مهسا جاور؛ پارو زدن برای ایران، جنگیدن برای دخترم

پارو زدن برای طلا با دختری به نام «مینل»
هفت صبح| مهسا جاور حالا دیگر فقط یک قایقران پرافتخار نیست؛ او در آستانه چهارمین حضورش در بازیهای آسیایی، نقش مادری را هم ایفا میکند؛ برای دخترش مینل. ورزشکاری که سالها با پارو زدنهای مداوم در سکوت آب، برای ایران مدالآوری کرده، حالا در کنار تمرینات فشرده، مسئولیت مادری را نیز پذیرفته و با انگیزه بالا همچنان در مسیر قهرمانی قدم برمیدارد.
جاور که سابقه سه دوره حضور در بازیهای آسیایی را در کارنامه دارد، توانسته در بالاترین سطح ورزش حرفهای، تعادل میان زندگی شخصی و حرفهایاش برقرار کند. او حالا با فرزندی خردسال، همچنان با همان جدیت و انگیزه تمرین میکند، بیآنکه هدفش کوچکتر شده باشد؛ طلای بازیهای آسیایی ناگویا چیزی است که او میخواهد و برایش سخت تمرین میکند. او چه بخواهد چه نه! نهتنها برای اثبات تواناییهای خودش که برای الهامبخشی به نسل تازهای از دختران ورزشکار میجنگد.با همه افتخارات آسیایی و جهانی، او همچنان تشنه موفقیت است؛ قهرمانی که باور دارد هیچ چیز، حتی سختترین شرایط، نمیتواند سد راهش شود.
ابتدا از خودتان بگویید، این روزها چکار میکنید؟
بعد از جدا شدن فدراسیونمان، ششمین اردویی بود که پشت سر گذاشتیم؛ من خاطر دخترم مینل و شرایطی که داشتم، دیرتر به اردو اضافه شدم. 13 خرداد برای شرکت در مسابقات بریکس عازم روسیه هستیم.
شرایط اردو چطور پیش میرود؟
شرایط خیلی خوب است و همه چیز خیلی خوب پیش میرود. من به خاطر شرایط مینل کمی کارم سختتر شد. چون ساکن تهران هستم و با حضور مینل مجبورم برنامهریزی متفاوتی داشته باشم. باید زمانبندی دقیقی بکنم تا شرایط بهتر هم بشود.
امروز به عنوان یک ورزشکار باتجربه، بگویید اولین روزی که قایق راندید فکرش را میکردید یک روز به اینجا برسید؟
اصلا فکرش را نمیکردم روزی به اینجا برسم. من سه دوره در بازیهای آسیایی حضور داشتم و این چهارمین بار است. اینبار با دختر کوچولوی خودم در چنین شرایطی قرار گرفتم و این خیلی برای خودم جالب و متفاوت است.
خانوادهتان چقدر با ورزش کردنتان کنار آمدند؟
ابتدا پدرم خیلی مخالف ورزش کردن من بود اما بعد از یکسال که اولین مدالم را گرفتم، صدشان را برایم گذاشتند و همهجوره پشتم بودند. هرجور که میتوانستند حمایتم کردند. چه آن زمانی که مجرد بودم بسیار کمکم کردند و چه بعد از آمدن میلاد جور دیگری کنارم بودند تا بتوانم تمرین کنم و دغدغه کمتری داشته باشم.
امروز اگر یک دختر نوجوان بخواهد مثلا از شهری کوچک مسیر شما را برود و به تیم ملی برسد میتواند؟ چکار باید بکند؟
همه استانها الان هیئتهای فعال در رشته قایقرانی دارند و علاقهمندان میتوانند بهراحتی اطلاعات لازم را بهدست بیاورند. هیئتها به فدراسیون متصل هستند و هرکسی که استعداد و علاقه دارد میتواند از استان خودش شروع کند و وارد تیم شود. به نظر من اگر کسی عاشق باشد و بخواهد، کار آنقدر سختی نیست و شدنی است.
چقدر از موفقیتهایی که بهدست آوردید حاصل اراده و تلاش شخصی است و چقدر مسائلی مثل حمایتها و حتی شانس...؟
همه چیز به تلاش انسان بستگی دارد و شانس و مسائل دیگر وقتی دخیل میشوند که موفقیت بهدست میآید. اگر تلاش نکنی و شانس هم داشته باشی، فایدهای ندارد. موفقیت زمانی بهدست میآید که با تمام وجود و جانت میجنگی. در این زمان بعضی مسائل مانند شانس هم دخیل میشود و نقش کمککننده پیدا میکند. شانس بهتنهایی نمیتواند موثر باشد و قبل از هرچیز تلاش و علاقه خود آدم است. شاید شانس اسمی باشد که ما روی تلاشهای خودمان میگذاریم.
در سال ۱۴۰۴ ورزش زنان در ایران چه وضعیتی دارد؟ کمبودها چقدر رفع شدند؟
سال 1404 برای خانمهای ورزشکار سال خوبی بود. زنان ما روز به روز موفقیتهای بیشتری کسب میکنند و هرروز بیشتر نشان میدهند که چقدر خوب و قوی هستند. این اتفاقی است که نه فقط در قایقرانی که در همه رشتهها رخ میدهد. البته هنوز محدودیتهایی هست بهخصوص در بخش سختافزاری در رشته خود ما که این کمبودها راستش همیشه بوده و همیشه خواهد بود.امیدوارم قبل از بازیهای آسیایی ناگویا خیلی از این کمبودها برطرف شوند. معتقدم از زمان حضور وزیر جدید ورزش و جوانان وضعیت دارد روز به روز بهتر میشود.
آیا هنوز هم حضور زنان در ورزش حرفهای برای بعضیها! اتفاقی عجیب است؟
امروز دیگر واقعا حضور زنها در عرصه ورزش چیز عجیبی نیست. حتی شاهدیم که ورزشهای عمومی در خیابانها هم کاملا جا افتاده است. من هرجا که تمرین کردم با این موضوع روبهرو شدم و معتقدم دیگر چیز عجیبی در این ارتباط وجود ندارد. خوشبختانه حضور زنها در رشتههای مختلف ورزشی پررنگتر شده و حتی میتوانم بگویم اینروزها محبوبتر و مورد توجهتر هم شده است.
اگر یک دختر ۱۳ ساله این مصاحبه را بخواند، چه حرفی برایش دارید که به او امید بدهد؟
هرچیزی که با تمام وجود بخواهیم در هر شرایطی قابل بهدست آوردن است. کافی است ما بخواهیم و خودمان را باور کنیم. هیچ چیزی از ما آنقدر دور نیست و به چیزی که بخواهیم میتوانیم برسیم.
قبل از المپیک به خاطر لباسهای کاروان ایران، وارد برخی حواشی شدید. چطور تجربهای بود؟
حاشیهای که برای لباس المپیک پیش آمد، خیلی سخت بود اما خوشبختانه بعد از آن اتفاقات خوبی افتاد. یک اتفاق برنامهریزی نشده بود و متاسفانه من را به اشتباه مورد قضاوت قرار دادند. ناراحت کنندهترین جای آن این بود که بعد از 13 سال پاروزنی و مدالآوری کسی من را به خاطر آنها نمیشناخت و موضوع لباسهای المپیک مهمتر شده بود.نه فقط درباره من بلکه خیلی از ورزشکاران هستند که کلی مدالهای آسیایی و جهانی دارند و مردم آنها را نمیشناسند. این اتفاق ناراحتکنندهای است که یک ورزشکار را نه به خاطر مدالها و افتخاراتش که برای یک اتفاق حاشیهای بشناسند.
از مهمترین هدفی که دارید بگویید. چقدر به آن نزدیک هستید؟
اصلیترین هدفم بازیهای آسیایی ناگویا و موفقیت در آن است. یکسال و نیم تا شروع بازیها فاصله داریم. من سه دوره در بازیهای آسیایی حضور داشتم و خوشحالم که برای چهارمین بار در این بازیها شرکت میکنم. هدفم طلای بازیهای آسیایی است و برای همین اینجا هستم. امیدوارم شرایط مهیا شده و این اتفاق را رقم بزنم.