مراجع تقلید شیعه، از دیروز تا فردا

روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی| ورود دادستان کل کشور به ماجرای تعریض به آیتالله صافی گلپایگانی، شبه عذرخواهی رجانیوز و البته بیانیه دفتر آیتالله صافی مبنی بر اینکه ایشان از کسی شکایتی ندارند باعث شد تا چالش کوچکی که بین مناسبات قم و تهران ایجاد شده بود به زودی مرتفع شود. با این حال، این چالش و واکنشهای پس از آن، یک بار دیگر وزن مرجعیت شیعه را به خصوص در سیاست نشان داد. وزنی که باعث میشود نظام سیاسی، حتی وفادارترین گروههای سیاسی را در دادگاه مورد محاکمه قرار دهد. مطالب این هفته ما، به شما میگوید که این جایگاه سیاسی از کجا نشات میگیرد.
ماجرای مقاله رجانیوز درباره یکی از سخنان آیتالله صافی گلپایگانی و نیز مراجعه مکرر مسئولان دولتی و غیردولتی به مراجع در چند وقت اخیر (رئیس مجلس، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزیر ورزش و جوانان، معاون زنان و امور خانواده رئیسجمهور و رئیس سازمان پدافند غیرعامل در حدود ۱۰ روز) بهانهای شد تا پروندهای کوچک درباره نهاد مرجعیت در ایران و تاریخچه آن داشته باشیم. در این پرونده به طور کلی به شما خواهیم گفت که مرجع تقلید کیست و چرا در مذهب و سیاست اهمیت دارد، مروری خواهیم داشت بر تاریخچه نهاد مرجعیت تا امروز و بعد از آن نگاهی خواهیم داشت به مراجعی که امروزه در نجف و قم، مورد رجوع شیعیان هستند و شخصیتهایی که ممکن است در آینده به عنوان مرجع تقلید مطرح شوند.
مرجع تقلید کیست؟
شیعیان میگویند که عقاید یک مسلمان به اصول دین (توحید، عدل، معاد، نبوت و امامت) باید به صورت عقلی و از روی دلیل و منطق باشد و در احکام یا فروع دین، فرد یا باید مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی منابع فقهی به دست آورد و یا از مجتهد تقلید کند یعنی به دستور او رفتار کند. البته راه سومی هم وجود دارد که راه بسیار دشواری است و به هیچ کس توصیه نمیشود آن هم اینکه فرد آشنایی به تمام فتواها داشته باشد و به سختترین آنها عمل کند تا با چنین احتیاطی یقین کند تکلیف خود را انجام داده است. مجتهد چطور میتواند احکام شرعی را استخراج کند؟
با درس خواندن. طلبهها در حال حاضر حدود ۱۰ سال در حوزه دروس مقدماتی میخوانند و بعد از آن وارد «درس خارج» میشوند که در واقع یک مقطع تخصصی است تا فرد بتواند در پایان آن از دل قرآن، احادیث و با نگاهی به نظر سایر فقها و البته عقل، احکام شرعی را استخراج کند و مثلا بگوید که به نظر او نماز چطور باید خوانده شود. البته همه مجتهدان مرجع تقلید نمیشوند. بسیاری از مجتهدان هستند که صرفا برای خود میتوانند احکام شرعی را استخراج کنند ولی در میان آنها افرادی که مورد مراجعه مردم قرار بگیرند، میتوانند مرجع تقلید شوند. این مراجعه چطور اتفاق میافتد؟ به شکلی کاملا خاص و عجیب.
مرجع تقلید صرفا تابلویی باید داشته باشد که بگوید آماده است به او رجوع شود و یک رساله عملیه که در آن احکام را نوشته باشد و باقی به صورت مردمی اتفاق میافتد. چه بسیار علمایی که حرفی ندارند که مرجع تقلید باشند ولی اقبال عمومی به آنها اتفاق نمیافتد. همین جا این را بگوییم که مسئله قومی در مرجع تقلید شدن یک نفر برای توده مردم مذهبی مهم است و از این رو تقریبا همه علما، وابستگی قومی و محلی خود را در نام خانوادگی خود نشان میدهند: (صافی گلپایگانی، وحید خراسانی و …) از نظر شرعی، از مجتهدی باید تقلید کرد که: مرد، بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلال زاده، زنده و عادل باشد. همچنین گفته شده بنا بر احتیاط باید از کسی تقلید کرد که حریص به دنیا نباشد و از مجتهدین دیگر اعلم باشد. اعلم بودن یعنی چه؟ یعنی داناتر بودن. چطور میشود این مسئله را متوجه شد؟
اول آنکه خود انسان یقین کند…و دوم آنکه دو نفر عالم عادل که میتوانند مجتهد اعلم را تشخیص دهند مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تایید کنند به شرط آنکه دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت نکنند و سوم آنکه عدهای از اهل علم که میتوانند مجتهد و اعلم را تشخیص دهند و از گفته آنان اطمینان پیدا میشود مجتهد بودن یا اعلم بودن کسی را تصدیق کنند. این سومی، زمینهساز یک بیانیه تاریخی در تاریخ مرجعیت شیعه بوده که در بخش مربوط به آن میتوانید بخوانیدش.
قدرت یک مرجع تقلید علاوه بر مسئله مذهبی، از قدرت مالی او نیز نشات میگیرد. هر مسلمانی طبق احکام شرعی، باید مقداری از مال خود را به عنوان خمس، سالیانه به مراجع تقلید بپردازد. داشتن برخی از ثروتها نیز نوعی مالیاتش شرعی تحت عنوان زکات دارد. این مبالغ تحت عنوان وجوهات شرعی، به مرجع تقلید میپردازند که باعث میشود وی بتواند مستقل از نهاد دولت، به فعالیت مذهبی بپردازد. البته محل خرج این مبالغ نیز به طور مشخص در شرع مشخص است و مرجع تقلید در واقع به صورت دلبخواهی آن را خرج نمیکند.
مرجعیت شیعه از شیخ موسس تا امروز
تاریخ تاسیس یا بهتر است بگوییم احیای حوزه علمیه قم به سال ۱۳۰۱ برمیگردد. احیاگر این حوزه هم شیخ عبدالکریم حائری یزدی بوده است. به این ترتیب میتوان گفت که حوزه قم، در سال آینده صد ساله خواهد شد. بعد از وفات آیت الله شیخ عبدالکریم حایری در سال ۱۳۱۵، آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی به مدت حدود ۱۰ سال، مرجع عام شیعیان شد. بعد از او دورانی شروع میشود که به اصطلاح به آن دوران مراجع ثلاث اول گفته میشود. در این دوره آیات حجت کوه کمرهای، خوانساری و صدرالدین صدر، مرجعیت شیعه را در دست دارند. این آقای صدرالدین صدر، پدر امام موسی صدر است.
بعد از این دوره، دوره مرجعیت عام آیت الله العظمی بروجردی در ایران آغاز میشود. تقریبا از حوالی سال ۱۳۲۳٫ این دوره با وفات ایشان در سال ۱۳۴۰ به پایان میرسد. همزمان با دوره مرجعیت آیتالله بروجردی در قم، شاهد آن هستیم که مرجعیت در نجف، در دو شخصیت یعنی آیات حکیم و خوئی خلاصه میشود. بعد از وفات آیتالله بروجردی در سال ۱۳۴۰، مراجع ثلاث دوم در ایران مورد مراجعه شیعیان قرار میگیرند. آیت الله روح الله خمینی و آیات گلپایگانی و شریعتمداری. وقایع پس از انقلاب باعث میشود که موقعیت آیت الله شریعتمداری ضعیف شود و کم کم در دهه شصت نام دو شخصیت دیگر به عنوان مرجع تقلید مطرح شود: آیات مرعشی نجفی و اراکی. همه این شخصیتها در بازه زمانی سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ یعنی ظرف پنج سال، جان به جان آفرین تسلیم میکنند و بین مومنین این سوال به وجود میآید که حالا چه کسی مرجع تقلید است.
این گونه است که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم (با استفاده از همان محور سومی که در بحث شناخت مجتهد و اعلم به شما گفتیم یعنی اینکه گروهی متخصص مجتهدان و اعلمها را تایید کنند) بیانیهای صادر و در آن هفت مرجع تقلید را واجد شرایط مرجعیت اعلام میکند: حضرات آیات حاج شیخ محمد فاضل لنکرانی، حاج شیخ محمد تقی بهجت، حاج سیدعلی خامنهای (مقام معظم رهبری)، حاج شیخ حسین وحید خراسانی، حاج شیخ جواد تبریزی، حاج سید موسی شبیری زنجانی و حاج شیخ ناصر مکارم شیرازی. این بیانیه البته، حواشی مختلفی در حوزه داشته و آن هم به خاطر نبودن برخی اسامی در آن است: از آیت الله سیستانی از حوزه نجف گرفته تا آیت الله حسینعلی منتظری از مراجع تقلید قم که به هرحال چند سالی بود، از نظام سیاسی فاصله گرفته بود.
این روزها اما از آن لیستی که جامعه مدرسین صادر کرد، چهار مرجع تقلید در قید حیات هستند و آیات شیخ جواد تبریزی، فاضل لنکرانی، محمد تقی بهجت و به ترتیب در سالهای ۸۵، ۸۶ و ۸۸ درگذشتهاند. به همین دلیل هم جامعه مدرسین بدون اینکه اطلاعیه رسمی دوبارهای منتشر کند این روزها در سایت خود، نام آیات سیستانی، صافی گلپایگانی و نوری همدانی را هم به آن لیست اضافه کرده است. البته از میان مراجعی که در لیست جامعه مدرسین نبودند هم افراد زیادی در این سالها درگذشتهاند: حسینعلی منتظری، سید عبدالکریم موسوی اردبیلی و شیخ یوسف صانعی، سه مرجع با گرایش نزدیک به اصلاح طلبی که به ترتیب در سالهای ۱۳۸۸، ۱۳۹۵ و ۱۳۹۹ درگذشتهاند.
عالمان امروز
مراجع فعلی که در قم حضور دارند را میتوان به چند دسته تقسیم کرد. یک گروه از این افراد، مراجع سنتی هستند به این معنا که در دوگانه دین و نظام، طرف دین را میگیرند و از اینرو بهطور مثال خیلی با مسائل تقریبی با اهل سنت میانه خوبی ندارند و بهشدت روی شعائر دینی مثل عزاداری محرم و… حساس هستند. برخی از این مراجع البته آنقدر در نظرات خود در حوزه شعائر، محکم هستند که نوعی تقابل با نظام از رفتار و مواضع آنها فهم میشود و از اینرو در میان طیف حزباللهی، جایگاه خوبی ندارند. بهطور مشخص میتوان گفت بزرگ این افراد، آیتالله شیخوحید خراسانی (متولد ۱۲۹۹) است و بعد از ایشان، سیدمحمدصادق روحانی (متولد ۱۳۰۵) و سیدصادق حسینی شیرازی (متولد ۱۳۲۱) است.
ویژگی خاص این گروه بهخصوص فرد سوم این است که در میان شیعیان حاشیه خلیجفارس مقلدان زیادی دارد و از اینرو وجوهات زیادی نیز از ثروتمندان این خطه دریافت میکند. در این طیف سنتی افراد دیگری نیز حضور دارند که دارای مواضع متعادلتری نسبت با نظام هستند ولی باز هم به دلیل نظرات خود جزو طیف سنتی دستهبندی میشوند. مثلا آیتالله صافی گلپایگانی (متولد ۱۲۹۷) که داماد آیتاللهالعظمی گلپایگانی از مراجع ثلاث دوم نیز هستند. آیتالله سیدمحمدجواد علوی بروجردی (متولد ۱۳۳۰) که در ماجرای اخیر تعریض به آیتالله صافی نیز اعتراض تندی کردند و خود نواده دختری آیتاللهالعظمی بروجردی است؛ را باید در این دسته قرار داد.
برخی دیگر از مراجع قم را باید جزو مراجعی دانست که به نظام سیاسی بهشدت نزدیک هستند. آیتالله حسین نوری همدانی (متولد ۱۳۰۶) شیخ و بزرگ این فقها از حیث سنی است. آیتالله ناصر مکارم شیرازی یک سالی از آیتالله نوری همدانی کوچکتر است و دیگر مرجعی است که در این دسته حضور دارد. آیتالله سیدمحمد علوی گرگانی نیز که ۸۲سال سن دارند در این دسته حضور دارند و طبیعتا نام آیتالله سیدعلی خامنهای، رهبر انقلاب که ۸۲سال سن دارند را نیز باید در همین دسته قرار داد.
برخی مراجع دیگر هستند که کمی مواضع سیاسی نزدیک به طیف اعتدال دارند. بزرگ این افراد آقاسیدموسی شبیری زنجانی است که متولد سال ۱۳۰۶ هستند. آقای شبیری زنجانی البته دخالت زیادی در سیاست ندارند ولی بهطور مثال وقتی احمد منتظری، فرزند آیتالله منتظری، بهخاطر انتشار آن فایل صوتی معروف گرفتار حبس شد، آنکه وساطتش را کرد و از رهبری، خواست که این حبس اجرا نشود او بود. آیتالله جعفر سبحانی متولد سال ۱۳۰۸ و آیتالله جوادی آملی متولد سال ۱۳۱۲ دیگر مراجعی هستند که نامشان را باید در این دسته قرار داد.
در فقدان مراجع سهگانه اصلاحطلب، یعنی آیات منتظری، صانعی و موسوی اردبیلی نیز، تنها مرجع اصلاحطلب (از حیث سیاسی) فعلی حوزه علمیه قم، آیتالله سیداسدالله بیات زنجانی متولد سال ۱۳۲۰ است.
در عراق و بعد از ارتحال مرجع عالیقدر، آیتالله حکیم در همین اواخر، در حال حاضر سه مرجع تقلید، مورد رجوع شیعیان هستند. آیتالله سیستانی و آیتالله فیاض که اولی متولد ایران و دومی متولد افغانستان هستند و هر دو ۹۱ساله و آیتالله بشیرحسین نجفی که متولد هند هستند و حالا ۷۹سال سن دارند. البته آیتالله مدرسی نیز در عراق، حضور دارند که ۷۶ سال سن دارند و برخلاف سه مرجع دیگر، نه در نجف که در کربلا ساکن هستند.
آینده مرجعیت
علی اشرف فتحی، سردبیر نشریه حوزوی «تقریرات» در گزارشی ویژه که در شماره۶ این نشریه (در سال ۱۳۹۶) منتشر شده، تحلیلی داشته از آینده مرجعیت در شیعه و اینکه چه کسانی در آستانه مرجعیت در حوزه قرار دارند. به نوشته او: در قم، احتمالا «حضرات آیات سید علی محقق داماد، شیخ علی کریمی جهرمی، سید محمدجواد علویبروجردی، سید علیاصغر میلانی، سید احمد مددی، محمدتقی شهیدیزنجانی، شیخ صادق لاریجانی، شیخ مهدی شبزندهدار، شیخ مهدی گنجعلی (گنجی)، سید منیر خباز، شیخ ابوالقاسم علیدوست و علیاکبر سیفی مازندرانی بهعنوان مراجع دهههای آینده مطرح شوند.»
در میان علمای حوزه نجف، حضرات آیات شیخ محمدباقر ایروانی، سید محمدرضا سیستانی (فرزند ارشد آیتالله سیستانی)، شیخ حسن جواهری، شیخ هادی آلراضی، سید حسین حکیم و شیخ محمد سند بهعنوان علمای قریبالمرجعیت محسوب میشوند که برای دهه آینده در مظان مرجعیت قرار دارند.»همچنین پدیده دیگری که بهوضوح در قم میتوان دریافت و آن را در امتداد سنت دیرینه بیوت فقهای بزرگ تحلیل کرد، درخشش «آقازادهها»ی نسبتا جوان مراجع است که میتوانند به عنوان گزینههای بالقوه مرجعیت در دهههای آتی در نظر گرفته شوند.
حضرات آقایان شیخ محسن وحید خراسانی، سید محمدجواد شبیری زنجانی و سید حسن خمینی و شیخ جواد فاضل لنکرانی مهمترین آیتاللهزادههای مطرح قم هستند که طی سالهای گذشته درس خارج فقه و اصول را آغاز کرده و شاگردان قابل توجهی داشتهاند.»
در این فهرست البته در قم نام سه نفر جا افتاده که به نظر میرسد یا در آستانه مرجعیت قرار دارند یا اساسا اعلام مرجعیت کردهاند: محمودهاشمیشاهرودی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، مهدی هادویتهرانی و اسدالله بیاتزنجانی. (توضیح هفت صبح: آیتالله سید محمود هاشمی شاهرودی، حدود یک سال پس از نگارش این گزارش توسط اشرف فتحی در سال ۱۳۹۷ درگذشتند)به این ترتیب باید گفت علاوه بر ۹ مرجع مطرح در حوزه قم و چهار مرجع تقلید مطرح در حوزه علمیه نجف، مجموعا ۲۴ نفر هستند که در معرض مرجعیت قرار دارند و البته سهم حوزه قم، به مراتب بیشتر از نجف است.