پس چه کسی ما را بیهوش کند؟

روزنامه هفت صبح، سارا سبزی| دیروز در یکی از کانالهای تلگرامی که اخبار مربوط به دانشجویان علوم پزشکی را منتشر میکند، لیستی از کرسیهای خالی دستیاری پزشکی امسال منتشر شد؛ عددهایی نگرانکننده از ظرفیت خالی رشتههای تخصصی که سالهاست درباره آن هشدار داده میشود.
در این اطلاعات غیررسمی، کمترین کرسی خالی رزیدنتی مربوط به رشته پزشکی هستهای با یک ظرفیت خالی بود و بیشترین هم مربوط به رشتههای بیهوشی با 214 ظرفیت و طب اورژانس با 298 ظرفیت خالی! این آمار غیررسمی در شرایطی منتشر شده است که شهریور امسال معاونت آموزشی وزارت بهداشت گفته بود که امسال چهار هزار نفر در آزمون دستیاری پزشکی پذیرفته شدهاند و برخلاف سالهای قبل هیچ ظرفیتی خالی نمانده است.
نتیجهای که به ادعای وزارت بهداشت برای نخستین بار در تاریخ این وزارتخانه به دست میآید.کمبود متخصص بیهوشی هم به حدود چهار سال پیش برمیگردد و حالا در حال تبدیل شدن به یک معضل است؛ موضوعی که رئیس انجمن بیهوشی قلب ایران درباره آن هشدار داده است و البته جدید نیست، سال پیش هم 91 درصد ظرفیت رشته طب اورژانس خالی مانده بود.
وزارت بهداشت با تکیه بر آمارهای امسال میگوید که کمبود رزیدنت نداریم، اما نظر نظام پزشکی نقطه مقابل این سازمان است که معتقد است صحبت کردن درباره این موضوع، سیاهنمایی نیست. پیگیری ما از سازمان نظام پزشکی به نتیجه نرسید، اما اظهارات قبلی مسئولان آن ماجرا را روشن میکند و میتواند به برخی سوالات پاسخ دهد.
وزارت بهداشت در شرایطی خبرهای مربوط به نرخ مهاجرت پزشکان و متخصصان ایرانی را جوسازی رسانهای میداند که محمدعلی یوسفنیا، عضو انجمن جراحان قلب ایران مدتی پیش به رسانهها گفته بود که « نبود رزیدنت در برخی رشتههای پزشکی سیاهنمایی نیست و باید مسئولان وزارت بهداشت و سازمانهای بیمهگر با همکاری انجمنهای تخصصی رشتههایی مثل جراحی قلب اطفال و بزرگسال، جراحی اطفال، جراحی ارتوپد و تخصص اطفال تمهیداتی در نظر بگیرند و زمینه تحصیل رزیدنتها را در رشتههای موردنیاز فراهم کنند.»
این تنها نظر او نیست و رئیس سازمان نظامپزشکی هم با او همعقیده است. به اعتقاد محمد رئیسزاده، با اینکه در حال حاضر وضعیت حوزه جراحی خوب است و در بسیاری از رشتههای جراحی تخصصی و فوقتخصصی مثل جراحی قلب و جراحی عروق از وضعیت عالی برخورداریم، اما نمیتوان به آینده چندان خوشبین بود چون کمبود رزیدنت در برخی رشتههای جراحی واقعیت دارد و سیاهنمایی نیست.
گفتههای رئیسزاده کمبود رزیدنت در رشتههای مختلف را تایید میکند؛ او در یکی از مصاحبههای خود گفته است که خالی ماندن ظرفیتهای تخصصی که از چند سال پیش در رشتههایی همچون جراحی قلب، بیهوشی و اطفال وجود داشته، حالا دامنگیر سایر رشتهها از جمله جراحی قلب اطفال، جراحی عمومی، طب اورژانس، جراحی ارتوپد و چند رشته دیگر شده است. خبر مهم او در گفتوگویش این بود که «امسال در جراحی قلب و جراحی عروق داوطلب نداشتیم.
ضمن آنکه در چند سال اخیر هم تمایل دانشآموختگان پزشکی عمومی برای ورود به رشتههای تخصصی و هم تمایل متخصصان برای ورود به رشتههای فوقتخصصی کاهش یافته و هر سال نسبت به سال پیش در حال کاهش است. وزارت بهداشت باید ابتدای مهر برای بخشهای آموزشی بیمارستانها رزیدنت داشته باشد در غیر این صورت برای ارائه خدمت به بیماران دچار مشکل میشود؛
اما این وزارتخانه به جای ریشهیابی و حل اساسی مشکل، برای پرکردن ظرفیت این بخشها با خروج از استانداردهای لازم در طرحهای تکمیل ظرفیت، شروع به جذب دستیار بدون آزمون و تأیید صلاحیتهای علمی کرده که این خود در آینده بهشدت مشکلساز خواهد شد.»
چرا وارد دوره تخصصی نمیشویم؟
سال گذشته پژوهشی درباره این موضوع انجام شده تا ریشههای علاقهمند نبودن پزشکان عمومی به ادامه تحصیل در رشتههای تخصصی مشخص شود. کسانی که در این پژوهش شرکت کرده بودند از شرايط حاکم بر پزشكی عمومی و دوره دستیاری، ناراضی و نسبت به آينده نگران بودند. یاس و بیانگیزگی برای ادامه تحصیل در دوره دستیاری تخصصی در میان آنها مشهود بود و در پاسخ به این شرایط، راههایی مثل انصراف از تحصیل برای تخصص یا مهاجرت از کشور انتخاب میشود.
روندی که در نهایت منجر به کمبود پزشک متخصص و هدررفتن استعدادها میشود. مهمترین سرنخهایی که این پژوهش به ما میدهد در چند جمله خلاصه میشود: اگر به نیازهای دانشجویان پزشکی توجه شود، در آموزش پزشکی تحول ایجاد شود، شرایط اقتصادی پزشکان به خصوص کسانی که در مناطق محروم مشغول به کارند ماجرا ممکن است تغییر کند. یکی دیگر از دلایلی که در این مطالعه مشخص شد این بود که در همین نظام آموزش پزشکی دانشجویان به مهاجرت تشویق میشوند.
اوضاع معیشت دستیاران چطور است؟
ساعتهای کاری بسیار زیاد و دستمزد پایین وضعیت معیشتی دستیاران پزشکی و علاقهمند نبودن پزشکان عمومی به شرکت در این دوره را مشخص میکند. حتی اگر امسال چهار هزار نفر در آزمون دستیاری وزارت بهداشت پذیرفته شده باشند، باز هم هنوز تعداد رزیدنتها در بیمارستانها کافی نیست و این موضوع در نهایت به افزایش فشاری کاری برای رزیدنتها ختم میشود. منظور از این فشار کاری، 400 تا 500 ساعت کار در ماه با حقوق نه چندان بالاست.
رزیدنتی در حال حاضر به عنوان شغل محسوب نمیشود و به همین دلیل مانند سایر شغلها هرسال افزایش حقوق ندارند. امنیت شغلی پایین و حقوق کافی دستیاران پزشکی آنقدر جدی است که مدتی است کارزاری برای تبدیل دوره دستیاری به شغل راه افتاده و در آن نوشته شده که رزیدنتها از کمترین میزان حقالزحمه و مسائل رفاهی برخوردارند. تا سال پیش مبلغ دریافتی دستیاران پزشکی در بیمارستانها دو میلیون تومان بود که بعد از اعتراضات آنها به شش میلیون برای رزیدنتهای مجرد و هشت میلیون برای رزیدنتهای متاهل رسید.