فوتبال شیراز زنده شد| هدف حفظ سهمیه شیراز در لیگبرتر است

متاسفانه هرجا صحبت میشود همه میگویند این تیم آسانسور است
هفت صبح، حسین بزرگی| پیروز قربانی، یکی از سرمربیهای جوانی است که به واسطه صراحت کلام و مدل متفاوتش خیلی زود شخصیت کاریزماتیکی در این عرصه پیدا کرد و امسال پروژه موفقی با فجر سپاسی را رقم زد. پیروز قربانی زمانی که فجر با دو شکست متوالی جایگاه خود را متزلزل میدید، در پاسخ به تشویق شیرازیها قول جبران داد و در جدول سخت لیگ آزادگان فجر سپاسی را با ۶۶ امتیاز و پنج امتیاز بیشتر از پیکان رده دومی به قهرمانی رساند و به لیگبرتر صعود کرد. پیروز قربانی این روزها یکی از جذابترین سوژههای گفتوگو است که میتوانید صحبتهای او با خبرنگار روزنامه هفتصبح را بخوانید.
بعد از گرفتن تیمهای مختلف و ماندگار نشدن چه شد که در فجر ماندید؟ چون شما اصولا آدم حساسی هم هستید.
تیمهایی که گرفتم هر کدام یک شرایطی داشتند. نه اتفاقا شما میدانید فرایند انتخاب شدن به عنوان مربی تیمها به چه صورتی است شاید مسائل فنی و شایستگی آنقدر تاثیرگذار نباشد و بیشتر مسائل رابطهای است.
من مجبور بودم کارم را شروع کنم و مرحله انتخاب شدن توسط تیمها را پشت سر بگذارم. من به تیمهای بوکان، بابل، آستارا و گچساران رفتم. مخصوصا ۳تای اول بوکان و بابل و آستارا شرایط تیمهای عادی را نداشتند. شرایط بسیار سخت بود و در خرج و مخارج یومیه مانده بودیم. اینجا هم تیمها جوری فوتبال بازی میکردند که اتفاق بدی نیفتد که بخواهند بیفتند.
شرایط شما را راضی نمیکرد؟
من در تیم بزرگی بازی کرده بودم و این روحیه در وجودم هست و دوست داشتم که به قول معروف تیمم نتیجه بگیرد ولی شرایط اجازه نمیداد. در تیم گچساران خوششانسی آوردم و یک سری آدم خوب به تورم خوردند، مدیرعاملمان آقای غلامی که تا حدی توانستم آنجا کارهایی که میخواستم را انجام دهم.
اولین سال لیگ یکشان بود و دنبال این بودند که در لیگ حفظ شوند. خدا را شکر ما توانستیم رتبه تک رقمی پیدا کنیم. فجر به نظرم اولین تیمی بود که تا حدودی شرایط لازم برای صعود را داشت و خدا را شکر میکنم که این اتفاق افتاد و ما هم صعود کردیم و هم قهرمان شدیم و هم اینکه فوتبال خیلی خوبی بازی کردیم.
از نظر فوتبالی هم راضی بودید و به ایدهآلهای فنی خودتان نزدیک شدید؟
فوتبال را میشود به شکلهای مختلف بازی کرد و به نظرم یک نقاشی است. به هرکس یک قلم بدهی نقاشی میکشد ولی یکی چشم چشم دو ابرو میکشد و یکی نه، نقاشیای میکشد که میشود استاد بزرگ نقاش. من دوست دارم تیمم شیک فوتبال بازی کند. کار بسیار سختی است ولی سعی میکردم در بوکان هم در راستای هدفم حرکت کنم و خدا را شکر توانستم به آن برسم. نیاز به مطالعه و کار زیاد دارد.
نیاز به فراهم شدن شرایط؛ برای همین پروسه مربیگری را خیلی از مربیان مطرح دنیا میگویند ۳ ساله است. شاید نتوانید سال اول از لحاظ فوتبال بازی کردن به ایدهآل خودتان برسید. فکر میکنم شاید تا حد ۲۰ یا ۳۰ درصد توانستم در تیم فجر فوتبال مدنظرم را اجرا کنم. انشاءالله که ادامهدار باشد.
اینکه شما به خودتان و کارتان ایمان داشتید هم تاثیرگذار بوده چون خیلی از بازیکنان بزرگ از یک فضای بزرگ به مربیگری آمدند ولی شرایط تیمها توقعاتشان را اغنا نمیکرد و برآورده نمیشد و کنار کشیدند اما شما ایستادید و به آن چیزی که باید رسیدید.
بالاخره به نظرم آدم باید تلاش کند و هدف داشته باشد. در بحث مدیریتی مهمترین فاکتور این است که هم کار درست انجام بدهد و کار درست را هم درست انجام بدهد. این اتفاق برای من افتاد.
شما نماینده یک طیفی هستید که فوتبال ما به آن نیاز دارد که از آن قدرت بگیرد.
این طیف خیلی کم هستند. متاسفانه خیلی از دوستان ما میخواهند یکشبه راه صد ساله را بروند و شاید بیایند ولی ماندگاری مهم است. شاید هم به زور ماندگار بشوند ولی سرویسی که به فوتبال میدهند، مهم است که متاسفانه چیزی به فوتبال ما داده نمیشود. به قول معروف فوتبال ما پسرفت میکند به جای اینکه پیشرفت کند.
نقشهای که برای سال بعد دارید، چیست؟
ما با باشگاه هم صحبت کردیم. به هر حال این تیم در سالهای اخیر در لیگبرتر یک سبقهای داشته، سالهای دور را کاری ندارم. متاسفانه هرجا صحبت میشود همه میگویند این تیم آسانسور است و سال بعد برمیگردد. ما باید این ذهنیت را بشکنیم. ضمن اینکه کار در لیگ برتر بسیار سخت شده و قابل قیاس نیست.
الان همه تیمها هزینه میکنند و بازیکنان خوب میگیرند. اگر بخواهیم رقابت کنیم طبیعتا باید یک تیم خوب و آبرومند بسازیم. صحبتی که با باشگاه کردیم و هدف باشگاه را هم بگویم، اینکه تیممان حفظ بشود در لیگ برتر. انشاءالله سالیان بعد برایش برنامهریزی کنیم ولی در درجه اول هدفمان این است که سهمیه شیراز را در لیگ برتر بتوانیم حفظ کنیم.
استراتژیتان برای جذب بازیکن چیست؟ بالاخره شما سرباز هم میتوانید بگیرید.
بله. خدا را شکر از این فاکتور میتوانیم استفاده کنیم. اول باید لیست سربازها را به من بدهند و در آن لیست ببینم کدام بازیکن به تیم و افکار ما میخورد و کیفیتش در چه حدی است. حالا من لیست را به باشگاه میدهم و باشگاه خودش پیگیری میکند.