علی علیپور: اسکوچیچ به حسین زاده کمک کرد، کارتال به من کمک نکرد!
علی علیپور، میهمان هفته هفت صبح ورزشی بود و در گفتگویی بی پرده و صریح، حقایق را گفت...
ستاره تیم پرسپولیس خدا را شاکر است که مصدومیت اخیر در تمرین این تیم، سرنوشتی مشابه کوین یامگا، پیدا نکرده است.
به گزارش هفت صبح ورزشی، پنج شنبه هفته گذشه علی علیپور با چشمانی کبود و صورتی نسبتا متورم به دفتر تحریریه هفت صبح ورزشی آمد و دقایقی مهمان ما شد. بهترین گلزن فصل گذشته و تاریخ پرسپولیس در لیگ برتر، در این گپ و گفت نیمروزی صحبت های جالبی مطرح کرد که در زیر می توانید بخوانید؛
ممنونم از تو که با این کبودی و چشم ضربه خورده قبول کردی روبروی ما بنشینی و شاید شروع خوبی برای یک مصاحبه نباشد اما اگر موافق باشی از همین مصدومیت آغاز کنیم. اتفاق خطرناکی در تمرین پرسپولیس افتاد که واقعا خطر از بیخ گوش که نه، از بیخ چشم تو گذشت؟!
در روال عادی تمرین بودیم و بازی درون تیمی انجام می دادیم که میلاد سرلک با یک پاس بلند عمقی می خواست من را صاحب توپ کند. یک لحظه توپ جا ماند و من برگشتم که با سر پاس بدهم فقط صدای برخورد استوک کفش روی صورتم را متوجه شدم. در همان 3، 4 ثانیه اول درد شدیدی داشتم و با دستم صورتم را چک کردم که ببینم خون آمده یا نه که پزشکان وارد زمین شدند و گفتند باید به بیرون زمین انتقال پیدا کنی. من مخالفت کردم که همان لحظه دست زدم متوجه شدم دچار خونریزی شده و در همان حالت هم اصرار به تمرین داشتم که با صحبت هایی که دکتر و کادرفنی انجام دادند، تصمیم گرفته شد که به بیرون زمین منتقل شوم. بعدا که کارهای درمانی انجام شد فهمیدم که بهتر بود بیرون می رفتم و واقعا صحنه خیلی بدی بود. جدا از همه این داستان ها باید در تمرین مواظب همدیگر باشیم چون سلامتی بازیکنان در درجه اول اهمیت قرار دارد و در این اتفاق هم خدا رحم کرد. اگر یک مقداراین طرف تر خورده بود، دچار آسیب دیدگی شدید چشم می شدیم و خدا خیلی رحم کرد کمااینکه همین الان هم یک مقدار درد دارم. باید چکاب مجدد می کردم و عکس می انداختم ولی فرصت نشد که مطمئن شویم که شکستگی نداشته باشم. در حال حاضر خدا را شکر بهتر هستم.
با گذشت چند روز، درد را داری؟
در حالت عادی نه اما وقتی جای بخیه را با دستم لمس می کنم درد دارم. البته طی آزمایشاتی که پزشکان انجام دادند اعلام کردند که خدا را شکر مشکل خاصی نیست ولی برای اطمینان خاطر عکسبرداری کردیم.
لحظه اول که آن برخورد انجام شد؛ دست زدی خون را احساس کردی، چه حسی داشتی؟ ترسیدی؟
بله، خیلی ترسیدم و مدام دعا می کردم اتفاق خاصی نیفتاده باشد چون خودم از عمل جراحی واقعا می ترسم. خدا همیشه در پناه خودش افتاده و چنین اتفاقی برای من نیفتاده بود و وقتی این اتفاق افتاد به این خاطر که تجربه چنین مصدومیتی را نداشتم هنگام بخیه زدن چشم خودم، مرتب از دکتر می پرسیدم که درد دارد یا ندارد؟ خدا را شکر پزشک پرسپولیس به قدری خوب درمان را جلو برد که همه چیز خوب و عالی انجام شد.
می خواهم یک عکس به تو نشان بدهم که شاید عکس جالبی نباشد و می خواهم آن را ببینی. (عکس مصدومیت چشم کوین یامگا را به او نشان می دهیم)
واقعا برخورد خطرناکی با من بود و...
2 سال پیش مشابه همین اتفاق در تمرین استقلال رُخ داد و کوین یامگا بینایی یک چشم خودش را به دلیل برخورد استوک کفش، به طور کامل از دست داد. نترسیدی چشم تو هم آسیب دیده باشد؟
در وهله اول چنین چیزی متوجه نشدم. خیلی سرم درد می کرد و فقط به درد فکر می کردم. بعدتر که دکتر تیم راجع به این مسئله صحبت کرد تازه فهمیدم چه برخورد خطرناکی بوده است. خیلی بد است و همیشه با دوستان فوتبالیستم چه از راه دور و چه در تیم صحبت می کنیم، مرتب به هم می گوییم که مصدومیت های این چنینی باید از بازیکن دور باشد و در تمرین و مسابقات مراقب سلامتی یکدیگر باشیم. فرقی هم نمی کند همبازی یا رقیب و حتی در همه رشته ها، ممکن است شرایط شغلی طرف می تواند به طور کامل نابود شود. باز هم می گویم خدا را صد هزار مرتبه شکر که این اتفاق به خیر گذشت. خواهشی که دارم این است که واقعا درست است فوتبال رشته ای است که جنگندگی در آن وجود دارد ولی باید مراقب باشیم آسیب دیدگی های اینچنینی در آن به حداقل برسد. اصلا نباشد تا بتوانیم در صحت و سلامتی کارها را پیش ببریم.
آرزوی قشنگی است اما خودت هم موضوع را جدی نگرفتی. دکتر تیم به تو توصیه کرده بود 72 ساعت تمرین نکنی اما با سر بانداژ شده در تمرین گروهی شرکت کردی؟
درست است نسبت به آن صحبت هایی که داشتیم دکتر تیم توصیه کرد استراحت را داشته باشی و کاملا مطمئن شویم که بعد از آن تمرینات را شروع کنی. من همیشه اغراق نباشد این مسئولیت پذیری و اهمیت کار خودم را جدی می گیرم. جزو آن دسته از بازیکنانی هستم که حتی اگر یک روز تمرین گروهی را از دست بدهم، تا فردا روز بعد تمرین این فکر و دغدغه رهایم نمی کند که چرا آن تمرین را از دست دادم؟ آن شادی و نشاطی که هر روز تمرین یا بازی که به ما می دهد را با تمرین نکردن از دست می دهیم و جایگزینی هم وجود ندارد. دوست داشتم با کادر جدیدی که آمده و نظم و انضباط خوبی هم حاکم شده، دوست نداشتم حتی یک جلسه از تمرینات را از دست بدهم. البته برای ضربه سر زدن یک مقدار درد دارم و سخت است اما خدا را شکر کارها جوری پیش رفت که در نهایت مشکلی پیش نیامد و روز به روز هم با توصیه پزشک تیم که به ما محبت داشته و دلسوزانه پیگیر کار همه بچه ها هستند، کار را ادامه داده و در خدمت پرسپولیس هستیم و باید به این تیم و قرارداد خودمان پایبند باشیم.
چند تا بخیه خوردی؟
وا... این چیزی که دکتر گفت، شدت جراحت را در عکس ها دیده اید، آن جراحت عمق پیدا کرده بود. سه بخیه از زیر خورده و سه بخیه هم از رو خورده است.
(به شوخی) آن لحظه که پزشکان مشغول بخیه زدن اطراف چشم تو بودند عکاسی را با خودت نبردی یا صدا نزدی که تصویر این لحظه را ثبت کند؟!
نه! از این اتفاقات من دوست نداشتم و ندارم. در آن لحظه مهم ترین مسئله سلامتی است و ما همیشه قدر داشته های خود را زمانی می دانیم که دچار آسیب دیدگی و مصدومیت شویم. سلامتی نعمتی است و من هم از آن دسته آدم هایی هستم که هرگز در دوره فوتبالی ام چنین کارهایی انجام نداده ام.
البته من این حرف را به شوخی گفتم اما دوره قبل تر پرسپولیس بازیکنی داشت که این کار را می کرد. وقتی زخمی و خونی می شد یا بخیه می خورد، به عکاسان می گفت " از من عکس بگیرید!" تا مثلا به این شکل تعصب خود را به هواداران تیمش یادآوری کند. من هم به شوخی گفتم! حالا یک موضوع اینکه شنیدم بعد از این اتفاق حسین ابرقویی که ناخواسته باعث مصدومیت تو شد، عذرخواهی کرده و حتی مدعی شده شب روز حادثه، تا صبح خوابش نبرده است؟
حسین یکی از بازیکنان خوبی است که وارد تیم شده است و به او تبریک می گویم. بنده خدا هم خیلی استرس داشت و ناراحت شده بود، صحبتی که با هم کردیم می گفت بابت این اتفاقی که افتاده، نتوانسته است تا صبح بخوابد. جدای از این اتفاق که افتاده و ناخواسته هم بوده، اما ما بازیکنان قدیمی و نفرات جدید پرسپولیس همیشه در تمرینات آن شور و اشتیاق و جدیت لازم را داریم و این کار درستی است منتهای مراتب باید در کنار آن باید مراقب هم باشیم و بدانیم این سخت گیری و جدیت را داشته باشیم و لازم است از یکسری حوادث و مصدومیت ها پیشگیری کنیم. به هر حال حسین هم نمی خواست چنین حادثه ای رُخ دهد و باز تکرار می کنم مدافع وسط چپ پا، با کیفیت و بسیار خوبی است که امسال به تیم ما اضافه شده است.
این بدترین مصدومیت تو در دوران فوتبال علی علیپور بوده است؟
از لحاظ خطرناک بودن، بله! یک بازی هم در جام حذفی با قشقایی شیراز داشتیم که بینی من به شدت مصدوم شد و شکست اما به خطرناکی این مصدومیت جدید نبود. امیدوارم برای هیچ کس پیش نیاید، چه خود من یا همه بازیکنان و حتی ورزشکاران رشته های دیگر.
اگر موافق باشی از بحث آسیب دیدگی فاصله بگیریم و نگاهی بیندازیم به فصل قبل که تو در پرسپولیس عملکرد خیلی خوبی داشتی، جوایز انفرادی زیادی بردی. مرد سال فوتبال شدی یا بهترین گل را زدی و... یک رقابتی هم با امیر حسین حسین زاده، مهدی لیموچی، محمدامین کاظمیان و سایر مهاجمان لیگ برتر، هفته های پایانی هم از مدعیان آقای گلی جلو افتاده بودی اما در دو هفته آخر، امیرحسین حسین زاده از تو پیشی گرفت و این رقابت را واگذار کردی. می توانم حدس بزنم که این عنوان آقای گلی برای تو خیلی مهم بوده است. درست می گویم؟
نمی توانم بگویم نبوده است و در همه مصاحبه هایم البته گفته ام موفقیت تیمی برای من بسیار اهمیت دارد. هر چند در کنار آن موفقیت شخصی هم جایگاه خودش را دارد. وقتی پرسپولیس شانس قهرمانی را از دست داد، گفتم که حداقل به عنوان آقای گلی برسم. از اول فصل هم شرایط جوری پیش رفت که کار را برای من و همه بچه ها سخت کرد. در ادامه تغییراتی داشتیم اما آن اعتماد لازم به من نشد و با همه آن مشکلات و سختی ها، خدا را شکر به نظر خودم خیلی خوب کار کردم. می توانستم بهتر از این کار کنم و انتظار خودم از خودم بیشتر از اینهاست. این عملکرد برای من قانع کننده نیست اما از خداوند ممنون هستم. این مشکلات پیش آمده برای من چند مرحله داشت.
چند بازی هم وینگر بازی کردی؟
درست است، حالا نمی خواستم خیلی به این موضوع بپردازم. چند بازی بیشتر و هفت، هشت مسابقه من وینگر بازی کردم. فقط من این طور نبودم و اغلب بازیکنان چنین شرایطی داشتند و دچار افت شدیم. بعد از آن با همه کم و کاستی ها موظف بودیم کار خودمان را انجام دهیم. سرمربی که عوض شد، یک خواسته هایی داشت و هنوز امید برای رسیدن به عنوان قهرمانی داشتیم. بعد که امید قهرمانی از دست رفت، سرمربی بنابر ذهنیتی که داشت، آن اعتمادی که نیاز داشتم را بروز نداد. با این وجود خودم را تا لحظه آخر نگه داشتم و از طرف دیگر برنامه ریزی سازمان لیگ، کارم را سخت تر کرد چراکه جدای از بحث قهرمانی و لزوم همزمان برگزار شدن 3 مسابقه آخر این تیم ها، یکسری رقابت انفرادی مثل آقای گلی هم در جریان بود کمااینکه باید چند موضوع برای برگزار کننده لیگ مهم باشد. موفقیت های شخصی هم اهمیت دارد. مثلا رقابت برای آقای گلی یا آقای پاس گل شدن هم حائز اهمیت است. هفته های آخر طول کشیده بود و باید برنامه ریزی می شد، بازی ها پس و پیش نشود و این مسئله در رقابت آقای گلی به ضرر من شد.
بیا با هم صادق باشیم. به تو حق می دهم نخواهی درباره مسائل تیم خودت صحبت کنی. به قول برانکو ایوانکوویچ "آدم داخل ظرفی که در آن غذا می خورد، آب دهان نمی اندازد!" اما فکر می کنم به عنوان یک فوتبالیست حرفه ای، وقتی رقابت آقای گلی را به امیرحسین حسین زاده واگذار کردی به مهاجم تراکتور تبریک گفتی. ما تبریک قهرمانی تیم های از سوی باشگاه های رقیب را دیده و شنیده بودیم اما مرسوم نبود، مهاجمی بیاید و کسب عنوان آقای گلی را به رقیب خودش تبریک بگوید. کارقشنگی کردی، این واقعیت وجود دارد و به نظر من که از بیرون به این داستان نگاه می کنم، کمکی که دراگان اسکوچیچ برای کسب عنوان آقای گلی به امیرحسین حسین زاده کرد، اسماعیل کارتال به تو نکرد. این درحالی بود که امیرحسین حسین زاده اغلب گل های خودش را در دقایق پایانی و بعد از دقیقه 80 به ثمر رساند و تو دقیقه 70 مثلا تعویض می شدی. مگر آن که 2 گل زده یا پاس گل داده بودی و کارتال تو را تعویض نکرده و دورسون را از زمین بیرون می کشید. این هم به تو آسیب زد. نزد؟
مربیانی هستند که به اسکواد خود اعتماد کامل دارند و می دانند مثلا این مهاجم کارش را می کند و دقیقه آخر هم می تواند زهرش را بریزد. سرمربی ما شاید ذهنیتی داشته و در راستای منافع تیم تصمیم می گرفت. من خارج از این مبحث هم صحبت هایی داشتیم که در درجه اول موفقیت تیم مهم است و اگر تیم موفق شود، بازیکن هم موفق جلوه داده خواهد شد. این اتفاق نیفتاد و درست است و آقای اسکوچیچ خیلی به حسین زاده برای آقای گلی کمک کرد. زمانی که من و امیرحسین در کورس آقای گلی بودیم، سرمربی تراکتور او را تا لحظه آخر داخل زمین نگه می داشت چون می دانست بالاخره او ممکن است گل بزند ولی من به قول شما دقیقه 70 تعویض شده و بیست و چند دقیقه فرصت گلزنی را از دست می دادم. اسکوچیچ به این شکل به بازیکنش اعتماد به نفس و خودباوری می دهد اما چیزی که هست اینکه من به امیرحسین حسین زاده تبریک گفتم. این درست که رقابت داریم اما خارج از فوتبال همه رفقای خوب هم هستیم. اگر من از عناوین شخصی که رقیب و دوستم خوشحال نشوم، کارما به من بر می گردد و بنابراین برای امیرحسین حسین زاده خوشحالم چون او هم برای رسیدن به این عنوان تلاش کرده و زحمت کشیده است. امسال هم فکر می کنم یک رقابت سالم و خوب با او برای قهرمانی تیمی و آقای گلی داشته باشیم. این می تواند لیگ ما را جذاب تر کند ضمن آن که همیشه تلاش کردم از بهترین خودم هم بهتر باشم. اصلا و ابدا به این داستان از روی حسادت نگاه نمی کنم و بیشتر روی خودم متمرکز هستم.
نمی خواهم تو را به خودخواهی دعوت کنم اما یک جاهایی هم عدم خودخواهی به ضررت تمام شد. اگر بازی آخر با "هوادار" را نگاه کنی، در شرایطی که موقعیت خوبی برای گلزنی داشتی توپ را به میلاد سرلک پاس دادی یا اینکه باز هم خودت در موقعیت 100 درصد بودی به وحید امیری پاس دادی و او تک به تک را خراب کرد. شاید اگر همان 2 گل را می زدی آقای گل می شدی و...؟
درست است، من باید برگردم به همان صحبت همیشگی خودم که گفته ام "موفقیت تیمی برای من در اولویت قرار دارد" و در کورس آقای گلی هم چون شانس کسب سهمیه پلی آف را داشتیم در صورتی که سپاهان نتیجه نمی گرفت. به همین خاطر پاس دادم و اهداف تیمی برای من در بازی آخر مهم بود. در آن دو صحنه موقعیت خودم اگر خیلی بهتر از دو دوستم نبود، بدتر هم نبود. با این حال آنها گزینه مطمئن تر بودند و پاس دادم که متأسفانه نشد. در عمل نشان دادم فقط حرف نمی زنم و موفقیت تیم را بالاتر از موفقیت فردی قرار دادم کمااینکه در همان بازی هم یکی دیگر از همبازیانم موقعیت بهتری داشت اما به من پاس نداد. در هر صورت همه این صحبت هایی که کردیم دست به دست هم داد که آقای گل نشوم.
یک بدشانسی هم آوردی و معمولا مربیان خارجی وقتی یک بازیکن می آورند، وقتی به لیگ ما می آیند، آن بازیکن گزینه تعویض او محسوب نمی شود و این موضوع در مورد تو و دورسون صدق می کرد؟
واقعیت را بخواهم بگویم این موضوع هم اذیت کننده بود. همان طور که گفتید مربیان خارجی که می آیند روی خریدهای خود حساب ویژه ای کرده و کمتر به بازیکنانی که از قبل در تیم بوده اند مورد لطف قرار می دهند. من چنین ذهنیتی نداشتم اما این مسئله بوده و هست. این اتفاق افتاد جایی که خودم فکر می کردم و کارشناسان که لایق فرصت بازی تا آخر مسابقه را داشتم منتهای مراتب کاری از دست من بازیکن بر نمی آمد و باید تابع تصمیم سرمربی بودم و برای موفقیت تیم گام برداشته و بر خواهم داشت. خدا آخرش مزد این دل پاکی خودم را خواهد داد.
در تمام این سال ها کنار مهاجمان زیادی در پرسپولیس بازی کردی. اگر قرارباشد یک نفر برگردد و کنارت در خط حمله پرسپولیس بازی کند، دوست داری آن یک بازیکن چه کسی باشد؟
ببینید دو، سه بازیکن را واقعا دوست دارم کنارم بازی کنند. البته که پشت سرم هم خیلی مهم است و همیشه دوست داشتم هافبک هجومی پشت سر من محسن مسلمان یا فرشاد احمدزاده باشد. به عنوان مهاجم دو دوستی که دلم می خواهد کنارم بازی کنند، یکی مهدی طارمی است. زوج خیلی خوبی را کنار هم به وجود آورده بودیم و با قاطعیت می گویم که مثل این زوج خط حمله، در سال های اخیر ایران و در نسل های قبلی ما هم شاید نبوده باشد. دیگری هم مهدی ترابی که یک فوتبالیست فوق العاده با درک و شعور بسیار بالاست که به راحتی شما می توانید کنارش بازی کنید. خارج از این دو که همبازی ام بوده اند، در دوره تیم ملی نوجوانان، سردار آزمون بوده که دوست دارم و داشتم به پرسپولیس می آمد تا کنارش بازی کنم.
با سردار آزمون در تیم ملی نوجوانان و جوانان همبازی بودید؟
بله، همین طور است.
با خودت نگفتی کاش این بار اشتباه می کرد و به جای ترکیه یا بشیکتاش سر از پرسپولیس در می آورد؟!
(باخنده) ببینید، دوست داشتن و لذت بازی کنار مهدی طارمی فوق العاده است و هر دو هم دوست داریم این اتفاق در پرسپولیس بیفتد چون زوج خیلی خوبی می توانیم باشیم و آمار و تجربه خوب گذشته هم همین را می گوید اما به عنوان یک ایرانی به شخصه دوست دارم مهدی (طارمی) سال های سال آن طرف آب ها و در اروپا بازی کند چون لیاقتش را دارد و به عنوان یک ایرانی برای کشور ما افتخارآفرینی کند. به عنوان دوست، رفیق، همبازی قدیمی و یک مرد خوب چون من شناخت کافی از مهدی دارم. او را خوب می شناسم و ارادت خاصی هم به او دارم از سالی که در پرسپولیس تا به الان و برای طارمی آرزوی بهترین ها را دارم. هر تصمیمی که می گیرد امیدوارم بهترین ها برای او اتفاق بیفتد و بهترین فصل فوتبالی اش رقم بخورد. از مهدی ترابی هم اسم بردی. یک روزهایی در تابستان امسال شایعاتی به گوش می رسید مبنی بر اینکه قرار است او برای جلوگیری از محرومیت علیرضا بیرانوند به پرسپولیس برگردد. این شایعات به گوش تو هم رسید؟ ما هم کمابیش در رابطه با این موضوع چیزهایی شنیدیم اما این در حیطه کاری ما نبود، حالا باشگاه و کسانی که در رأس کار هستند از این موضوع اطلاع بهتری دارند. البته من خودم دوست داشته و دارم این اتفاق بیفتد. سال قبل هم دوست داشتم مهدی ترابی در پرسپولیس می ماند و از تیم جدا نمی شد. یکی مثل مهدی ترابی را هر بازیکنی دوست دارد در زمین کنارخودش داشته باشد. من خیلی بابت این قضیه به قول معروف ناراحت شدم و اصرار داشتم به دلیل آگاهی و شناختی که از هم داریم در تیم بماند.
یکی از مشکلات اساسی پرسپولیس فصل گذشته، ساخت گل بود که این در فوتبال ما عمومیت دارد. کارشناسانی که می گویند آمار گل های زده پایین است به این نکته هم شهادت می دهند "موقعیت گل در فوتبال ما ساخته نمی شود." گل زیادی زده نمی شود چون پاس های گل مناسبی داده نمی شود و این مساله را ما در پرسپولیس دیدیم. درست است؟
این در واقع مشکل لیگ ماست یعنی در تمام تیم ها این موضوع به چشم می خورد. دلیل اول آن نبود زیرساخت و زمین چمن مناسب است. شما ببینید ما خودمان هم از داشتن یک ورزشگاه خوب و مناسب به دلیل بازسازی و مرمت استادیوم آزادی در فصل گذشته محروم بودیم و در ورزشگاه تختی یا شهر قدس بازی کردیم. در بازی های خارج از خانه هم زمین های مناسبی دیده نمی شد. با احترام به تمامی تیم ها، زمین مناسبی برای بازی کردن من یکی حداقل ندیدم. همه این موارد دست به دست هم می دهد که آمار گل های زده پایین بیاید. این مشکل یا گلایه را هم من ازبرخی کارشناسان دارم که مشکلات کم شدن تعداد گل های لیگ برتر را تقصیر ما بازیکنان انداخته و به این نکته توجه نکردند. برای یک مهاجم در طول مسابقه چند موقعیت گلزنی ایجاد می شود. آیا مهاجم از آن موقعیت ها استفاده کرده است یا نه؟ یا اینکه در یک بازی حتی یک موقعیت هم برای مهاجم نساخته اند. در این وضعیت زمین های ناهموار و چمن های نامطلوب ورزشگاه های ایران، اگر ارلینگ هالند هم به کشورمان بیاید، نمی تواند بیشتر از 14 یا 15 گل نمی تواند بزند! این موضوعی است که واقعا باید به آن رسیدگی شود. کسانی که فوتبال را می بینند، درست و از روی وجدان خود آنالیز کنند و بازیکنی را تحت فشار نگذارند.
فاصله بگیریم از این بحث و برویم سراغ نقل و انتقالات و تابستان سال گذشته که استقلال به تو پیشنهاد 75 میلیارد تومانی داد ولی تو پرسپولیس را انتخاب کردی. یک چیزی هم در مورد امسال که گفته می شود جدای از پیشنهادات حاشیه خلیج فارس از تیم سپاهان اصفهان هم پیشنهاد داری. این ماجرای پیشنهاد سپاهان چیست و چقدر جدی است؟
من از پرسپولیس به فوتبال ایران معرفی شدم هرچند قبل از آن در راه آهن، سنگ آهن بافق یا نساجی مازندران بازی کرده بودم اما از پرسپولیس شناخته شدم. آن لطف و محبت هواداران پرسپولیس یک طرف قضیه است و آن سختی ها و مشکلاتی که مدیران سابق این تیم برای من به وجود آوردند طرف دیگر ماجرا! این پیشنهاداتی که می آید یا پیشنهاد پارسال که حتی به آن فکر هم کردم به خاطر مشکلات قدیمی مدیران سابق پرسپولیس است. چیزی که من را از انتخاب استقلال پشیمان کرد طرف دیگر یعنی هواداران پرسپولیس بود. درست است انتقادات و حتی فصل قبل بد و بیراه هم بود که می دانم از کجا نشأت می گرفت اما به هر حال در سرما و گرما می آمدند و از علی علیپور که از راه آهن آمده و کسی هم او را نمی شناخت، حمایت و کمک کردند. واقعا پشت مرا خالی نکردند به علاوه عملکرد و رزومه ای که در پرسپولیس به جای گذاشته بودم سبب شد به پرسپولیس برگردم. البته تمام بازیکنان حرفه ای می توانند برای آینده ورزشی خود هر تصمیمی بگیرند اما یک نکته ای بگویم. سال اولی که وارد پرسپولیس شدم یک قرارداد به مدت یک سال و نیم بسته بودم. یک مشکل شخصی هم پیش آمده بود و من نیاز به مبلغی داشتم و به همین خاطر به باشگاه رفته و تقاضای مبلغی کردم. زمان مدیریت آقای طاهری بود و او یک قرارداد 5، 6 ساله برای تمدید جلوی من گذاشت. هر چند بازی در پرسپولیس و اینکه قرار باشد دو، سه سال در این تیم بمانی برای من باعث افتخار است اما از نیاز مالی من سوء استفاده شد که اصلا قشنگ نبود.
چه مبلغی نیاز داشتی؟
50 میلیون تومان!
50 میلیون تومان برای برگزاری مراسم عروسی؟
بله، همین طور است.
یعنی تو گفتی 50 میلیون تومان برای عروسی ات لازم داری و باشگاه هم ...
دریافتی من 80 میلیون تا نیم فصل بود و گفتم 50 میلیون تومان بدهید که مراسم عروسی ام را برگزار کنم که برگه 5،6 ساله تمدید جلوی من گذاشتند. بازی کردن در پرسپولیس آرزوی قلبی هر بازیکنی است اما نحوه بسته شدن قرارداد مالی سال های بعد از آن، سواستفاده ای بود که مدیریت وقت از آن کرد. من هم چون تحت فشار بوده و نیاز به این مبلغ داشتم، ناچار شدم آن برگه را امضا کنم. این قرارداد با من ماند و هنوز هم در گالری عکس های من موجود است. قرارداد نیم فصل اول من 80 میلیون تومان بود. سال بعد آن 180 میلیون تومان و بعد از تقاضای من 4 سال دیگر به آن اضافه کردند با مبلغ 300 میلیون تومان، 500 میلیون تومان، 650 میلیون تومان و سال آخر 750 میلیون تومان!
آقای گل پرسپولیس بودی اما اندازه بازیکن تیم امید پول می گرفتی؟ دقیقا همین طور است. در آن دوران فشار زیادی بابت مشکلات مالی و خانوادگی به من وارد شد. شما خودتان هم می دانید آن چند سال را من با چه شرایطی در نازی آباد و یاخچی آباد زندگی کردم. با این حال خدا یک جور دیگر به من حال داد. از لحاظ عملکرد خودم و عناوین قهرمانی و جایگاه فردی، خدا خیلی حال داد. مدیران بعدی هم که آمدند کار خاصی انجام ندادند و فقط آقای حمیدرضا گرشاسبی، واقعا لطف و محبت داشتند و با گذاشتن متمم، کمی قراردادها را بیشتر کردند. همان طور که گفتم منهای آقای گرشاسبی سایر مدیران پرسپولیس به من کم لطفی کردند.قبل از سفر من به پرتغال، می خواستند من را روبروی هواداران قرار دهند و بگویند علی علیپور خودش رفته و پیشنهادی نداشته است. آقا یحیی (گل محمدی) هم به من زنگ زد و گفت "علی دوست دارم بمانی: و من هم گفتم کجا بهتر از پرسپولیس؟ کجا بهتر از تیمی که شما سرمربی آن هستید؟ گفتم چشم و رفتم دفتر باشگاه، داوطلبانه هم رفتم اما به آنچه می خواستم نزدیک هم نشدیم در حالی که بعد از من خیلی ها از آن مبلغ درخواستی من بیشتر پول گرفتند. البته دوست داشتم لژیونر شوم و به اروپا بروم ولی به خاطر پول نبود و برای پیشرفت و اهداف خودم بود. الان هم طی اتفاقاتی که افتاد برگشتم و خیلی خوشحالم. همان طور که راجع به آقای گرشاسبی گفتم باید از آقای رضا درویش عزیز، از حدادی عزیز هم تشکر کنم که بازیکنان را واقعا درک می کنند و به حرف بازیکن گوش می کنند. خوشحالم سال قبل به پرسپولیس برگشتم و الان هم همان طور که گفتید پیشنهادات داخلی و خارجی وجود دارد و ترجیح من ماندن در داخل ایران است. البته پیشنهاداتی وجود دارد که من را به فکر فرو می برد کمااینکه بلافاصله پس از پایان لیگ فصل گذشته، با مدیریت در ارتباط هستیم و قدردان این عزیزان هستم ولی این 2 ماهی که طول کشیده است یک مقدار من را اذیت می کند. اینکه چرا زودتر جلسه ای برگزار نمی شود که با خیال راحت...
یک توافق جدید باید برای فصل جدید انجام شود؟ بله! صحبت هایی شده و در حال انجام است. می دانم مدیران باشگاه خیلی لطف و محبت دارند و هیچ انتقادی نیست و فقط یک مسئله مانده که یک مقدار مرا اذیت کرده و همین 2 ماه معطلی است. هنوز با وجود صحبت ها و تأیید کتبی، به جایی نرسیده و مرا اذیت می کند. ببینید، این هشتمین سالی است که من بازیکن باشگاه پرسپولیس هستم. نه من، بلکه امید عالیشاه، وحید امیری، سروش رفیعی، حسین کنعانی و همه بازیکنانی که چند سالی است در پرسپولیس سابقه بازی دارند، باید به این افراد برسند و جوری برخورد کنند یک بازیکن بعد از چند سال بازی در پرسپولیس فکر نکند که شدن و منزلت او حفظ نمی شود. الان در پرسپولیس این مشکلات وجود دارد. رقم های نقل و انتقالات که شنیده می شود، من فکر می کنم شکاف عمیقی بین بازیکنان تازه وارد و قدیمی ها به وجود آورده باشد؟ حالا من یک صحبت کلی داشته باشم. هم شما و هم تلویزیون به این مسئله پرداخت که فدراسیون قانون سقف بودجه یا قرارداد را گذاشته است که به نظرم حداقل برای فوتبال ایران اشتباه است ولی متأسفانه باب شده است. این قوانین ناخواسته باعث می شود بازیکنان یکدیگر را با هم مقایسه کنند. این یک اشتباهی است که رُخ داده و اصلا نباید سقف قراردادی وجود داشته باشد همان طور که دوست خوبم رامین رضاییان گفت"هر بازیکنی نسبت به عملکرد آن فصل، رزومه و سابقه اش، زحمت می کشد و باید حق اش را بگیرد" اما حالا بازیکنانی می آیند که در یک فصل با عملکردی نصفه و نیمه قرارداد سنگین می بندند. این بازیکنان استعداد هستند ولی نه اینکه به یک باره، مسیری که ما چند ساله رفتیم را افراد پُشت پرده یک روزه برای طرف با زود و بند اوکی کنند. اصلا شرایط لیگ را به بریزند تا بازیکنانی که مستحق بستن قرارداد بیشتری هستند از این بابت ضرر کنند. من به این موضوع واقف هستم و تأیید می کنم رسانه ها از استعدادها صحبت کنند اما در حق آن کسانی که هم باتجربه هستند، هم سالیان سال است بازی می کنند، روزمه و عملکرد آنها مشخص است اجحاف نباید صورت پذیرد. با این حمایت های زیادی حتی آن استعداد را هم خراب و نابود می کنید. من علی علیپور سال اول 80 و سال بعد 180 و... این جوری بستم. شاید یک جایی ضرر کردم اما همین قرارداد کم به من انگیزه داد بهتر شوم تا قراردادم بالاتر برود. الان با یک فصل بازی و پیشنهادات و قراردادهای نجومی، استعداد آن بچه بعد از 2 سال نابود شده و فوتبالش تمام می شود. من این انتظار را دارم که این موارد اصلاح شود و همچنین رسانه ها به فکر زیرساخت ها هم باشند و... لیگ برتر هم رشد می کند؟ من نمی گویم لیگ برتر ما به لیگ های درجه یک اروپا برسد بلکه به همین عربستان، قطر و کشورهایی که بازیکن می گیرند. عربستانی که الان همه ستاره ها را می خرد و تبدیل به لیگ پنجم یا ششم برتردنیا شده است. الهلال که با رئال مادرید رقابت می کند و پرافتخارترین تیم اسپانیا و جهان به زور این تیم را شکست می دهد یا یوونتوس بازی می کند و این تیم را شکست می دهد. الهلال عربستان، در جام جهانی باشگاه ها عملکرد خیلی خوبی داشت. از الهلال و عربستان که بگذریم، گران شدن بی رویه قیمت بازیکنان جوان و متوقف شدن قرارداد بازیکنان قدیمی یا قانون اضافه شدن تنها 30 درصد به قرارداد سال آینده یک بازیکن، به سود دلالان است چون مدام بازیکنان جا به جا می شوند. وقتی فقط 30 درصد به قراردادت اضافه شود، شما به تیم دیگری خواهید رفت؟ دقیقا همین طور است. نه تنها من بلکه خیلی از فوتبالیست های دیگر، همدوره های خودم از جمله مهدی ترابی، شجاع خلیل زاده و علیرضا بیرانوند و خیلی های دیگر، در تیم خودمان امید عالیشاه، وحید امیری، سروش رفیعی، حسین کنعانی زادگان، مرتضی پورعلی گنجی و... از آن سالی که برای قرارداد خود چانه می زنیم ولی نسبت به عملکردمان آن توانایی برای گرفتن حق واقعی را نداریم. حالا بازیکنی که تازه مطرح شده و استعداد آنها بروز پیدا کرده یک مرتبه گران می شوند. چرا ارقام نجومی می گیرند؟ جسارت نباید از شبکه های تلویزیونی نیز درباره این مسائل صحبت می کنند اما سریع از کنار آن گذشته و می گویند فلان بازیکن باید خداحافظی کند و...بازیکن جدید به چه قیمتی؟ می خواهم مثال بزنم رویم نمی شود. بازیکن گناهی ندارد، تازه آمده است ولی این معضل درست مطرح یا به آن پرداخته نمی شود. همه هم مدعی می شوند دلسوز فوتبال ایران هستیم ولی فقط 30 درصد واقعیت ها را می گویند و 70 درصد را هم مصلحتی پیش می برند. به جرأت می گویم این موضوع اصلاح نشود، فوتبال ایران به شدت افت خواهد کرد.
وحید هاشمیان به عنوان یک مربی ایرانی و شاید بهتر باشد بگوییم بین المللی با توجه به اینکه سال ها در آلمان زندگی کرده، سرمربی تیم پرسپولیس شده است. از کار با وحید هاشمیان بگو؟
ما خیلی خوشحالیم آقا وحید به عنوان یک سرمایه ایرانی با روزمه فوق العاده سرمربی تیم پرسپولیس شده است. نه اینکه الان سرمربی تیم ماست بخواهم تعریف و تمجید الکی کنم و همیشه رُک حرفم را زده و می زنم. آقا وحید یک مربی باشخصیت است که نظم ودیسیپلین خوبی وارد تیم کرده است. تمریناتی که برای ما در نظر می گیرد، با دقت و وسواس خاصی هم طراحی شده است. من خودم روزی دو جلسه تمرین بیشتر شود یا حتی اصلا استراحتی نداشته باشیم از بس لذت بخش و جدید است. این انگیزه من علی علیپور را نسبت به پارسال، دو، سه برابر شده است. واقعا انرژی و روحیه بالاتری پیدا کرده ام و همه بازیکنان چنین شرایطی داشته و به دنبال قهرمانی و موفقیت تیم در فصل جدید هستند. آقا وحید شاید دوست نداشته باشد بگویم اما خیلی جالب است که بدانید او همواره در تمرینات، جمله طلایی دارد و می گوید "ما اینجا ستاره نداریم و ستاره، تیم پرسپولیس است." واقعا هم همین طور است و این صحبت ها ما را وادار می کند که تلاش خود را بیشتر کنیم و از جان خود برای تیم بگذاریم. درست نیست بگویم مصدومیت من یا مصدومیت وحید امیری از ناحیه مُچ پا نشان دهنده جدیت و انگیزه بچه هاست. همه با جان و دل کار می کنیم و انشالله به لطف خدا بتوانیم فصل خوبی را در کنار یکدیگر برای پرسپولیس رقم بزنیم.
با همان صداقتی که تا به الان به پرسش های ما جواب دادی، دوست دارم با همان صداقت هم جواب بدهی. فوتبال ایران نسبت به آن سال هایی که بودی و بعد رفتی پرتغال چه فرقی کرده است. از لحاظ کیفی و فنی بهتر یا بدتر شده است؟
اگر بخواهم رُک و راست جواب بدهم، از دو جنبه باید نگاه کرد. قبل از لژیونر شدن من، فوتبال ایران تهاجمی بود و معمولا کمتر تیم ها دفاع می کردند. ما با برانکو، استقلال با استراماچونی و شفر، تراکتور و پدیده مشهد با آقا یحیی و حتی در دربی ما حمله می کردیم، استقلال بلافاصله جواب می داد و فوتبال های جذاب بیشتری می دیدیم. از لحاظ کیفی و هجومی کیفیت آن دوره بیشتر بود اما از بابت ساختار دفاعی الان پیشرفت کرده ایم. همه تیم ها دفاع منظم تر تیمی در دستور کار خود قرار داده اند و همه تیم ها از صدر و تا انتهای جدول، کار دفاعی را بلد هستند. این به فوتبال ایران اضافه شده اما فقط ساختار دفاعی جواب نمی دهد و باید از لحاظ هجومی تقویت شویم. در فوتبال روز دنیا در رئال مادرید، پاری سن ژرمن، منچستر سیتی و ... می بینیم که در هر بازی، تا 15 موقعیت مسلم گلزنی ساخته می شود که دو یا سه گل به ثمر می رسد. فوتبال ما از این مسئله دچار ضعف شده و آمار گل های زده نیز به همین خاطر پایین آمده است.
بحث را به جای خوبی رساندی. اول گفت و گو یک عکس دلخراش به تو نشان دادم و حالا می خواهم یک عکس قشنگ نشان دهم. (عکس علی دایی را پشت سرش نشان می دهیم و پاسخ می دهد)
قابل وصف نیست و همه ما به وجود ایشان افتخار می کنیم و باید بگویم "عالیجناب علی دایی جایش این روزها در فوتبال ما خالی است."
همچنین جا دارد قدم نورسیده را به خودت، همسر و پسر گُلت تبریک بگویم. امیدوارم قدمش پُر از خیر و برکت باشد.
ممنونم از شما.
من صحبت خاصی ندارم و پایان این گفت و گو را به شما می سپارم؟
خوشحال شدم در خدمت شما بودم و فقط می خواهم بگویم که امسال سال حیاتی وبسیار مهمی برای خود من، باشگاه پرسپولیس وبه ویژه از نظر ملی است. از هواداران پرسپولیس می خواهم دست به دست هم داده و این فصل پشتیبان تیم خودشان باشند. همچنین مراقب شیطنت ها باشند چون امسال تیمی بسیار خوب با کادرفنی خوب داریم که الان کنارما هستند، بازیکنان جدیدی جذب شده اند و همراه با بازیکنان قدیمی، می توانیم سال فوق العاده ای رقم بزنم. می خواهیم سال خوبی را رقم بزنیم و لذتش را هم کنار هم ببریم و خواهش می کنم از ثانیه اول لیگ تا پایان آن، پشت سر تیم، کادرفنی، بازیکنان و مدیریت باشید.