میالبی قصهی شاه پریان سوئدی

میالبی، تیم کوچک و شگفتیساز جنوب سوئد، پس از سالها سقوط و بازسازی، حالا در آستانهی نخستین قهرمانی تاریخ خود در لیگ برتر این کشور قرار دارد.
به گزارش هفتورزشی، در کمتر از ده سال، روستایی کوچک در جنوب سوئد که تا مرز سقوط به دسته چهارم رفته بود، اکنون میتواند ، در صورت پیروزی مقابل گوتنبرگ، برای نخستین بار قهرمان کشور شود.
در هالِویک، کار زیادی برای انجام دادن نیست، بهویژه در زمستان. بعد از بردن بچه به مدرسه، شاید بتوان در یکی از دو کافهی کوچک روستا قهوهای نوشید و خریدی مختصر کرد. بعد هم از کنار استراندوالن میگذری، استادیومی روستایی با ۷۰۰۰ صندلی که معمولاً فقط هنگام بازی با مالمو پر میشود. تیم کوچک میالبی در همینجا تمرین و بازی میکند. چند قدمی ساحل شنی سفید، دریای بالتیک و بندر ماهیگیری کوچک. اما روزگار در هالِویک تغییر کرده، بهویژه از تابستان امسال. هر دو آخر هفته، این روستای ماهیگیری با کمتر از هزار نفر جمعیت، که همراه با میالبی جزئی از بخش سولوسبورگ (با ۱۷ هزار نفر جمعیت) است، پر از شور و جمعیت میشود. میالبی با دوازدهمین بودجهی لیگ (فقط ۷٫۵ میلیون یورو، یعنی هشتبرابر کمتر از مالمو) و میانگین دستمزد ماهانهی ۵۹۰۰ یورو در برابر ۱۲٬۸۰۰ یورو در لیگ برتر سوئد،، فصل رؤیاییای را پشت سر میگذارد. این تیم که فصل پیش در جایگاه پنجم ایستاد، از بهار با فرمی خیرهکننده پیش رفت و در تابستان تقریباً شکستناپذیر شد. مالمو، گوتنبرگ، دیورگاردن و حتی هاماربی یکییکی از رقابت عقب ماندند، در حالی که میالبی پرواز کرد و در صورت برد امشب در گوتنبرگ، میتواند طلایی شود.
«شبها، درست قبل از خواب، با خودت میگویی: شاید روزی، وقتی همهچیز درست پیش برود، جامی را بالا ببریم. و صبح، وقتی بیدار میشوی، میپرسی: خواب دیدم یا واقعاً دارد اتفاق میافتد؟» این را یاکوب لنارتسون، مدیرعامل باشگاه میگوید. «هنوز باورمان نمیشود چه دارد رخ میدهد.»
ده سال پیش، میالبی در حال مرگ بود. در سال ۲۰۱۵ به دسته سوم سقوط کرد و حتی تا آستانهی سقوط به دسته چهارم پیش رفت. در همان زمان، سرمایهدار محلی مگنوس اِمئوس بازگشت تا باشگاه را نجات دهد. «آن زمان بود که فهمیدیم باید همهچیز را متفاوت انجام دهیم»، میگوید اندرس تورستنسون، مربی ۵۹ سالهی تیم که در دههی ۱۹۸۰ بازیکن باشگاه بود و بعدها چند بار روی نیمکت نشست، بدون آنکه از شغل اصلیاش، مدیر مدرسه استعفا دهد.
«ما مثل یک تیم دستهسومی یا چهارمی اداره میشدیم. از سال ۱۹۸۰ تقریباً هیچ پیشرفتی نکرده بودیم. حتی زیرساخت لازم برای رقابت در لیگ برتر را هم نداشتیم.» با ساختارسازی تازه و تکیه بر چهرههایی بومی مانند لنارتسون (بازیکن سابق و مدیر کنونی) و هاسه لارسون، اسطورهی باشگاه که امروز مدیر ورزشی است و آقای میالبی لقب دارد، تیم دوباره متولد شد.
کادر فنی حرفهایتر شد، از جمله آروید فرانزن که شغل پستچیگری را کنار گذاشت تا تماموقت مسئول جذب بازیکن شود. قراردادهای بلندمدت امضا شد، بازیکنان فروخته شدند و سرمایه وارد شد. در زمین هم تیمی که همیشه دفاعی و محافظهکار بود، کمکم هویتی تازه یافت.
انقلاب علمی و فوتبالی
نقطهی عطف، جذب دستیار نروژی کارل ماریوس آکسوم بود — ۳۵ ساله، دارای دکترای ادراک دیداری در فوتبال حرفهای. او تیم را به شکلی چشمنواز و مؤثر متحول کرد: ۴۷ گل زده و فقط ۱۷ گل خورده.
الیوت استرود، ستارهی جوان تیم اعتراف میکند: «قبلاً اصلاً نمیدانستیم چه سبک بازی داریم».
«ما همیشه باشگاهی کوچک و خانوادگی بودهایم، جایی که همه به یک چیز باور دارند: فوتبال. برق نداریم، اینترنت نداریم. روی قایقهای ماهیگیری یا در مزارع کار میکنیم. این میراث ماست.» یاکوب لنارتسون، مدیرعامل باشگاه
میالبی در شبهجزیرهای در جنوب سوئد قرار دارد؛ تقریباً جزیره، ولی نه کاملاً. آنجا حسی وجود دارد از نوع “ما در برابر بقیهی دنیا” ، تیم گاشی خبرنگار رادیوی سوئد میگوید.
بازیکنان و کادر فنی صبحانه و شام را با هم میخورند. حدود ده نفرشان در یک ساختمان زندگی میکنند. «این باعث میشود خارج از زمین هم نزدیک باشیم. تابستان چند بار باربیکیو برگزار کردیم»، لبخند میزند استرود. در سولوسبورگ، روز بعد از هر مسابقه، گروهی از بازنشستگان داوطلبانه زمین را تعمیر میکنند و چمن را میآرایند.
پرچمهای زرد و سیاه در همهجا دیده میشود. رسانههای جهانی چون گاتزتا دلو اسپورت و گاردین دربارهشان مینویسند. تورستنسون میگوید: «مردم در فروشگاه یا خیابان به ما تبریک میگویند. در شبکههای اجتماعی فقط میالبی، میالبی، میالبی است»
اما این شهرت تازه، زندگی روزمره را عوض نکرده است. خبرنگاران هنوز میتوانند وارد آشپزخانه شوند، با بازیکنان قهوه بنوشند و گفتوگو کنند. تنها دو جلسه در هفته پشت درهای بسته برگزار میشود.
قهرمانی در دسترس
میالبی تقریباً قهرمان شده و حضورش در مرحلهی مقدماتی لیگ قهرمانان آینده قطعی است، اما کسی از جشن زودهنگام حرفی نمیزند. تورستنسون میگوید: «ذهنیتم روشن است، فقط کارت را درست انجام بده. بقیه میتوانند خیالپردازی کنند، ما نه. ما کار میکنیم.» او حتی از مقایسه با لسترسیتی ۲۰۱۶ ناراحت است: «آنها یکی از ده شهر بزرگ بریتانیا هستند. ما نه اسپانسر بزرگی داریم، نه دههزار هوادار.» الهامبخش واقعی، تیم نروژی بودو/گلیمت است که با فلسفهای مشابه چهار قهرمانی از ۲۰۲۰ بهدست آورده است. اوایل اکتبر، شامپاین در یخچالها بود و کلاههای طلایی در رستورانی در سولوسبورگ پنهان شده بود، منتظر لحظهی قهرمانی. اما پیروزی هاماربی مقابل آ.ای.ک (۲–۱) جشن را به تعویق انداخت. دو دیدگاه شکل گرفت: بازیکنان، بهویژه استرود، میخواستند قهرمانی را در زمین و پس از سوت پایان تجربه کنند. مربی اما میگوید: «صادقانه بگویم، برایم مهم نیست کِی و کجا. فقط قهرمانی مهم است.» اکنون همهچیز در گرو دیدار امشب با گوتنبرگ است. پیروزی، نخستین عنوان قهرمانی در ۸۶ سال تاریخ باشگاه را قطعی میکند. و اگر نه هنوز سه فرصت دیگر باقی است.