راز قتل سمیه در خلیج استکهلم
روزنامه هفت صبح، مهلا جوادپور| در تعطیلات آخر هفته ایران، روایتی از سه زن ایرانی منتشر شد که یکی به نام سمیه، قربانی رفتار جنایتکارانه همسرش در سوئد شده بود، یکی به نام سارا كه با گزارش خود در یک روزنامه کانادایی، باعث کشف یک فساد اداری شده و یکی به نام مینو كه متهم به تقلب در حرفه دندانپزشکی شده است. در اینجا روایت تلخ سمیه را بخوانید.
پنج سال بعد از ازدواج یک زوج ایرانی-سوئدی، جسد زن ایرانی که بهتازگی هم مادر شده بود، در اعماق دریایی در استکهلم، در حالیکه در یک قالی پیچیده شده بود پیدا شد. رسانههای سوئدی دو روز پیش جزئیات این پرونده را رسانهای کردند و اعلام شد همسر سوئدی او به جرم قتل همسرش، محکوم به حبس ابد شده است.
سپتامبر سال گذشته، یعنی حدود هفت ماه پیش، جسد سمیه 40 ساله، پیچیده شده در یک قالی ایرانی که هدیه پدرش بود، در عمق 23 متری خلیج سالتویکن استکهلم پیدا شد. سمیه یا همانطور که خانوادهاش صدایش میزدند، ساشا، هفت ماه بود که گم شده بود و خانوادهاش در بیخبری از او بهسر میبردند.
کالبد شکافی نشان داد که ساشا با دست و طناب تا حد مرگ خفه شده و بالاخره همسر 45 سالهاش اعتراف کرد که جان او را گرفته است اما همچنان از برعهده گرفتن قتل عمد شانه خالی میکند. با این حال دادگاه او را گناهکار دانسته و به حبس ابد محکوم کرده است. علاوه بر قتل او به نقض جدی قوانین حمایت از کودکان هم محکوم شده است چرا که پسر کوچک این زوج، که سالها هم برای داشتنش تلاش کرده بودند، هنگام قتل مادرش در خانه حضور داشته است.
دادگاه تشخیص داده که از لحظه خفه کردن سمیه تا بیهوشی و مرگ او مدت زمانی طول کشیده و او برای زنده ماندن تلاش کرده و با اریک جنگیده، در نتیجه امکان ندارد که کودک متوجه قتل مادرش نشده باشد. همچنین تصاویر دوربینهای مدار بسته نشان داده که اریک برای پرتاب کردن جسد سمیه به داخل دریا، پسرش را سوار ماشین کرده و با خود برده است.
اریک قبل از خلاص شدن از شر جنازه، پسرش را با جنازه زن ایرانی در خانه تنها گذاشت و برای اینکه پلیس را گمراه کند گوشی سمیه را برداشت و با مترو به سمت محل کار او رفت تا اینطور به نظر برسد که سمیه قصد رفتن به سر کار را داشته است. سپس گوشی تلفن او را به سطل آشغال انداخت، به خانه برگشت و او را در قالی پیچید و وقتی هوا تاریک شد پسرش را سوار ماشین کرد و بدن بیجان سمیه را در صندوق عقب گذاشت. به سمت دریا رفت و او را به آب پرتاب کرد. روز بعد با پلیس تماس گرفت و گزارش داد که همسرش مفقود شده است!
ردپای خشونت خانگی از سال اول ازدواج
سمیه و اریک وانهاتالو حدود پنج سال پیش در سوئد ازدواج کردند اما طولی نکشید که خشونتهای خانگی اریک علیه همسر ایرانیاش شروع شد. مانند بسیاری دیگر از پروندههای همسرکشی، این رابطه خالی از دعوا و مشاجره نبود و حتی سه بار خشونتهای خانگی اریک علیه سمیه به پلیس گزارش شده بود.
در سالهای 2017، 2019 و 2021 کتک زدن سمیه توسط اريك به پلیس گزارش داده شده بود اما هر بار سمیه از شکایت منصرف میشد و تصمیم میگرفت فرصتی دوباره به اریک بدهد. در سال 2017 پلیس برای تحقیقات از سمیه پرسیده بود شبی که همسرش قصد داشته او را خفه کند درد احساس کرده یا نه و سمیه جواب داده بود:
«کمی، ولی آنقدر هم بد نبود. گذشت. کمکم بهش عادت میکنم.» در یک فایل صوتی که بهعنوان مدرک در پرونده استفاده شده، سمیه به اریک میگوید: «تو خیلی خشن شدی و متوجه نیستی که میتوانی خسارت زیادی به بار بیاوری. وقتی عصبانی میشوی چشمانت سیاه میشود.»
با اینکه اریک اعتراف کرده که او باعث مرگ سمیه شده اما او و وکیلش ادعا میکنند که درگیری با خشونت فیزیکی و تهدید صریح به مرگ از سوی سمیه شروع شده است. وکیل او که معتقد است اریک باید 12 سال حبس بگیرد، در اینباره میگوید: «سمیه به سمت اریک مشت زده و عصبانیت او را برانگیخته است.
هیچ نشانهای از برنامهریزی قبلی برای قتل وجود ندارد و این یک اقدام لحظهای در عصبانیت بوده است.» با این حال، دادگاه معتقد است که نمیتواند نتیجه منطقی دیگری بگیرد جز اینکه به عمد او را کشته است. این وکیل حتی در انکار نقض قوانین حمایت از کودکان به دادگاه گفته است که کودک برای درک واقعی آنچه اتفاق افتاده بسیار کوچک بوده است.
اریک به خیال تخفیف گرفتن از دادگاه، منتی هم بر سر دادگاه گذاشت و گفت اگر خودش اعتراف نمیکرده که چه اتفاقی برای همسرش افتاده و جسد او را کجا رها کرده است، احتمالا هرگز پلیس نمیتوانست جسد او را در اعماق دریا پیدا کند. این در حالی است برخی از تیزبینترین بازجویان استکهلم، به مدت دو ماه، 13 بار از اریک بازجویی کردند تا به قتل اعتراف کرد.
اگرچه اریک قتل عمد را انکار میکند، اما قبلا در بازجوییها گفته بود: «متاسفم. من میفهمم که زندگی او را دزدیدهام. او میخواست زندگی کند و ما بهتازگی پسردار شده بودیم و هر دو از این بابت بسیار خوشحال بودیم.» برادر سمیه، مجتبی، گفته است: «این جامعه نیست که جان او را گرفته. قاتل او کسی است که هر روز با او از خواب بیدار میشد و با او به خواب میرفت. ما باید در مورد این نوع جرم صحبت کنیم. ساشا و زنان مثل او نباید فراموش شوند.»