار ما با متهم پرونده را بخوانید.

گفت‌وگو با قاتل

شغلت چیست؟
رفتگر هستم.

چند فرزند داری؟
دو دختر ۲۱ و ۲۶ ساله.

چرا بعد از این همه سال زندگی مشترک، دست به قتل همسرت زدی؟
چند سالی بود که بداخلاقی‌های زیور باعث اختلافاتی بین ما شده بود.او بهانه‌گیر بود و به خاطر مسائل مختلف دعوا راه می‌انداخت.چند سال قبل در شهرک گلها خانه‌ای خریدیم و زیور جفت پایش را در یک کفش کرد و گفت خانه باید به نامم باشد.من هم قبول کردم.اما وقتی اختلافات ما شدت گرفت به او گفتم ۳ دانگ خانه را به نام من بزن تا بعد از آن جدا شویم و هر کس با سهم خودش سراغ زندگی‌اش برود.

زیور به طلاق راضی بود؟
نه! اما راضی هم نمی‌شد که خانه را به نامم بزند.می‌گفتم لااقل خانه را به نام دو دخترمان بزن اما باز هم قبول نکرد.

دخترها در این مشاجر‌ه‌ها حق را به چه کسی می‌دادند؟
آنها از این دعواهای هر روزه من و مادرشان خسته شده و به بی‌تفاوتی رسیده بودند.اما گاهی به زیور اعتراض می‌کردند.

از روز حادثه بگو.
آن روز باز هم بر سر تقسیم خانه بحثمان شد.گفتم دیگر نمی‌خواهم به این زندگی ادامه دهم و باید همین الان برویم برای طلاق اقدام کنیم.زیور هم آماده شد و گفت بلند شو برویم!اما وسط مجتمع باز بحثمان بالا گرفت و من که خشم جلوی چشمم را گرفته بود چاقویی را که در جیبم بود در آوردم و با آن ضربه‌ای به قفسه سینه‌اش زدم.در آن لحظه به حدی عصبانی بودم که نمی‌دانستم چه می‌کنم.باورم نمی‌شد در یک لحظه همسرم را به قتل رسانده باشم.

بنابراین گزارش رسیدگی به این پرونده در شعبه دهم دادسرای جنایی تهران ادامه دارد.

کدخبر: ۵۳۷۵۵۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر