درباره پوراحمد عزیز و هانیه توسلی و جردن هندرسون
روزنامه هفت صبح| یک: در مورد درگذشت کیومرث پوراحمد و شیوه خودکشیاش حرف و حدیث فراوانی به میان آمده است. عکس تکاندهندهای از پیکر ایشان منتشر شده که روح و روان را درهم میشکند و هرکسی که این عکس را گرفته و منتشر کرده، بویی از انسانیت نبرده است. اما بگذارید فرض را بر خودکشی ایشان بگذاریم و بگوییم چنین عملی، در محدوده یک تصمیم شخصی قرار نمیگیرد.
شخصا عقیده دارم چنین اقداماتی نوعی تعرض به محدوده حافظه و ذهن و روان بقیه آشنایان است. این درست نیست. میدانم که گروه پرشماری هستند که با چنین استدلالی مخالفند اما معتقدم که هیچکسی حق ندارد بازماندگان خود، دوستانش و مهمتر از همه افکار عمومی را اینچنین سنگدلانه با تصمیمی اینگونه و اقدامی چنین آزارنده، مجازات کند. هیچکس. حتی اگر در اوج ناامیدی و سیاهی قرار دارید. این یک اقدام شخصی نیست. یک تعرض به پوسته اجتماع محسوب میشود.
دو: سریال آکتور قسمت یازدهم را دیدم و باز هم حیرت کردم از اینکه بازیگر قابلی مثل هانیه توسلی اینگونه در محدوده بازیهای متوسط خود را گرفتار کرده است. نقش بسیار مهمی در سریال به عهده اوست اما هیچ تلاشی از او برای اضافه کردن یک عنصر جذاب و جالب به شیوه بازیاش احساس نمیشود. تنها سعی میکند طبیعی باشد.
این طبیعی بودن به آنجا میرسد که مثلا در مواجهه با تصاویر دست سوخته یک کودک واکنشی بسیار معمولی نشان دهد و یا در دیالوگی که با نوید محمدزاده در بالکن دارد از هیچ دیوار و خط احساسی عبور نمیکند و اجازه میدهد نوید محمدزاده کل صحنه را با میمیک عالی چهرهاش و تلاش قابل تحسینش برای درآوردن هر صحنه کوچک، از آن خود کند.
حتی در قیاس با بازی خانم توسلی، تلاش قابل لمس هستی مهدوی هم قابل ستایش است. بازی مهدوی در مقایسه با شیوه بازی خانم توسلی یکدست نیست اما از فراز و فرودهای متعددی برخوردار است که نشان از علاقه خانم مهدوی به تبدیل شدن به یک بازیگر درجه اول حکایت میکند. چیزی که در بازی خانم توسلی اصلا احساس نمیشود. انگار هیچ انگیزهای برای ایشان وجود ندارد. از خانم توسلی انتظارات بیشتری داریم.
سه: هفته بسیار مایوسکنندهاي برای دوستداران فوتبال اروپا سپری شد. دو بازی مهم لیورپول مقابل چلسی و رئالمادرید و بارسلونا و همینطور اینترمیلان و یوونتوس، از سطح کیفی پایینی برخوردار بودند. انگار تعداد بازیکنان در کلاس جهانی کاهش پیدا کرده است و مجبوریم بازیکنان متوسطی مثل گاوی و رافینیا و کوشلفسکی و لائوتارو مارتینز و جردن هندرسون و گالاگر را در حد ستارههای بزرگ تحمل کنیم. کاری که مودریچ و بنزما و در 37 و 34سالگی در رئالمادرید انجام میدهند به یادمان میآورند که زمانی بازیکنان تیمهای بزرگ از چنین استانداردهایی برخوردار بودهاند. شاید هم زیادی بدبین شدهام.