بازگشت شکوهمند آقای حیدری| درباره قهرمان کشتی که بار دیگر به صدر توجهات برگشته است
علیرضا حیدری در رقابت با دهها چهره جوان و مشهور فیتنس به مقام قهرمانی مسابقات کشوری فیتنس رسید
هفت صبح| این خبر عجیبی بود. علیرضا حیدری قهرمان کشتی جهان، حالا در 48 سالگی، برای اولین بار در مسابقات کشوری فیتنس شرکت کرد و در رقابت با دهها چهره جوان و مشهور فیتنس به مقام قهرمانی این مسابقات رسید! این در بطن خودش شگفتانگیز است. اما کسانی که تمرینات علیرضا حیدری را در طی سال گذشته دیده بودند از موفقیت این قهرمان سابق باموهای جوگندمی حیرت نکردند.
برای طرفداران پر و پا قرص او که بعد از رفتنش از دنیای کشتی او را رها نکردند، آنچه این روزها در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود اصلا تازه نیست. دنبال کنندههای او در اینستاگرام میبینند که چطور در تمام این سالها ورزش را رها نکرده است. اما این روزها آنچه او را به روی استیج افکار عمومیبرگردانده فقط موفقیت ورزشی تازهاش در 48 سالگی نیست بلکه حرفها و اتفاقاتی است که همگی به نفع محبوبیت او تمام شدهاند.
نرفته بود که برگردد
حیدری که مدال برنز المپیک ۲۰۰۴ را در آلبوم افتخاراتش دارد همیشه جزو چهرههای محبوب کشتی بود، حتما بخش بزرگی از این محبوبیت به قهرمانیها و نایب قهرمانیهای پیدرپی جهانی و آسیایی و کشوری و البته رقابت تنگاتنگ همیشگی از با کورتانیدزه بر میگردد اما خوش صحبتی و خوشتیپی و موهای جوگندمیاش هم حتما در این محبوبیت بیتاثیر نبوده است، فاکتورهایی که او در کنار آمادگی بدنی بعد از خداحافظی از کشتی آنها را به خوبی حفظ کرد و در حالی که گفته میشد به سختی مشغول کار در بخش صنعت و معدنداری است همزمان از ورزش فاصله نگرفت.
به همین دلیل کسانی که او را دنبال میکردند تعجب نکردند وقتی شنیدند قرار است در رقابتهای فیتنس شرکت کند. اما آنها که دورادور اسم حیدری را میشنیدند وقتی بعد از گذشت ۱۶ سال از خداحافظیاش با تشک کشتی اینقدر آماده و ورزیده میدیدند جا میخوردند. به همین دلیل هم حیدری به سرعت جای خودش را در صدر گفتوگوهای مجازی و غیرمجازی باز کرد.
حالا حیدری با یک طلا، ۳ نقره و یک برنز جهانی، ۳ طلای بازیهای آسیایی، ۴ طلا و یک برنز قهرمانی آسیا و یک برنز المپیک روی استیچ در حالی دیده شد که از همه شرکت کنندهها بزرگتر بود آن هم نه یک سال و دو سال یا حتی پنج سال بلکه بیشتر رقبای او ۲۰وچند ساله بودند اما جالب اینکه او یک شرکت کننده معمولی که برای به رخ کشیدن آمادگی بدنی و حضور در جمع جوانان آمده باشد نبود بلکه واقعا قصد رقابت داشت و برنده هم شد و مدال طلای رقابتهای فیتنس را به گردن آویخت در حالی که با فروتنی لبخند میزد.
مصائب حضور تلویزیونی
غیر از حضور پررنگ حیدری در مسابقات فیتنس چند اتفاق دیگر هم به تکرار اسمش در شبکههای اجتماعی و خبرگزاریها کمک کرد که مهمترین آنها حاشیههای حضورش در برنامه زنده شبکه دو تلویزیون بود. آنچه بینندههای این برنامه دیدند از این قرار بود که حیدری گفت با دیدن مسابقه کیمیا علیزاده و ناهید کیانی دلش گرفته و آرزو کرد که جوانها مجبور نباشند کشورشان را ترک کنند: «امیدوارم این اتفاقات دیگر نیفتد و بچههای ما با افتخار در مملکت خودشان ورزش کنند و بدانیم که همه آنها بچههای خودمان هستند.»
بعد از این حرفها مجری برنامه اعلام کرد که با او خداحافظی میکنند و برنامه بدون حیدری ادامه پیدا میکند. این اتفاق تعجب مهمان دیگر برنامه، حسین توکلی، قهرمان سابق وزنهبرداری را هم به دنبال داشت و او گفت: «آقای حیدری تنها برن؟ ما همراه ایشون نریم؟» که مجریها هم اعلام کردند مسئولان برنامه در پشت صحنه حیدری را مشایعت میکنند. چند دقیقه بعد از این اتفاقات واکنشهای تند به این برخورد با حیدری بالا گرفت تا جایی که او مجبور شد چندین بار توضیح بدهد که خودش خواسته زودتر از برنامه خارج شود چون خسته و خواب آلود بوده است.
زندگی خصوصی عجیب، نظرات عجیبتر
مصاحبه علیرضا حیدری با علی ضیا در یک برنامه اینترنتی هم به ادامه دار شدن حضور حیدری در صحنه عمومیکمک زیادی کرد. او در این مصاحبه حرفهایی زد که کمتر کسی انتظارش را داشت. جالب اینکه این حرفها با لحن بسیار پخته و دستور زبان کاملا فرهیخته بیان شد، چیزی که شاید در این سالها کمتر در ورزشکاران حرفهای دیده شده است. او که فوق لیسانس حقوق از دانشگاه علامه طباطبایی دارد اما سالهاست در حوزه معدن کار میکند.
درباره دلایل مهاجرتش گفت: «من از ایران نرفتهام. من هنوز اینجا هستم، سرمایهگذاریام اینجاست، تلاش و زندگیام اینجاست، من نمیتوانم پاییز و زمستان و بهار اینجا را از خودم بگیرم. من نمیتوانم خیابان ولیعصر و خاطرات اینجا را از خودم بگیرم اما از طرفی نمیتوانم بچهام را، کسی را که من او را به این دنیا آوردهام از امکانی که میتوانستم به او بدهم محروم کنم. من هم دوست دارم بچهام اینجا زندگی کند، اینجا مدرسه برود اما امکانات تحصیل او به شکلی که من میخواهم نیست.
من دوست دارم بچهام قاطی مردم عادی باشد، دلم میخواهد همان مدرسهای برود که سرایدار ساختمان میرود، در مدارس معمولی درس بخواند، مثل زمان ما دنگی و دونگی خوراکی بخورد، با آدمهای کوچه و خیابان بر بخورد اما مدرسهای که امکانات آموزشی درستی داشته باشد و من خیالم راحت باشد که بچه من خراب نمیشود و در عین حال جای درس خواندن مردم عادی هم باشد نیست. من دلم نمیخواهد بچهام به مدرسه آنچنانی برود که بعدا همه فکر و ذکرش بشود لباس و گوشی و... اما از طرفی نمیتوانم او را به مدرسه عادی بفرستم و خیالم راحت باشد که سالم میماند و رشد میکند.
من دلم نمیخواهد به بچهام خانه بدهم دلم میخواهد خودش کار کند و خانه بخرد اما آیا اینجا چنین چیزی به شکل عادی شدنی است؟ من اگر حمایتم را بگیرم معلوم نیست بچهام به چه روزی خواهد افتاد. به ما میگویند شما مدرسه بسازید، ما میسازیم امکانات آموزشی هم فراهم میکنیم اما شما چه کار میکنید؟ من وظیفه دارم اینجا کار کنم، اینجا سرمایهگذاری کنم و این کار را هم میکنم. اگر خانه من اینجا ۵۰۰ متر است میروم در کشور دیگر خانه کوچک با وام میخرم که پول نبرم از اینجا بیرون اما آیا فضا برای رشد عادی و درست بچه من اینجا فراهم است؟ مطمئن نیستم.
آنچه که من بعد از سالها کار در صنعت و ورزش و جامعه دارم میبینم این است که ما رویافروشی میکنیم. همیشه شعار میدهیم که قرار است به فلان جا برسیم اما هیچ ددلاینی نمیگذاریم که اگر نرسیدیم یعنی شکست خوردیم و باید تجدید نظر کنیم، همیشه در حال رسیدن به یک سری شعار هستیم که عملی نمیشوند.»
کار بزرگ آقای حیدری
اگر تصاویر وایرال شده این روزها از علیرضا حیدری را دیده باشید احتمالا عکس او را در کنار یکی دیگر از قهرمانهای فیتنس که او هم سن و سال کمی ندارد دیدهاید. امید توشه، روزنامه نگار و فعال رسانهای سابق که حالا ۴۵ ساله است و خودش هم به دلیل شروع دیرهنگام ورزش (۴۲ سالگی) و برنده شدن در رقابت با چهرههای خیلی جوانتر پدیده محسوب میشود در مورد اهمیت کاری که حیدری در سن ۴۸ سالگی کرده اینطور میگوید:
«در مورد من آنچه باعث شد ورزش را شروع کنم اوضاع وخیم جسمیبود که در سن ۴۲ سالگی داشتم، مشکلات کبد، گردن و گرفتگی عروق پا اما در مورد آقای حیدری این مسیری است که سالها در آن حضور داشته است و این سبک را برای چند دهه حفظ کرده. نکته خیلی مهم که باید در مورد مسیر آقای حیدری به آن اشاره کنیم حضور ایشان در رقابتهای فیتنس است نه بدنسازی. این دو رشته تفاوت خیلی زیادی دارند.
در فیتنس شما باید یک سبک زندگی خیلی سالم و تمرینات سنگین داشته باشید، در این رشته خبری از داروهای استروئیدی و دورههای سنگین قبل و بعد مسابقه نیست و بدنها باید طبیعی باشند. در بدنسازی اصل بر توسعه هرچه بیشتر عضلات است اما در فیتنس تناسب اندام آن هم به شکل طبیعی اهمیت خیلی زیادی دارد در واقع یک قهرمان فیتنس هر وقت لباسش را در بیاورد در آمادگی مسابقه است.
حالا شما فکر کنید یک نفر در چنین مسیری آن هم در سن ۴۸ سالگی بیاید با جوانهای ۲۵ ساله روی استیج برود و نه تنها خودش را در فضای رقابت با آنها حفظ کند بلکه در این رقابت برنده هم بشود.» او میگوید: «شما به طور طبیعی بعد از ۴۰ سالگی هر سال یک درصد عضله از دست میدهی یعنی نزدیک به ۵۰ سالگی ۱۰ درصد عضلات ضعیفتری داری ضمن اینکه دیگر خبری از متابولیسم یا همان سوخت و ساز بالا نیست، ضمن اینکه نگه داشتن یک سبک زندگی خاص یعنی خواب منظم، پرهیز از محرکها، پرهیز از غذای نامناسب، رساندن غذای مناسب به مقدار کافی به بدن و... سخت تر میشود. اینجاست که بزرگی کار آقای حیدری خودش را نشان میدهد موضوعی که همه کسانی که در مراسم حضور داشتند آن را تایید میکردند.»