نگاهی به زندگی دراماتیک فرخزادها

روزنامه هفت صبح | رستم فرخزاد که حاصل اولین ازدواج فریدون فرخزاد با زنی آلمانی-لهستانی بود، در ۵۴ سالگی در حالی که در یک آسایشگاه بستری بود، در آلمان در گذشت. رستم نارسایی ذهنی و جسمی داشت و از زمان فوت مادرش در یک آسایشگاه در مونیخ زندگی میکرد. و حالا بعد از مرگ او دیگر کسی از خانواده فرخزاد باقی نمانده است. اول فروغ در تصادف کشته شد، بعد فریدون به قتل رسید، پوران هم که خواهرشان بود همین چند سال پیش به دلیل ایست قلبی از دنیا رفت. بقیه خواهر برادران آنها هم دیگر در قید حیات نیستند.
سه فرزند
حاصل ازدواج محمد فرخزاد و توران وزیریتبار ۷ فرزند بود. با توجه به علاقه محمد فرخزاد به شعر و ادبیات دور از انتظار نبود که دو دختر و یک پسرش در هنر و ادبیات مشهور شدند. هر سه آنها قبل از رفتن به مدرسه خواندن را یاد گرفتند و با کتاب و کتابخوانی مانوس شدند. بزرگترین بین این سه پوران بود. او در سال ۱۳۱۱ در محله امیریه تهران بهدنیا آمد. پوران فرخزاد نویسنده، مترجم، منتقد ادبی، روزنامهنگار و پژوهشگر ایرانی بود. او ۳۰ کتاب منتشر کرد که درخشانترین آن «کارنمای زنان کارای ایران» است. این اثر اولین فرهنگ مبسوط درباره زنان ایرانی است.
فروغزمان فرخزاد، یا همان فروغ فرزند چهارم محمد و توران است و دو سال از پوران کوچکتر است. او یکی از برجستهترین شاعران معاصر ایران است که در مستندسازی هم دستی داشت. فروغ در زندگی کوتاهش پنج دفتر شعر منتشر کرد که از نمونههای شایان شعر معاصر فارسیاند. آثار او شهرتی جهانی دارند و به زبانهای انگلیسی، عربی، ترکی، فرانسوی، آلمانی، ژاپنی، عبری و اسپانیایی ترجمه شدند. او یکی از عامهترین چهرههای فرهنگی حقوق زنان در ایران بود.
او یک بار خودکشی ناموفق داشت اما آخر در یک تصادف رانندگی از دنیا رفت. فریدون چهار سال از فروغ کوچکتر بود. او شاعر، ترانهسرا، خواننده، آهنگساز، بازیگر، تهیهکننده، کارگردان و مجری تلویزیونی و رادیویی بود. در آلمان حقوق سیاسی خواند. تحصیل را تا دکتری ادامه داد اما پایاننامهاش را ناتمام گذاشت و به ایران بازگشت. آشنایی فریدون با همسر اولش آنیا او را در شعر جدیتر کرد .بهجز شعر، در رادیو، تلویزیون و موسیقی هم دستی داشت.
بعد از انقلاب به لسآنجلس و پس از آن به آلمان رفت. سر آخر در آلمان در سن ۵۴ سالگی بر اثر ضربات چاقو به قتل رسید و معلوم هم نشد چه کسی او را کشته است. جسدش در حالی بعد از چند روز پیدا شد که هنوز یک چاقوی بزرگ آشپزخانه در کتفش جا مانده بود.وزارت اطلاعات به تازگی استادی را منتشر کرده که حاکی علاقه فرخزاد به بازگشت به ایران بوده است .
فروغ در ۱۶ سالگی با پسرخاله مادرش پرویز شاپور، که ۱۱ سال از خودش بزرگتر بود ازدواج کرد و حاصل آن یک پسر به اسم کامیار بود. تنها چهار سال بعد این ازدواج تمام شد و به جدایی کشید. بعد از جدایی فروغ برای رهایی از روزمرگی به اروپا سفر کرد. محصول این سفر آشنایی با فرهنگ و ادب اروپایی، تحول فکری و یادگیری زبانهای ایتالیایی، فرانسوی و آلمانی بود. سه سال بعد از جدایی، فروغ به سینما علاقهمند شد و در این مسیر با ابراهیم گلستان آشنا شد.
این آشنایی و رابطه عاشقانه (ابراهیم گلستان همسر و دو فرزند داشت ) باعث شد مسیر زندگی فروغ تغییر کند و وارد دنیای سینما و تئاتر شود. فیلم «خانه سیاه است» که فروغ و گلستان باهم آن را ساخته بودند در جشنواره اوبر هاوزن جایزه نخست را به دست آورد. از نامههایی که بین این دو رد و بدل شده بود و همینطور حرف خود گلستان مشخص بود که این رابطه دوطرفه بوده…
فریدون هم قبل از بازگشتش به ایران با زنی آلمانی- لهستانی بهنام آنیا بوچکووسکی که بازیگر تئاتر بود ازدواج کرد. فرزند اول آنها در روزهای اول زندگی از دنیا رفت و فرزند دوم آنها رستم بود که با نارسایی جسمی و ذهنی به دنیا آمد و روز گذشته فوت کرد. این ازدواج بعد از مدتی منجر به جدایی شد و بعد از آن فریدون با زنی ایرانی ازدواج کرد. این ازدواج هم طولی نکشید و بعد از چند ماه فروپاشید.
تنهایی شاپور بعد از جدایی
پرویز شاپور، همسر فروغ فرخزاد نویسنده و کاریکلماتور بود. کاریکلماتور یک کلمه ترکیب یافته از کاریکاتور و کلمه است که شاملو این نام را برای آثار شاپور گذاشت. آثار او نوشتههایی کوتاه با دیدی شاعرانه و طنزآمیز بودند. پرویز و فروغ بعد از ازدواج اهواز را برای زندگی انتخاب کردند و فرزندشان کامیار را همانجا به دنیا آوردند.
شاپور به عنوان روزنامهنگار هم فعالیت داشت و از نامهای مستعار مثل کامی و کامیار، نام پسرش، استفاده میکرد. فروغ هم در اشعارش به کامیار اشاره کرده است. شاپور بعد از جدایی از فروغ ازدواج نکرد و با پسر و برادرش زندگی کرد. کامیار در سال ۹۷ از دنیا رفت. شاپور هم در ۷۶ سالگی به دلیل بیماری درگذشت.