ژنرال میخواهد خود را ثابت کند
روی بازیکنان تیم ملی هیچ فشاری نیست اما کادر فنی نبرد شخصی و حیثیتی خود را خواهند داشت .
روزنامه هفت صبح، کمال بردبار| ژنرال دوست دارد وانمود کند که فشار وحشتناکی روی او و تیم فنی پرشمارش است. این گونه نیست! او در حالی رقابتها را امروز آغاز میکند که تقریبا هیچ ریسکی انجام نداده است. او این شانس بزرگ را داشته که با توجه به نتایج اعجاب برانگیز ژاپن و فرم خوب کره جنوبی برای اولین بار طی سه دهه گذشته حتی در خود ایران هم کسی انتظار قهرمانی قلعهنویی و تیمش را ندارد.
تیم پرسابقه و مسن. بلند قد و کمی چاق! حالا در افکار عمومی گذر احتمالی ایران از سد کره جنوبی در مرحله یک چهارم نهایی بهترین نتیجه ماموریت قلعهنویی محسوب میشود. و آن هم با تیمی که مثلا احسان حاج صفی و کریم انصاری فرد درآن بازی میکنند که در جام جهانی 2011 نوستارههای تیم ملی افشین قطبی بودند.
حالا در سه دوره بعد این دو نفر هنوز در تیم ملی قرار دارند. یا امید ابراهیمی که در 35 سالگی این فرصت را دارد که در رقابت با سامان قدوس 31 ساله به ترکیب اصلی هم برسد. قلعهنویی تیمی را باخود به جام ملتها برده که هیچ ریسکی در ترکیب آن وجود ندارد.
قلعه نویی زیرکانه جوانگرایی را مربوط به جام جهانی دانسته، این در حالی است که معمولا برعکس است این معادله و جوانگرایی و پوستاندازیها در جام ملتهاست و استفاده از تمام ظرفیت در جامهای جهانی. اما قلعهنویی و تیم بسیار طول و درازش با انواع واقسام دستیارها در درجه اول میخواهند جایگاه خود را تثبیت کنند.
اگر فشاری روی آنهاست مسئله مقبولیت و اثبات توانایی است. این یک جنگ شخصی است که قلعهنویی راه انداخته تا با استفاده از همه ظرفیتهای همه ستارههای پرتجربه و حرفهای و همه لژیونرهایش بالاخره به همه اثبات کند که یک مربی در تراز بینالمللی است.
همان کسی که یک روزی مجید جلالی در پخش زنده قسم خورده بود که از مورینیو بهتر است. قلعهنویی حالا در چالش اثبات ظرفیت خود به عنوان سرمربی یک تیم بزرگ است. از طرفی او باید در چالش تصویر خود به عنوان چهرهای بینالمللی هم حاضر شود.
در گریز از سایه کاریزماتیک کیروش او حالا باید در نیمکت ایران وجهه بینالمللی خود را در بازار پرهیاهوی جام ملتهای آسیا و در میان ستارگان روی نیمکت مثل کلینزمن و پائولو بنتو و مانچینی نشان دهد. او باید ستاره خارج از زمین هم باشد.
او در کنفرانسهای مطبوعاتی در خارج از ایران سعی کرده دقیق و منطقی حرف بزند اما در نهایت جملاتی کلیشهای را روانه کرده در باب قدرت تیمهای دیگر و احترام به آنها و این که همه بازیها به نوعی فینال است و هیچ بازیای را نباید دستکم گرفت و تیم ضعیف وجود ندارد.
به این ترتیب در حالیکه تیم ملی یکی از کم استرسترین دوران خود را در جام ملتها خواهد گذراند، قلعهنویی و همکارانش یک جنگ شخصی برای اثبات خود و تواناییهایشان خواهند داشت. آن هم بعد از ناکامیهای مربیان ایرانی دیگر.
از رضا عنایتی تا سعید ارمغانی بسکتبال و بهروز عطایی والیبال.(شاید فقط حسین عبدی از این گردونه کمی خارج بود)به هرحال همه میدانیم که شاگردان قلعهنویی با چه ترکیبی ظاهر خواهند شد و با چه سیستمی بازی خواهند کرد. هیچ غافلگیری در کار نیست.
شاید افسوس قلعهنویی مصدومیت وحید امیری و پورعلی گنجی باشد و لجبازی احمد نوراللهی که موجب شد دست ژنرال برای تغییر سیستمهای احتمالی (بر فرض محال) بسته باشد . نه...هیچ فشاری روی این تیم نیست. نه از سوی افکار عمومی داخل و نه از سوی کارشناسان بینالمللی. یک تیم با مجموعهای از انتظارات محدود. فشاری اگر هست روی قلعهنویی است. ژنرال میخواهد خود را ثابت کند .