فوت و فن فرزند خواندگی در توئیتر

روزنامه هفت صبح | چند هفته است که بحث فرزندخواندگی در توئیتر تبدیل به یکی از بحثهای داغ شده. شاید حضور پررنگ چند کاربر که خودشان فرزند خوانده داشتن را تجربه کردهاند باعث گرم شدن این بحث شده. علاقه کاربران توئیتر به این مقوله را میتوان از محبوب شدن یکی از اپیزودهای رادیو مرز که درباره فرزندخواندگی بود هم فهمید.
حرف زدن کاربران مختلف درباره این موضوع و سوالها و اطلاعات اشتباهی که در این زمینه وجود داشت باعث شد که یکی از توئیتریها با نام کاربری یلدا آزاد، یک توضیح مفصل درباره تمام فوت و فنهای فرزندخوانده گرفتن و نکات مهمی که در این مورد وجود دارد بنویسد. رشته توئیتی که با استقبال کاربران دیگر مواجه شد و بد نیست اینجا هم بعضی از نکاتی را که او توضیح داده، مرور کنیم.البته به رسم الخط هم دست نزده ایم.
* سه دسته از افراد در ایران میتونن فرزند خوانده بپذیرن،۱٫ زوجی که بچه ندارن و پنج سال از ازدواجشون گذشته و حداقل یکیشون بالای ۳۰ سال است ۲٫خانم مجرد بالای ۳۵سال که میتونه دختر به فرزندی بگیره ۳٫ زوجی که یه بچه دارن
* اگر جزو این گروه افراد هستید قدم اول مراجعه به سایت بهزیستی و پر کردن فرمهاست.
* قوانین فرزندخواندگی در بهزیستی در سالهای اخیر تغییر کرده، برای بهزیستی میزان پول شما مهم نیست، امنیت شغلی شما مهمه، قطعا اگر خونه داشته باشید خوبه، اما اصلا اینجوری نیست که اگر ندارید به شما فرزند خوانده تعلق نمیگیره، همینطور مدرک تحصیلی.
* تجربه به کارمندان بهزیستی نشون داده خیلیها میان ابراز تمایل میکنن که فرزندخوانده داشته باشن اما تعداد کمی واقعا چنین چیزی میخوان، پس تلاش میکنن این تاب آوری را قبل از تحویل بچه بسنجن نه بعد از تحویل کودک تازه والدین واقعا بررسی بشن و بعضا بچه را پس بدن به مرکز.
* معمولا وقتی بار اول به بهزیستی مراجعه کنید، باهاتون خوب برخورد نمیکنن، میگن ما اصلا بچه نداریم،شاید باید چهار سال تو نوبت بمونید، شرایطش خیلی سخته و… اما واقعیت این نیست، میخوان بدونن شما چقدر این بچه را میخواید.
* شما مدارک را تحویل میدید، مدتی بعد (زمانش به طور مستقیم بستگی به پیگیری شما داره) شما را معرفی میکنن مشاوره، ما حدود شش جلسه رفتیم، ممکنه بیشتر یا کمتر باشه، علاوه بر یک دوره تربیت فرزند، جواب مشاوره در روند بررسی درخواست شما بسیار موثره.
* تو جلسات مشاوره شما را با انواع مشکلاتی که ممکنه در آینده درگیر بشید روبهرو میکنن، کلی سوال میپرسن که اگر فلان بشه، بهمان بشه چه میکنید، من چون خودم کار مشاوره کودک میکردم خوب تقریبا میدونستم اما بیشتر منظورش این بود که ببینن چقدر آمادگی روانی خرابکاری بچه را داری.
* از ما خیلی هم در مورد رفتار خانوادهها پرسیدن، یه سوال دیگه هم که پرسیدن این بود که آیا محرمیت براتون مهمه، گفتیم حلش میکنیم و گفتن مسئله شخصی خودتونه، به ما مربوط نیست دیگه.
* در مراحل مشاوره و با توجه به درخواست شما سن و جنسیت کودک مشخص میشه، مثلا ما گفتیم جنسیت مهم نیست اما ترجیحمون کودک زیر یک سال است و موافقت شد اما ممکنه زوجی سنشون بالا باشه بهشون بگن به شما فقط بچه بالای پنج سال تعلق میگیره.
* مرحله بعدی شما معرفی میشید به دادگاه، اونجا از شما سوءپیشینه و گواهی پزشکی قانونی میخوان، برای من به شخصه این قسمت خیلی بد بود، حس معطلی طولانی مدت در پزشکی قانونی و اینکه این روند خیلی بیفایده بود، اونجا یک آزمایش عدم اعتیاد، تست سلامت روان و یک چک آپ کامل کامل هم از شما میگیرن.
* شما اگر یکسری مشکلات را داشته باشید فرزند به شما تعلق نمیگیره اما مشکلات فیزیکی که واقعا شما را از نگهداری فرزند ناتوان کنه، مثلا کمر درد یا پا درد یا میگرن باعث این مسئله نمیشه ولی ایدز میتونه باعث بشه.
تو مرحله بعد شما میرید تو صف انتظار، بعضی شهرها مثل تهران بازدید از منزل را هم دارن، بعضیها بعد از تحویل فرزند دارن، زمان انتظار شما بستگی به درخواستتون، جنسیت بچه و… داره و به امتیاز شما در مراحل مشاوره.
* در شیرخوارگاه و پرورشگاه دو نوع کودک وجود داره؛ یکدسته بچههای بیسرپرست، بچههایی که والدین رهاشون کردن یا دادگاه به طور قطعی از پدر و مادر سلب حضانت کرده، گروه دوم بچههای بد سرپرست، مثلا کودکی که پدر و مادرش در زندان هستن و وقتی آزاد بشن میان بچه را میبرن.
* گروه دوم اصلا واگذار نمیشن مگر به صورت امین موقت که بحثش جداست. گروه اول هستند که واگذار میشن، قانون بدی وجود داره که پدر و مادر زیستی کودک(کسانی که به دنیا آوردنش) هر زمانی بیان دنبالش و صلاحیتشون تایید بشه میتونن بچه را تحویل بگیرن اما عملا این اتفاق نمیفته، اولا مادری که بچه را رها میکنه، به طور جدی مشکل داره، ممکنه مالی باشه، اعتیاد باشه، بچه ثمره ازدواج قانونی نباشه و…احتمال اینکه مشکلش حل بشه خیلی کمه، مشکلش حل بشه باید بیاد دادگاه ثابت کنه حل شده، دوما رها کردن کودک جرمه، حالا باید جواب جرمش را هم بده، سوما بهزیستی حامیخانواده است و به این راحتی جا نمیزنه، به قول مسئول پرونده ما تو ۲۰ سال سابقه کاری ایشون یک مورد هم نبود، پس اصلا نگران این موضوع نباشید داستان اصلا شبیه فیلم هندیها نیست.
* اما نکات سخت داستان، اولا نگاه مردم، سوالهای بیجا، قضاوتهای غلط در مورد بچه، در مورد خودتون، روابطتون با همسرتون و و و خیلی میشنوید، خیلی، باید بشنوید و توجه نکنید. دوما کودک شما در هرسنی که باشه و بیاد پیش شما، یک اضطراب جدایی را تحمل کرده، به مادری که تو شکمش بوده و ممکنه مدتی مراقبش بوده باشه یا نه اعتماد کرده و اون در اوج نیاز رهاش کرده، بچه از اعتماد مجدد هراسانه، صبر صبر صبر برای اعتماد سازی لازمه.
* بهش حق بدید روزهای اول بیقرار باشه، این روزها بسته به سن بچه متفاوته،برای نوزاد اون ۴۰روز اول را در نظر بگیرید.
* خیلی موارد و مسائل ژنتیکی هستن، هر چند تو کشور ما کلا دید غلطی در مورد ژنتیک وجود داره و ملت فکر میکنن مثلا خسیس بودن یا نبودن هم ژنتیکیه اما خیلی بیماریها ژنتیکی هست، این بچه ژن شما را نداره، ممکنه فشار خون بالا یا دیابت یا… را داشته باشه. در مورد بیماریهای روحی بحثش خیلی مفصله، اینجا نمیشه بگی اما من با صحبتهای چند تا متخصص توجیه شدم عوامل محیطی موثرتر از ژنتیک است، اعتیاد هم ژنتیکی نیست در ضمن، هر کی باباش معتاد بود، معتاد نمیشه.
* کودکی که شما تحویل میگیرید در مراکز بهزیستی به تغذیه و خوابش رسیدگی شده اما معمولا زمان کافی برای رشد حرکتی و ذهنی بچه گذاشته نشده، معمولا بچهها در این زمینهها نیاز به رسیدگی و کمک دارن، گاهی اگر بچه چهار،پنج ساله بپذیرید نیاز به کار درمانگر و گفتار درمانگر هم هست.
* برای شخص من تمام مشکلاتی که کودکم باهاشون درگیر بود اصلا اصلا سخت نبود، هر چند برای هربار دکتر رفتن چون اذیت میشد من قلبم ریش میشد، اما سختیش برای من شاید قضاوتها و سوالهای مسخره دیگران بود.
* یه گروه بچه نازنین دیگه هم تو مراکز بهزیستی هستن که خیلی مظلوم واقع میشن، بچههای نیازمند درمان، مثلا بچه شیش انگشتی است، یا هپاتیت دارد، یا مشکل قلبی که نیازمند درمان است، یا اختلال رشدی و حرکتی دارد، لب شکری است و…
* این بچههای عزیز از لیست فرزندپذیری خارج میشن و بعضا وقتی مشکلشان حل میشود سن مناسب فرزندپذیری را رد کردن. شما اگر توان روحی، فیزیکی و مالیش را دارید میتونید درخواست کودک نیازمند درمان بدید مراحلش خیلی سریعتر طی میشه.
* وقتی اون تلفن قشنگ را بهتون میزنن و کودک را تحویل میگیرید تا شش ماه شما سرپرست موقت هستید، شناسنامه به نامتون صادر نمیشه و تو این شش ماه به روشهای مختلف، بسته به شهر، تحت بررسی هستید، مثلا ما هر ماه با پسرک میرفتیم پیش مشاور، قد و وزن و سلامت روانی و… بچه چک میشد.
* بعد از شش ماه شما با حکم مجدد بهزیستی و برخی مدارک مالی معرفی میشید به دادگاه، مدارک مالی برای تضمین آینده بچه است، هیچ قانونی نیست که شما باید خونه یا مالی به نام بچه کنید و دادگاه هم چنین چیزی نمیخواد.
* از شما معمولا میخوان بیمه عمر یا حساب مسکن جوانان و وصیتنامهای محضری که توش وصیت میکنید بعد از مرگ یک سوم اموالتون به فرزندتون برسه، برای روز دادگاه داشته باشید چون طبق قانون فرزندخوانده از پدر و مادر ارث نمیبره. همین. بعد شناسنامه به نام شما صادر میشه و تمام.
* حتما حتما حتما حقیقت فرزندخواندگی را به کودکمون در سن سه تا پنج سالگی میگیم، هر کسی حق داره داستان زندگیش را بدونه، ما در مقامی نیستیم که این حق را از کودکمون بگیریم.
* حالا که اینقدر پرحرفی کردم چند تا چیز دیگه هم بگم، لطفا وقتی خانوادهای فرزندپذیر را میبینید چنین سوالاتی نپرسید: از گذشته کودک نپرسید این فقط به پدر و مادر و بچه مربوطه. نپرسید اگر پدر و مادرش پیدا شن چی؟ بهشون نگید حالا حتما باید بهش بگید؟