سایه بلند کیروش و نعمتی بر دربی
شطرنج تاکتیکی گلمحمدی و نکونام به یک نبرد گلادیاتوری تبدیل شد
روزنامه هفت صبح، کمال بردبار| نقشه کار همان ابتدا مشخص شد. هجوم پرسپولیس با همان روش همیشگی. ساختن مثلث در گوشهها و خیمهزدن پشت هجدهقدم. تا تک مهاجمشان یعنی شهاب زاهدی پرتلاش و بختبرگشتهشان، فرصت ریختن زهر خود را داشته باشد و استقلال هم که در سیستم کیروشی همیشگی نکونام در بازیهای حساس، در زمین خودی اجتماع میکنند و هافبکهایشان با خطا و خشونت، طرحهای هجومی گلمحمدی را بیاثر میکنند.
سرلک و ریگی در جنگ با مهدیپور و حامدیفر. بزن بزن! یکی دو فرصت نصفه و نیمه برای پرسپولیس شکل میگیرد که حسینی نجات میدهد. ضعف دفاعهای کنار و کاهش خلاقیت سروش رفیعی دست پرسپولیس را در طرحهای هجومی رو کرده است. با این حال آن تیمی که در نیمه اول فوتبال بازی کرد، مطمئنا پرسپولیس بود.
نیمه دوم اهالی فن میتوانستند ترفند نکونام را حدس بزنند. شاگرد خلف کیروش تاکتیکهای تیمش را به شکل واکنشی طراحی میکند. پس وقتی مطمئن شد که سرخها مطمئن از ادامه برتری خود، نیمه دوم را با همان ترفند و البته اعتمادبهنفس نیمه اول آغاز خواهند کرد، دستور پیشروی و پرس سنگین از جلو را صادر کرد. پرسپولیس بیست دقیقه تمام در زیر این پرس سنگین کاری نمیتوانست بکند.
به پاسهای بلند روی آوردند و حذف هافبکهای بازیساز اما با تکیه بر سرعت کدام بازیکن؟ با اطمینان به برتری قدی کدام مهاجم در مقابل بلندبالاهای آبی؟ بازی گره خورده بود و دروازه سرخها مدام در تهدید قرار داشت. کنار زمین هم ملتهب بود. نکونام با همان عادت مذموم قدیمی در حال اعتراض به همه تصمیمهای داور بود و در آنسو پیروانی بهعنوان سرپرست تیم، خود را هماورد نکونام میدانست.
در دقیقه 70 گلمحمدی بالاخره متوجه شد که با این شرایط دربی فرجام خوشی نخواهد داشت. مهرداد محمدی و بلانکو فرصتهای خوبی را از دست دادهبودند و فشار ادامه داشت. پس ترابی و رفیعی دو ستاره مهم خود را بیرون کشید و عالیشاه و عمری را به زمین فرستاد. دو بازیکن دربیباز که هرکدامشان قبلا زهر خود را به آبیها ریخته بودند.
در آن سوی زمین از دربیبازهای مشهور استقلال کسی داخل زمین نبود. حتی ارسلان مطهری به روی نیمکت پیچ شده بود. با آمدن عالیشاه و عمری پرسپولیس فرصت نفس کشیدن پیدا کرد. حالا انتقال از دفاع به حمله با تعداد بازیکن بیشتری انجام میشد و در یکی از همین حرکات سهرابیان پاس رو به عقب بدی را به سمت حسینی فرستاد، یورش زاهدی به سمت توپ موجب شد تا حسینی با ضربه سر نصفه و نیمه توپ را رد کند.
حالا نوبت به هنرنمایی ضلع سوم آبیها بود. روزبه چشمی که با یک ضربه سر ناشیانه توپ را بیرون هجدهقدم نصیب عالیشاه کرد. عالیشاه بلافاصله با مهار توپ ضربه زمینی قشنگی را زد و توپ در عکسالعمل کند حسینی به گوشه دروازه نشست. فریاد و رجزخوانیهای افشین پیروانی به هوا خاست و دویدن سوی نیمکت استقلال. نکونام از این ماجرا بهتزده شده بود.
انتظار چنین گلی و چنین رودستی از گلمحمدی را نداشت. پس پیمان بابایی و آرمان رمضانی را همزمان وارد بازی میکند. دو سه دقیقه بعد شوت سنگین عالیشاه از 30متری میتوانست یکی از زیباترین گلهای دربیهای دهه اخیر را رقم بزند که با بدشانسی و با فاصلهای میلیمتری به اوت میرود. اما همه میدانیم تعداد دربیهایی که گلمحمدی در دقایق آخر پیروزی را با تساوی و یا تساوی را با شکست عوض کرده کم نبودهاند.
پرسپولیس عقب نشسته بود و قافیه را به استقلال سرتا پا هجومی باخته بود و اینجا بود که علی نعمتی دفاع چپ جنگنده اما نه چندان باکلاس پرسپولیس با همکاری وار به چهره تعیینکننده بازی بدل میشود و در رکوردی جاودان در عرض سه دقیقه دو خطای مرگبار مشکوک به پنالتی انجام میدهد که اولی را وار رد میکند اما در دومی تکل نعمتی آنقدر بیمحابا و ناشیانه است که اگر پنالتی اعلام نمیشد میتوانست به یک جنجال بزرگ در سطح ورزش و افکار عمومی بدل شود.
داور پنالتی میگیرد و کوین یامگا (بهترین بازیکن زمین) شانزدهمین پنالتی از هفده پنالتی خود را به سادگی به گل بدل میکند. این بار نوبت نکونام است که فریاد بزند و داد بکشد و به سمت نیمکت پرسپولیس بدود. واکنشهای پیروانی و نکونام مرا یاد دوران تحصیلم انداخت. در دبیرستان در سوم ریاضی الف. واکنش و رجزخوانی دوستان واقعا در همین ردیف بود نه بیشتر.
دربی مساوی شد و سپاهان باز هم نشان داد که مدعی اصلی قهرمانی است حتی اگر چهار امتیازش را برنگردانند. بعید است تاکتیکهای کیروشی نکونام بتواند استقلال را مدت زیادی در صدر نگه دارد و پرسپولیس هم آنقدر یکنواخت بازی میکند که درهر بازی با هر تیمی محتملترین اتفاق، نتیجه مساوی خواهد بود.