کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۴۳۹۷۰
تاریخ خبر:
نقش دولت در تئاتر، حرف‌ بدون عمل

گفت‌وگو با اسماعیل خلج نویسنده، بازیگر و کارگردان پیشکسوت تئاتر ایران

گفت‌وگو با اسماعیل خلج نویسنده، بازیگر و کارگردان پیشکسوت تئاتر ایران

‌دولت زمانی نقش دارد که برای تئاتر بودجه تعیین کند، حمایت کند و عمل کند؛ در حرف نقش دولت وجود دارد، اما در عمل متاسفانه کم‌رنگ است

هفت صبح، فاطمه برزویی|  این روزها اسماعیل خلج، نویسنده، بازیگر و کارگردان پیشکسوت تئاتر ایران، نمایش «دوستان با محبت» را روی صحنه برده است. او سال‌هاست که نامش با صحنه و ادبیات نمایشی ایران گره خورده است. آثار او مانند «حالت چطوره مش رحیم»، «گلدونه خانم»، «جمعه‌کشی» و «قمر در عقرب» محبوب مخاطبان و منبع الهام نسل‌های بعدی تئاتر ایران بوده‌اند. سبک خاص اسماعیل خلج، تلفیقی است از زبان و ادبیات روزمره مردم کوچه و بازار با نگاه هنری و خلاقانه.

 

زبانی که ساده و قابل فهم است، درعین حال در پس آن دقت و ظرافتی نهفته که آثار او را ماندگار کرده است. خلج می‌گوید همیشه از واقعیات زندگی روزمره مردم برای شکل‌دهی به دیالوگ‌ها و فضاسازی‌های نمایشی استفاده می‌کند و بر این باور است که آثاری که به ابعاد انسانی توجه کنند، هرگز کهنه نمی‌شوند و همیشه قابلیت اجرا دارند.

 

راه تئاتر اسماعیل خلج از کودکی آغاز شد. جرقه علاقه‌اش به بازیگری و نویسندگی در سن ۱۱ سالگی زده شد، زمانی که داستان فیلم‌ها را به شکل نمایشی برای دوستانش روایت می‌کرد. در همان دوران نوجوانی، نوشتن نخستین نمایشنامه چهار پرده‌ای در کلاس هشتم و کسب نمره کامل، مسیر طولانی و پربار او در دنیای نمایش را رقم زد. از آن زمان تاکنون خلج بیش از ۵۰ نمایشنامه نوشته و نزدیک به ۴۰ اثر را کارگردانی کرده است و با نگاهی دقیق، پلی محکم میان زبان مردم و هنر نمایش ایجاد کرده است.

 

تماشای آثار اسماعیل خلج فراتر از دیدن یک نمایش ساده است. این نمایش فرصتی برای تجربه تاریخ زنده تئاتر ایران و مواجهه با میراثی به شمار می‌رود که سال‌ها با عشق، صبر و پشتکار شکل گرفته و هنوز نفس می‌کشد. در صحنه‌های او  زندگی روزمره مردم و هنر نمایش پیوند می‌خورند و تماشاگر لحظاتی آموزنده و دلنشین را تجربه می‌کند. به همین مناسبت با این کارگردان پیشکسوت درباره تازه‌ترین فعالیت‌ها و نگاهش به تئاتر امروز گفت‌وگو کرده‌ایم.

 

تغییر مسیر پروژه و مسئولیت کارگردان

اسماعیل خلج درباره روند شکل‌گیری نمایش توضیح می‌دهد و می‌گوید مسیر کار از جایی تغییر کرد که هیچ‌کس انتظارش را نداشت: «در ابتدا قرار بود من به‌عنوان بازیگر حضور داشته باشم و آقای رحمت امینی کارگردانی را بر عهده بگیرند. اما متاسفانه بیماری اجازه نداد پروژه ادامه پیدا کند و ناچار شدم خودم مسئولیت کارگردانی را قبول کنم.» او درباره ترکیب بازیگران نیز توضیح می‌دهد که بخشی از گروه توسط آقای امینی از پیش انتخاب شده بود و با وجود تغییر شرایط، ترکیب تیم بدون تغییر باقی ماند.

 

 سالن کوچک، خلاقیت بزرگ

این کارگردان پیشکسوت درباره ویژگی‌های سالن کوچک اجرای نمایش می‌گوید؛ فضایی که بیشتر شبیه یک کارگاه نمایشی قدیمی است: «سالن ما ظرفیت محدودی دارد و به‌سختی هفتاد نفر را در خود جای می‌دهد. تماشاگرها نشسته‌اند و روبه‌رویشان فضایی باریک برای اجرا وجود دارد. همین محدودیت‌ها باعث شد در طراحی میزانسن و فضای اجرای نمایش وسواس و دقت بیشتری داشته باشیم تا تماشاگر احساس کمبود فضا نکند و هم‌زمان درگیر ریتم و فضای نمایش شود.»

 

 دوستی در لبه صمیمیت و کشمکش

اسماعیل خلج درباره داستان نمایش می‌گوید: «قصه درباره دو دوست قدیمی است؛ دو آدمی که سال‌ها کنار هم زندگی و کار کرده‌اند و رابطه‌شان همواره بین صمیمیت و مشاجره در نوسان است. از همان دوستی‌هایی که زیر پوست‌شان همیشه یک کشمکش کوچک نهفته است.» این کارگردان معتقد است جذابیت نمایش در همین چالش‌ها نهفته است و توضیح می‌دهد که مانند هر اثر دیگری، این پروژه نیز دشواری‌های خاص خود را داشته است. با این حال به باور او همین سختی‌هاست که کار را ارزشمند می‌کند و به آن جان می‌بخشد.

 

 هر فضای اجرا، به نفع تئاتر است

خلج در ارزیابی کلی از فضای تئاتر امروز با احتیاط سخن می‌گوید و تاکید می‌کند که نمی‌خواهد نقش صاحب‌نظر قطعی را بر عهده بگیرد: «اگر بخواهم صادق باشم، وضعیت امروز تئاتر ایران موضوعی است که نیاز به نگاه جامع‌تری دارد. اینکه تئاتر ما دقیقا کجا ایستاده و نسبتش با گذشته یا با کشورهای دیگر چیست، چیزی نیست که بخواهم درباره‌اش حکم بدهم.

 

من داور یا تحلیل‌گر قطعی این میدان نیستم.» او در ادامه به گسترش سالن‌های خصوصی اشاره می‌کند و این اتفاق را در مجموع به سود تئاتر می‌داند: «در سال‌های اخیر تعداد سالن‌های خصوصی زیاد شده است. از نگاه من، هر فضایی حتی اگر کوچک باشد که فرصتی برای اجرا خلق کند، در نهایت به نفع تئاتر است. هر چقدر امکان اجرا بیشتر شود، نفس تئاتر هم بیشتر می‌شود.»

 

 آسیب تئاتر از حضور بی‌تجربه‌ها

این کارگردان به یکی از موضوعات بحث‌برانگیز این سال‌ها یعنی حضور چهره‌های فضای مجازی در تئاتر نیز می‌پردازد و نگاهش وابسته به کیفیت کار است، نه نام افراد: «این روزها می‌بینیم که بلاگرها یا چهره‌های مجازی در برخی نمایش‌ها حضور پیدا می‌کنند. اینکه این اتفاق خوب است یا نه، بستگی به این دارد که آن فرد چه توانایی‌ای دارد و انتخابش بر چه اساسی انجام می‌شود. اگر فقط برای جذب مخاطب باشد، نتیجه مطلوبی ندارد.

 

اما اگر آن فرد توانایی لازم را داشته باشد و انتخابش در خدمت اثر باشد، نمی‌شود یک‌سره آن را اتفاق بدی دانست.» با این حال، او نسبت به حضور کسانی که بدون طی مسیر حرفه‌ای وارد صحنه می‌شوند هشدار می‌دهد: «چهره‌هایی است که فقط در اینستاگرام فعالیت می‌کنند و بدون تجربه کافی پا به عرصه‌ بازیگری تئاتر می‌گذارند برای تئاتر آسیب‌زاست. در هر حرفه‌ای، ورود فرد بی‌تخصص می‌تواند لطمه بزند. تئاتر تمرین، آموزش و تجربه می‌خواهد.

 

کسی که این مسیر را طی نکرده، چطور می‌تواند درست روی صحنه بایستد یا حتی دیگران را دعوت به دیدن کارش کند؟ این کار شدنی نیست.» خلج درباره تغییر نگاه تماشاگران نسبت به گذشته می‌گوید: «به نظر من بهترین تماشاگران همیشه کسانی بوده‌اند که واقعا عاشق تئاترند، نه کسانی که صرفا برای وقت‌گذرانی یا خوش‌گذرانی می‌آیند. البته تماشاگر حق دارد لذت ببرد، اما اگر فقط بخش سرگرمی را پررنگ کنیم و عنصر دراماتیک و هنری کنار گذاشته شود، نتیجه‌اش یک کار چیپ می‌شود. مگر اینکه در همان کار سرگرم‌کننده، تکنیک‌های فوق‌العاده‌ای به‌کار رفته باشد که آدم از دیدنش خوشحال شود.»

 

 اگر دانش نباشد، خلق اثر معنی ندارد

در سال‌های اخیر آموزش تئاتر با چالش‌هایی روبه‌رو بوده است. ورود افراد مختلف به حوزه تدریس گاهی باعث کاهش کیفیت آموزش شده است، هرچند دانشکده‌های هنر همچنان تلاش می‌کنند نیروهای حرفه‌ای و آماده تربیت کنند، اما مشکلات و چالش‌ها پابرجا مانده‌اند. این کارگردان در ادامه به اهمیت پرورش شاگردان واقعی اشاره می‌کند: «یکی از سختی در آموزش این است که هنرجویی تربیت کنیم که واقعا یاد بگیرد.

 

مسئله جذب یا نگه‌داشتن تماشاگر موضوع دیگری است. آموزش یعنی پرورش هنرمندی که علم داشته باشد، تکنیک بداند و بتواند خلق کند. بازیگری که می‌خواهد خالق باشد، باید دانش داشته باشد؛ وگرنه دیگر اسمش خلق کردن نیست.» خلج در نهایت درباره نقش دولت در حمایت از تئاتر توضیح می‌دهد: «دولت زمانی نقش دارد که برای تئاتر بودجه تعیین کند، حمایت کند و عمل کند. در حرف نقش دولت وجود دارد، اما در عمل متاسفانه کم‌رنگ است.»

 

سایر اخبارفرهنگیرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۴۳۹۷۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر