سناریوی جدید مرد جوان برای قتل همسرش در آبعلی
روزنامه هفت صبح| مرد جوان که از ۴سال قبل به اتهام قتل همسرش در زندان است، در حالی اتهام خود را در جلسه محاکمه منکر شد که قبلا جزئیات جنایت را تشریح کرده و صحنه قتل را هم بازسازی کرده بود. اواسط سال ۹۸ زن جوانی با مراجعه به پلیس مفقود شدن ناگهانی خواهر خود را گزارش کرده و گفت: «ما اهل یکی از شهرهای خراسان شمالی هستیم.
مدتی قبل خواهرم بهنام مینا با مردی که ساکن رودهن بود آشنا شد و به عقد موقت آن مرد در آمد. آنها با هم اختلافات شدیدی داشتند تا حدی که خواهرم از او شکایت هم کرده بود چون به مینا خرجی نمیداد. در همین حال ناگهان خواهرم ناپدید شد و شوهرش میگوید از او بیخبر است اما ما حرفهای او را قبول نداریم و به او مشکوک هستیم.»
آغاز یک پرونده جنایی برای شوهر
با اعلام این شکایت بررسیهای جنایی برای روشن شدن حقیقت در این پرونده آغاز شد و شوهر مینا تحت تحقیقات قرار گرفت. این در حالی بود که عدهای شهادت دادند آخرینبار مینا را همراه شوهرش سوار خودرو دوست شوهرش دیدند. سرانجام شوهر مینا بهنام حامد که تنها مظنون پرونده بود لب به اعتراف گشود و پرده از راز جنایت هولناک خود برداشت.
اعتراف به قتل مینا
حامد در اعتراف به قتل مینا گفت: «مدتی بود با مینا اختلافات شدیدی داشتم. روز حادثه ماشین دوستم را قرض گرفته بودم تا با مینا به گردش برویم و صحبت کنیم. اما باز با هم بحثمان شد و من عصبانی شده و دستمالی دور گلوی مینا انداخته و او را خفه کردم. بعد جسدش را به آبعلی برده و از کوهستان به دره پرتاب کردم.» با اطلاعاتی که متهم در اختیار ماموران جنایی قرار داد، بقایای جسد در همان محلی که متهم نشانی آن را داده بود کشف شد. به این ترتیب با طی روال قانونی پرونده متهم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه رفت.
در دادگاه
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده ۴ خواهر مینا بهعنوان اولیایدم تقاضای قصاص متهم را کردند. آنها گفتند: «حامد با نقشه از پیش تعیینشده با خواهر ما قرار گذاشت. او ماشین دوستش را قرض گرفته بود تا نقشهاش را عملی کند. برای همین از او شکایت داشته و تقاضای قصاص داریم.»
نوبت به حامد که رسید برای دفاع از خود در جایگاه قرار گرفت و گفت: «اتهامم را قبول ندارم. من آن روز دلم گرفته بود و ماشین دوستم را قرض کردم تا دور بزنم. شاهدانی هم که گفتهاند مینا را با من دیدهاند فرزندان خواهر او هستند که من شهادت آنها را قبول ندارم.»متهم درباره ضد و نقیضگویی خود گفت: «قبلا تحت فشار روانی و برای فرار از بازداشتگاه به قتل اقرار کردم. اگر جای جسد را هم درست گفتم چون شنیده بودم جسد همسرم آنجا بود.»
حامد در ادامه گفت: «من از طریق یک دعانویس با مینا آشنا شدم. میگفت مینا دلش میخواهد ازدواج کند. من هم از همسر اولم جدا شده و با کودک خردسالم تنها زندگی میکردم. با مینا ازدواج کردم که همدم یکدیگر باشیم اما او و خواهرانش به بهانه خرجی دعوا و آبروریزی راه میانداختند. بعد هم ناپدید شد اما من چیزی از علت مرگ او نمیدانم.» قضات با شنیدن دفاعیات متهمان و وکلای آنها برای صدور رای وارد شور شدند.