اگر صحنه موسیقی هم VAR داشت؛ آقای کانتونا!
درباره دوره جدید زندگی هنری کانتونا
روزنامه هفت صبح، شهنام صفاجو| عنوان آقای خاص (Special One) در فوتبال اگرچه به نام ژوزه مورینیو پرتغالی گره خورده، اما بدون تردید خاصترین فوتبالیست تمام تاریخ اریک کانتونا است. مرد 57ساله فرانسوی معروف به کینگ اریک که در دوران بازی خود از بهترینهای منچستریونایتد و تیمملی فرانسه بود و در حرفه بازیگری سینما هم خوشنقش و پُرکار بوده است.
او به تازگی به هنر موسیقی هم روی آورده، ترانههایی را نوشته و خوانده و تور کنسرتهایش با استقبال نسبی همراه است. مقاله حال حاضر درباره این دوره زندگی هنری کانتونا، بعد از آخرین بازیگری در فیلم آکا (AKA) در سال2023 است که به موسیقی گرایش پیدا کرده است.
خنیاگر فرانسوی
شاید کمی عجیب باشد اریک کانتونا را با آن هیبت و شخصیت درونگرایش در نقش یک خواننده تصور کنیم؛ اما او این چالش جدید را پذیرفته تا سال 2024 را روی خطوط حامل موسیقی دنبال کند. صدای کانتونا پُرطنین، فریبنده و خیلی فرانسوی است.
او ترانه آهنگهایش را خود مینویسد و روی آهنگسازی و تنظیم قطعات هم نظارت دارد تا در نقش یک خنیاگر فرانسوی ظهور کند. کانتونا سبک خوانندگیاش را شبیه کسی نمیداند. او میگوید: «از این که برخی آدمها سعی میکنند شبیه کسی باشند، متنفرم.
مهم است شخصیت خودمان را داشته باشیم و من نمیخواهم شبیه کسی باشم. من سعی کردم صدایم را پیدا کنم و کاملاً با صدایم در ارتباط هستم. جهان هنر برای خواندن و گوش دادن، 4 قطعه انگلیسی و فرانسوی به من اهدا کرده که مسئولیت آن با من است. این خودِ من هستم و همه آنها را دوست دارم.»
موریسون و کوهن
کانتونا آثار خود را خیلی شخصی میداند و بر نظر خود خیلی پافشاری میکند؛ اما مشخص است او که تجربه خاصی در هنر موسیقی ندارد، به وضوح تحتتاثیر سبک خوانندگی جیم موریسون و لئونارد کوهن قرار دارد.
جیم موریسون از گروه The Doors با غزلهای شاعرانه، صدای پُرطنین، شخصیت جذاب و شورشی، ظاهر نامنظم و حرکات جنونآمیزش، یکی از تاثیرگذارترین ستارههای موسیقی راک دهه 60 میلادی بود که شکل و شمایل اریک کانتونا روی استیج خیلی شبیه این هنرمند آمریکایی است. در خوانندگی به سبک سافت راک نیز مرد فرانسوی بسیار شبیه لئونارد کوهن میخواند و استایل او را به خود میگیرد.
این ترانه انگلیسی
ستاره 57ساله نام مهمترین قطعه خود را روی لیبل آلبوم اول خود قرار داده است: «من بهشت خودم را خواهم ساخت» (I’ll Make My Own Heaven) که مشخصاً به زبان انگلیسی سروده و خوانده شده است؛ ترانهای پُر از مفاهیم حسی و شخصی؛ گویا کانتونا جلوی آینه نشسته و با خودش دردودل میکند: «من قهرمان بودم، من جنایتکار بودم، من فرشته بودم، من جهنمی شدم، تو از من متنفری! دوستم داری؟ من فقط توسط خودم قضاوت میشوم...»
در ادامه میآید: «حق با من بوده است، من یک احمق بودم، من درخشان بودم، من بیحال بودم، من به جهنم میروم، به بهشت میروم، اما هر جایی بروم، من بهشت خودم را خواهم ساخت.»کانتونا ادامه میدهد: «من سخاوتمند بودم، من خودخواه بودم، من شگفتانگیز بودم، من آشغال بودم» و در نهایت به زبان فرانسوی میگوید: «c'est la vie یعنی زندگی همین است...»
تو به من خواهی گفت
ترانه جذاب دیگر اریک کانتونا «تو به من خواهی گفت» (tu me diras) است که به زبان فرانسوی نوشته و خوانده شده: «سایهها در حال شکلگیری هستند، خورشید سیاه، زیبایی قلهها، امید زیاد؛ این ارتباط را گسترده کنید، ارتفاع، عقابها اوج میگیرند و تنهاییها.»
مرد فرانسوی ادامه میدهد: «تو به من خواهی گفت، سکوت تو و من منتظر تو خواهم بود. گوش کن! صداها طنینانداز میشوند، زیر پای ما، در اعماق قلب، تو به من خواهی گفت، سکوتهای تو و من منتظرت خواهم ماند...»
مردِ رنسانس
روزنامه معتبر independent با تیتر «قهرمان اولدترافورد باید از روزهای قبل از VAR تشکر کند»، مینویسد: «اریک کانتونا همیشه فراتر از یک فوتبالیست بوده؛ یک نعمت، یک معما، یک موعود بداخلاق؛ او که خود را به عنوان مردِ رنسانس معرفی کرده و به همهچیز، از مدلینگ تا بازیگری و شعر و نقاشی و نوازندگی پرداخته است. زمانی او به دلیل لگدزدن به یکی از هواداران کریستالپالاس از فوتبال محروم شد، به موسیقی جاز گوش داد، ترومپت به دست گرفت، ترانه نوشت.
حال در یک عصر جمعه غمانگیز در منچستر، فرقه کانتونا گرد هم آمدهاند تا شاهد تولد اریکِ خواننده باشند. جمعیت سالن Stoller با انواع لباسهای ساده، ژاکتهای پشمی و پیراهن فوتبال دور هم جمع شدهاند؛ در تالاری شیک و مجلل که بهنظر مکانی عجیب و غریب برای آنچه تصور میکنید، هست. موسیقی بدون مرد فرانسوی آغاز میشود.
او در بالکن بالای صحنه راه میرود تا مانند تامکروز در مگنولیا در کانون توجه قرار گیرد؛ یک غول بزرگ با کتشلواری مشکی به همراه عینک آفتابی و سِت ورزشی قرمز که مضحک بهنظر میرسد. کانتونا همراه نوازنده ویولنسل در چپ به سبک رایان گیگز و پیانیست سمت راست در نقش دیوید بکهام، از میان واژهها و آهنگها عبور میکند.
او به شوخی میگوید: «از تئاتر رویاها به تئاتر رویاهای دیگری آمدهام» تا صدای تشویق برای ذکر عنوان ورزشگاه خانگی منچستریونایتد بلند شود. در زمین فوتبال کانتونا همیشه باکس آفیس خالص بود، بهگونهای که کمتر بازیکنی تا بهحال چنین مدیریتی داشته است؛ اما روی سِن حرکات رفتاری او متفاوت بود و از عنصر وجودی خود خارج شده بود.
من میخواهم
در اواخر کنسرت اریک کانتونا کت خود را درمیآورد و ترانه دوستانی که از دست دادیم (The Friends We Lost) را میخواند و به گرمی مورد استقبال قرار میگیرد. ترانه فرانسوی دیگر «من میخواهم» (Je Veux) است که نشان از اعتماد بهنفس مرد شماره 7 دارد. کانتونا در این بازی کامل 90 دقیقهای هم مصمم به نظر میرسد و فقط باید شکرگزار باشد که در روزهای قبل از VAR آن نمایشهای قبلی را به اجرا گذاشته است.
کنسرت به پایان میرسد و جمعیت شعار «آه کانتونا» سر میدهد. او جلوی صحنه میایستد، ژست میگیرد، به حاضران دست میدهد، با کودکی عکس میگیرد و گوشه آن چهره سرسخت و کاریزماتیک را به لبخندی مهمان میکند. این شبی است که تا حد زیادی به موسیقی بیربط است! بازیبازان اینجا آمدهاند تا محبوب خود را ببینند و سرمست راهی خانه شوند.
اغلب زمانی که دیگران به موسیقی روی میآورند، نوعی ناامیدی بر فضای موسیقی جاری میشود؛ با این حال کانتونا این حس جدید را مانند یک خالکوبی درشت با آستین خود میپوشاند. اریک میخواند، نه بهصورتی که یک پروژه بزرگ ادامهدار باشد. تمام دنیا یک صحنه برای این مرد بزرگ است؛ حتی به نظر این یک صحنه واقعی است. هر چند اگر موسیقی هم کیوسک VAR داشت و اجرای او به پشت صحنه میرفت تا داوری شود، شاید رنگ این صحنه قرمز میشد.