ابعاد جدید از ماجرای کشته شدن زن دوچرخهسوار
روزنامه هفت صبح | ۱۴ خرداد بود که «ونوس نوری» زن دوچرخهسوار بر اثر تصادف خودرویی با دوچرخهاش در تقاطع بزرگراه شیخ فضلالله و حکیم، جان خود را از دست داد. در آن زمان گفته شد ونوس نوری در کنار دوچرخه خود منتظر مربیاش بوده که یک خودرو به او برخورد میکند و از صحنه تصادف متواری میشود. حالا روایتهای دیگری از این سانحه مطرح شده که ماجرا را پیچیدهتر کرده است. همسرش گفته که پس از تصادف، سر ونوس به گاردریل برخورد کرده و شاهدان عینی هم روایات جدیدی را مطرح میکنند. این اتفاقات را مرور میکنیم.
*** روایت همسر ونوس
«علی زرین خاک» همسر «ونوس نوری» در گفتوگو با ایسنا در مورد زمان رسیدن آمبولانس و اینکه پیگیر پیدا کردن راننده متواری است یا خیر؟ گفت: زمانی که با من تماس گرفته شد و خودم را به محل حادثه رساندم آمبولانس هم رسید اما کسانی که آنجا بودند به من گفتند ۲۰ دقیقه بعد از تماس با اورژانس، موتورلانس آمده بود که کاری نتوانسته بود انجام دهد و بعد از آن ماشین آمبولانس آمده بود. پس از آن هم به همراه آمبولانس به بیمارستان حضرت رسول رفتیم. تا زمانی هم که آمبولانس برسد، دوچرخه سواران دیگر خودشان با دست مشغول احیای همسرم شده بودند.
* در بیمارستان متوجه شدم که انگار دکتر بیمارستان گزارش تکنسین اورژانس را خوب ننوشته بود چراکه تکنسین اورژانس پس از دیدن گزارش بسیار ناراحت شد و دیدم که تکنسین اورژانس کنار دیگر همکارانش رفت و به آنها گفت که این گزارش برای او بسیار بد میشود. حالا نمیدانم دیر بیمار را به بیمارستان رسانده بودند یا اقدامات اولیه را خوب انجام نداده بودند.
* فعلا تقاضای بررسی دوربینها را کردهایم و قرار است به ما جواب بدهند. زمانی که من به کلانتری رفتم از من سوال کردند شکایت دارم یا نه که عنوان کردم از راننده متواری و شهرداری شکایت دارم. همچنین تقاضای بازبینی دوربینها را دارم.
* از شهرداری هم شکایت کردم چون گاردریلها را که بریده بودند، قسمتی ازآن باقی مانده که جنس آن از آهن و بسیار هم تیز است. همسر من هم در اثر شدت ضربه پرت میشود پیشانیاش به همان قسمت باقی مانده گاردریلها برخورد میکند و همان موضوع کار را تمام میکند.
* در مورد اینکه گفته شده او شهروند عادی بوده نه دوچرخه سوار حرفهای باید بگویم همسر من پنج مسابقه در لیگ دوچرخه سواری کوهستان شرکت کرده بود و عضو تیم آباریس آوا بود. نتایجش هم موجود است. نمیدانم چرا چنین صحبتهایی مطرح میشود. او علاوه بر دوچرخهسواری، کوهنوردی، یوگا و کیک بوکسینگ هم انجام میداد.
*** روایت مربی ونوس
«میلاد قالیچی» مربی این رکابزن که بلافاصله در محل حادثه حاضر بود درباره مرگ این بانوی رکابزن گفت:
من آن لحظه که فوت شد بالای سرش بودم. ونوس نوری تصمیم داشت به کوهنوردی برود. قرار بود از من وسیلهای را بگیرد و گفت میخواهد با دوچرخه به پارک پردیسان برود و آنجا قرار بود همدیگر را ببینیم تا من آن وسیله را به او بدهم.
* ساعت ۸ و ۴۵ دقیقه صبح چهارشنبه ۱۴ خرداد، با او تماس گرفتم که ببینم رسیده است یا نه و او هنوز نرسیده بود و قرار شد من بزرگراه را خلاف مسیر بروم تا او را ببینم و کمی که رفتم متوجه شدم تقاطع شیخ فضل الله شمال به حکیم شلوغ است و عدهای جمع شدهاند. جلوتر که رفتم دیدم دوچرخهاش در یک سمت است و خودش هم طرف دیگر بلوکهایی که آنجا بود، افتاده است. بالای سرش رفتم و حتی با او حرف زدم و گفتم روزهای بدتری هم داشته و این اتفاق را هم پشت سر میگذارد و نگران نباشد اما دیدم تکان نمیخورد.
* ابتدا آمبولانس موتوری آمد که نتوانست کاری انجام بدهد و سپس ۴۰ دقیقه طول کشید تا ماشین آمبولانس بیاید و این در حالی بود که از بیمارستان میلاد تا محل حادثه فاصله زیادی نبود و وقتی آمدند گفتند فوت کرده است. جالب این است من وقتی با همسرش تماس گرفتم که به محل حادثه بیاید، از یوسف آباد حرکت کرد و زودتر از آمبولانس به محل حادثه رسید.
* زمانی که میخواستند کلاهش را باز کنند چون نمیتوانستند، من این کار را انجام دادم و کلاهش کاملا سالم بود، اما زیر پیشانیاش کاملا باز شده بود. بعدا در کالبد شکافی هم مشخص شد، شدت ضربه به حدی زیاد بوده که تمام دندههایش شکسته و وارد ریه شده و خونریزی داخلی هم کرده بود. در محل حادثه آینه شکسته ماشین هم پیدا شد که متعلق به پژو پارس یا جی ال ایکس است و آینه را تحویل خانوادهاش دادیم. حالا دنبال این هستم خودرویی را که با او تصادف کرده پیدا کنیم تا خونش پایمال نشود.
*** روایت اورژانس
* رئیس اورژانس تهران درباره این حادثه گفته: موتورلانس اورژانس تقریبا ۸ دقیقه پس از اولین تماس به محل وقوع حادثه میرسد و زمان رسیدن آمبولانس هم حدود ۱۱ دقیقه از زمان دریافت اولین تماس است. این دوچرخه سوار در زمان رسیدن نیروهای امدادی اورژانس هیچگونه علایم حیاتی نداشت و حین انتقال وی به بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص) عملیات احیای قلبی و ریوی انجام شد.
* اینکه گفته میشود آمبولانس ۴۰ دقیقه پس از وقوع حادثه به محل رسیده اینگونه نیست چراکه تمام مکالمات با اورژانس ضبط میشود و مسیر حرکت آمبولانسها و زمان رسیدن آنها مشخص است و ثبت شده.
* بر اساس شرایطی که از بیمار اعلام میشود گاهی فقط موتورلانس و گاهی هم آمبولانس و هم موتورلانس اعزام میشود، در این مورد نیز با توجه به شرایط حاد بیمار هم موتورلانس و هم آمبولانس به محل اعزام شده بودند که موتور معمولا با توجه به دسترسی راحتتر چند دقیقه زودتر میرسد.
* در حوادثی همچون تصادف تکنسین های اورژانس برای انجام سریع اقدامات درمانی نزدیکترین بیمارستان را انتخاب میکنند که با توجه به محل حادثه نزدیکترین بیمارستان رسول اکرم (ص) بود.
توضیحات
*
توضیحات
*