چطور و از چه سالی ساندویچخور شدیم؟

روزنامه هفت صبح| خیلی از کارها قبلا قبیح بودهاند اما حالا نه تنها زشت نیستند بلکه خیلی هم عادی و محبوب شدهاند، اصلا همین سینما رفتن روزگاری برای بعضی از خانوادههای ایرانی کار زشتی بود اما اینکه ساندویچ خوردن هم روزی در همین دستهبندی قرار داشته کمی باورنکردنی به نظر میرسد.
ماجرا از ورود سوسیس و کالباس شروع شد
بیشتر از صد سال پیش ورود سوسیس و کالباس به ایران منتهی به اتفاقاتی شد که پای ساندویچ فروشیها را به خیابانهای ایران باز کرد. وقتی کارگاه تولید سوسیس و کالباس آرزومان و میکائیلیان دو ارمنی معروف به کارخانه تبدیل شد آوازه کالباس و سوسیس و ژامبون ایران به جایی رسید که در جنگ جهانی دوم و بعد از اشغال ایران، انگلیسیها طی نامهای درخواست موافقت با صدور چند تُن کالباس و سوسیس ایران به خارج از ایران را کردند تا نیاز سربازان انگلیسی در آفریقا و خاور نزدیک را برطرف کنند.
سر و کله ساندویچ پیدا میشود…
درخواست انگلیسیها تولید را بالا برد تا جایی که بخشی از آن سر از خیابانهای ایران در آورد و در دوران جنگ جهانی دوم و پس از آن، اولین ساندویچ فروشها در تهران شروع به کار کردند و سپس در طول ۱۰ سال در شهرستانها هم مغازههایی اینچنینی افتتاح شدند. محبوبیت این غذای تازه وارد به حدی رسید که در حدود سالهای دهه ۴۰ تعداد کارگران ساندویچفروشیها تنها در شهرستان رشت به ۱۶۰۰۰ نفر میرسید.
اولینبار در خیابان استانبول یا استامبول تهران بود که چند مغازه ماهی و ماهی دودی و لولههای کالباس اقدام به عرضه ساندویچ کردند. نان بولکی، خیارشور حلبی تبریز، کمی کره که نان را به آن آغشته میکردند و چند برگ جعفری تازه خرد شده، بخشی از این ساندویچ را تشکیل میداد که قیمت آن دانهای پنج قِران بود. یکی از این مغازهها، خزر نام داشت که پس از چهارراه فردوسی-استانبول-نادری و در پاساژی واقع شده بود و پس از مدتی رستورانی در طبقه زیرین آن افتتاح شد.
در این رستوران تازه تاسیس غذاهایی مثل سوسیس سرخ کرده، مغز گوسفند، کتلت، ماهی ازون برون و شیر ماهی ارائه میشد که در کنار هر یک پوره سیبزمینی میگذاشتند و روی غذا و سیب زمینی هم سس گوجه فرنگی یا کچاپ میریختند. هر پرس غذا در این رستوران شش قِران بود که بعدها به ۱۲ ریال و در دهه چهل به ۱۸ریال رسید.
مردم به ساندویچ روی خوش نشان نمیدادند
در سالهای اول، خیلی از افراد که همچنان طرفدار کباب و چلوخورشت بودند، با ساندویچیها کنار نیامدند و ورود به آنها را کسر شأن میدانستند. رفتن به ساندویچی برای این افراد نوعی بیآبرویی تلقی میشد و روی خوشی نداشت. اما این مردم هم کمکم با این تغییر کنار آمدند و به یکی از طرفداران ساندویچ تبدیل شدند.
در دهههای ۱۳۲۵ تا ۱۳۵۵ ساندویچفروشی که در ابتدای خیابان لالهزار نو، جنب سینما متروپل قرار داشت، بسیار مشهور بود و ساندویچهای کالباس آن از نظر طعم و مرغوبیت نظیر نداشتند. این ساندیچفروشی اختیاری نام داشت و دو برادر ارمنی اداره آن را میچرخاندند.
از سال ۱۳۳۲ به بعد، ساندویچ فروشیها در تهران علاوه بر کالباس و سوسیس و ژامبون، ساندویچهایی مناسب ذائقه ایرانی مانند کتلت، استیک، سالاد الویه، مغز، مرغ، تخممرغ و کوکوسبزی هم میفروختند.در دهه ۱۳۴۰ در بلوار الیزابت دوم (بلوار کشاورز امروزی)، یک ساندویچ فروشی بزرگ به نام ۴۴۴ وجود داشت که نام فروشنده خوش اخلاق آن را کسی نمیدانست و او را علی آقا ۴۴۴ صدا میکردند.
علی آقا و آقا داوود دو برادر موفق در ساندویچ فروشی بودند که هیچوقت نام خانوادگیشان معلوم نشد. سالها عده زیادی به مغازه ۴۴۴ میرفتند و ساندویچ ۴۴۴ میخوردند تا اینکه علی آقا فروشگاهی مستقل در سه راه تختجمشید (طالقانی امروزی) افتتاح کرد و کارش حسابی گرفت. ساندویچ سالاد الویه، مغز و زبان، کتلت، کالباس، سوسیس و هم لوبیا پخته پر از پیاز داغ و انواع چاشنیهای این برادران در سالهای دهه ۱۳۵۰ شهرت زیادی در تهران یافته بود. علی آقا در جوانی مُرد و بعد از او مغازهاش از هم پاشید و دیگر کسی نتوانست طعم خوشمزه آن ساندویچها را بچشد.
همبرگر هم وارد بازی میشود
در تهران در فاصله دهههای ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ تعداد ساندویچفروشیها از مرز ۱۰هزار مغازه گذشت و در اوایل دهه ۱۳۴۰، همبرگر هم خودش را در بازار غذای ایران نشان داد.اولین همبرگرها با بهای ۳ تومان در تاپس همبرگر واقع در بلوار ناهید، خیابان جردن (آفریقا) عرضه میشد که میتوانست با یک بطری ۵ ریالی نوشابه و یک پاکت سیبزمینی ۵ ریالی همراه باشد. قیمت کل غذا از ۴۰ ریال بیشتر نبود و طرفداران زیادی داشت.
این همبرگر فروشی به صورت ناگهانی بهای یک همبرگر را به ۴ تومان افزایش داد و موجب غوغایی در تهران شد. با دخالت شهرداری تهران قرار بر این شد که همبرگر به بهای سابق خود بازگردد اما صاحب همبرگر فروشی برای همیشه آن را تعطیل نمود و اقدام به عرضه پیتزا کرد که گرانتر بود.از این پس دیگر فستفودها به بخشی از بازار غذایی ایران تبدیل شدند و روزبهروز شاهد افزایش تعداد رستورانهای این نوع غذاها بودیم.