همچنان به سبک حمید شب‌خیز
روزنامه هفت صبح| یک: شیوه پخش بازی سپاهان و زنیت طوری بوده که صدای شکایت طرف روسی را درآورده از تکنیک‌هایی که تلویزیون در پخش این بازی به نمایش گذاشته. عجیب است که صداوسیمای تحت‌کنترل دولت و حاکمیت به این‌گونه در یک بازی ساده و در مخابره آن، آن‌قدر ناشیانه رفتار کنند که طرف روسی مدام باید از تماشاگران خود عذرخواهی کند.
یعنی کارگردان برنامه که حتما استخدام صداوسیماست، در مورد اهمیت این بازی توجیه نبوده است! مگر می‌شود آخر؟! صداوسیما به «بارقه‌ای از کلاس» نیازمند است. به کنترل پروژه. به سیستم‌های بین‌المللی کنترل کیفیت. چرا باید در پخش یک بازی دوستانه این‌قدر بی‌سلیقگی انجام شود؟
دو: حالا که عصبانی شدیم با همدیگر، بگذارید این را هم بگویم زمانی این شوهای شب‌خیز در لس‌آنجلس مایه تفریح ما بود. وسط برنامه یک دست میوه‌خوری تمام نقره از زیر میز بیرون می‌کشید و برایشان تبلیغ می‌کرد و از این‌جور چیزها. حالا سرمان آمده است. بخش ورزشی تلویزیون به‌سادگی و با ادبیاتی که از میزان شفافیت شما را میخکوب می‌کنند، وسط برنامه از عطرهای دل‌انگیز برای جوانان حرف می‌زنند و انگار نه انگار که مجری برنامه تلویزیونی هستند و ناگهان در قالب یک ویزیتور بازرگانی ظهور می‌کنند.
والله زبانمان قاصر است از حیرتی که هربار این دوستان با جسارت (اگر نگوییم گستاخی) وسط تحلیل‌های فوتبالشان از محصول مورد تبلیغ حرف می‌زنند، آن‌هم با کرشمه‌های خفیفی که در لحن و کلام خود می‌دهند. نمی‌دانم این نون را بخش بازرگانی در سفره گروه ورزش گذاشته یا شاید هم بخشی از این نون نصیب خود این مجری‌ها می‌شود که بی‌توجه به پرنسیب کاری خود این‌گونه وسط یک برنامه فوتبالی در شبکه رسمی و دولتی حاکمیتی به‌خود اجازه می‌دهند به تبلیغ اجناس بپردازند. واقعا شرایط خجالت‌آوری است و بعید است زور مدیریت تلویزیون برای عوض کردن این وضع کافی باشد.
سه: اول بگویم که من عزم وزارت ارشاد برای انجام سه جشنواره فیلم و تئاتر و موسیقی آن‌هم در میانه این ناآرامی‌ها و در دوران ابراز ملموس نارضایتی و قهر هنرمندان و هنردوستان از شرایط را می‌ستایم. واقعا کار سختی بود که به هرشکل ممکن انجام دادند می‌شود شرایط سخت این دوستان را درک کرد. شنبه شب رفتیم دوئت جز گروه مجار را در تالار وحدت ببینیم.
سالن نصفه جمعیت داشت و بخش بزرگی از تماشاگران از آن‌دسته بودند که مشخص بود ارتباط ذهنی خوبی با چنین برنامه‌هایی ندارند، چه برسد به یک دوئت انتزاعی از کارهای جز دوک الینگتون و کول پورتر به روایت دو نوازنده مجار. اما به‌هرحال آمده بودند و بنده‌های خدا مدام برای کمی تمدد اعصاب از سالن بیرون می‌رفتند و برمی‌گشتند و در جای خود بی‌قراری می‌کردند و تازه بعضی‌هایشان با چند تا بچه آمده بودند. به‌هرحال خواستم بگویم مسئولان برگزارکننده در وزارت ارشاد امسال واقعا فرسوده شدند.
چهار: دوشنبه پیش یکی از کانال‌های نظامی نقشه‌ای از ورود یک سامانه بارشی را منتشر کرد که بر روی زاگرس مرکزی مستقر شده است و اعلام خطر کرد که اهالی منطقه به‌خصوص چهارمحال‌وبختیاری خود را آماده بارش کنند و اعلام کرده بود در کوهرنگ ارتفاع برف تا دو متر هم پیش‌بینی شده است و شهرهای فریدون‌شهر و سمیرم و بخشی از کهگیلویه و فارس نیز شاهد برف سنگین خواهند بود.
اگر این کانال به‌سادگی با دسترسی به نقشه‌های هواشناسی می‌تواند این‌گونه دقیق پیش‌بینی بارش کند، احتمالا سازمان هواشناسی و قاعدتا مسئولان وزارت کشور و استانداری‌های مربوطه هم می‌توانستند پیش‌بینی کنند و بخشی از تکاپوی بعد از بحران را می‌شد همان قبل انجام داد. البته این‌ها همه فرضیه است و ما دستمان از آتش به‌دور.
