رویای ریحانه پر سروصدا اما صمیمی!

بازیگران این مجموعه از تجربههای شخصی و نقشهای پرچالش خود میگویند
هفت صبح، فاطمه برزویی| در روزگاری که بسیاری از مخاطبان به سراغ سریالهای شبکه نمایش خانگی رفتهاند، تلویزیون همچنان تلاش میکند با ساخت آثاری اجتماعی و خانوادگی، جایگاه خود را حفظ کند. یکی از تازهترین تولیدات در این مسیر، سریال «رؤیای ریحانه» است که این روزها از شبکه دو سیما پخش میشود.
این مجموعه به کارگردانی میثم حسنزاده و تهیهکنندگی احمد نوجوان در قالب دو فصل و ساختاری اپیزودیک ساخته شده است. محور اصلی داستان، یک زایشگاه وقفی است که به دلیل مشکلات مالی در آستانه تعطیلی قرار دارد. کارکنان این زایشگاه با همراهی مردم و خیرین میکوشند این مرکز را حفظ کنند و در هر قسمت، مخاطب شاهد داستانهایی از خانوادههایی است که تولد یک نوزاد، مسیر زندگیشان را دگرگون کرده است.
به گفته تهیهکننده، «رؤیای ریحانه» از نخستین سریالهایی است که بهصورت تخصصی به موضوع فرزندآوری و ارزشهای خانواده میپردازد. بااینحال، سازندگان تلاش کردهاند تا در کنار پیامهای آموزشی و فرهنگی، از جنبههای دراماتیک و انسانی ماجرا نیز غافل نمانند.
در این سریال جمعی از بازیگران شناختهشده و چهرههای جوان ایفای نقش میکنند؛ از جمله مریم کاویانی، نیلوفر شهیدی، محمدرضا رهبری، هانیه غلامی، رابعه اسکویی، مهلقا مینوشزاد، صحرا اسداللهی، مینا نوروزی و میلاد خزاعی. هرچند روایت سریال تا حدی نمادین و ایدئولوژیک است، اما حضور بازیگران باتجربه و پرداختن به مفاهیم انسانی چون امید، همدلی و تولد، باعث شده تا «رؤیای ریحانه» در میان مخاطبان تلویزیونی جای خود را باز کند. در ادامه، گفتوگوهایی با دو تن از بازیگران این سریال خواهیم داشت تا از زبان آنها به عمق و جزئیات این اثر پی ببریم و نظراتشان را درباره پیامها و تجربیات حضور در این پروژه بشنویم.
تجربهای متفاوت در نقش زهرا صادقی
«نیلوفر شهیدی»، بازیگر نقش «زهرا صادقی» در این سریال، توانسته تصویری ملموس و باورپذیر از مدیری پرتلاش و مسئولیتپذیر ارائه دهد. زهرا، زنی است که با تمام توان تلاش میکند کسبوکاری را که از پدرش به ارث برده، حفظ کند و در مسیری پرچالش، آن را جلو ببرد. این نقش با پیچیدگیهای خاص خود، فرصتی برای نیلوفر بود تا تواناییهای بازیگریاش را در زمینهای متفاوت به نمایش بگذارد.
شهیدی درباره جذابیتهای این شخصیت میگوید: «زهرا در نگاه اول ممکن است ساده به نظر برسد، اما وقتی وارد دنیای سریال میشوید می بینید که چالشهای زندگی و مسئولیتهایش چقدر پیچیده و پررنگ است. بازی در این نقش برای من یک تجربه متفاوت و دلنشین بود.»
کار در فضای پرانرژی
فضای کلی سریال رؤیای ریحانه پرانرژی است و اغلب شخصیتها با روحیهای شاد و شوخطبع وارد داستان میشوند. شهیدی اعتراف میکند که این سبک بازی برایش تازگی داشته است: «واقعیت این است که من بیشتر در نقشهای جدی بازی کرده بودم و این فضای طنز و شادی برایم چالشبرانگیز بود. بازی در کنار میلاد خزایی که در زندگی واقعی فردی جدی است؛ ولی در این سریال سعی داشت نقشش را با طنزی ظریف و متفاوت اجرا کنند، کار را سختتر میکرد. حفظ تمرکز در این فضا واقعاً گاهی دشوار بود، اما همین باعث شد که بیشتر به نقش و فضای سریال نزدیک شوم.»
یکی از خاطرات ماندگار این بازیگر از پشتصحنه، سکانسی است که در آن یک لوله ترکیده و فضایی طنز و خندهدار شکلگرفته است: «صحرا اسداللهی، همبازیام، آنقدر با بازی و دیالوگش من را میخنداند که اصلاً نمیتوانستم جلوی خودم را بگیرم. چند بار مجبور شدیم سکانس را تکرار کنیم؛ چون هر بار از شدت خنده، تمرکزم را از دست میدادم. این لحظات باعث زنده شدن فضای سریال میشد و نشاندهنده روحیه شاد و صمیمی گروه بود.»
فضای گرم و صمیمی پشتصحنه نیز یکی از نکات مثبت این پروژه بود. شهیدی میگوید: «از همان روزهای اول، همه اعضای گروه مثل یک خانواده واقعی با هم رفتار میکردند و رفاقت، حمایت و احترام متقابل بهوضوح در میان تیم دیده میشد. هرچند در داستان تضادهایی میان شخصیتها وجود داشت که روایت را جذابتر میکرد، اما این تفاوتها هرگز به روابط شخصی آسیب نزد. این انرژی مثبت و حس همدلی را امیدواریم بتوانیم به بیننده هم منتقل کنیم، چرا که برای من مهمترین هدف خلق لحظاتی خوشایند و دلنشین برای مخاطب بود.»
چالشهای نقش «آذر» و شباهتهای شخصیتی
هانیه غلامی، بازیگر نقش «آذر حسینی» در سریال رؤیای ریحانه، این پروژه را تجربهای متفاوت در کارنامه خود میداند. به گفته او، در ابتدا تصور نمیکرد نقش یا فضای کار چندان پیچیده باشد، اما بعد از خواندن فیلمنامه و شروع همکاری، متوجه شد با چالشی تازه روبهرو شده است. او میگوید: «مشغول کار در سریال دیگری بودم و هماهنگی بین دو پروژه آسان نبود، اما متن این کار آنقدر برایم جذاب بود که قبولش کردم. البته سختیها از همینجا شروع شد.»
غلامی معتقد است بخشی از دلیل انتخاب او برای نقش آذر، شباهتهای شخصیتیاش با این کاراکتر بوده: «نوعی مسئولیتپذیری و سختگیری که در من وجود دارد، در آذر هم دیده میشود. شاید همین باعث شد احساس نزدیکی به نقش داشته باشم.» بااینحال، ناآشنایی کامل با فضای پزشکی، اجرای نقش را برای او سختتر کرد. برای طبیعیتر شدن بازی، تمرین مهارتهایی مثل تزریق، صحبت با پزشکان و حضور در بیمارستان بخشی از روند آمادهسازیاش بود. او از روزهایی یاد میکند که همراه با مهلقا مینوشزاد در بیمارستان حاضر میشدند و حتی گاهی آنها را با پرستاران اشتباه میگرفتند: «این تجربه برایم هم چالشبرانگیز بود و هم شیرین. به نظرم بخشی از موفقیت ما در باورپذیر شدن نقشها، به همین تلاشها برمیگردد.»
لقاح مصنوعی؛ موضوعی تازه در تلویزیون
فضای پشتصحنه سریال هم برای هانیه غلامی تجربهای خاص بود: «پشتصحنه بسیار حرفهای، آرام و منظم بود. همه اعضای تیم از کارگردانی تا تدارکات، با تمرکز و مسئولیتپذیری کامل کار میکردند. چون موضوع سریال سلامت، بارداری و فرزندآوری است، این حس مسئولیت طبیعی بود. همه تلاش میکردند واقعیتها را بادقت و صداقت نشان دهند. من خیلی به این رویکرد احترام میگذارم و حس میکردم تیم به رسالت خود واقف است.» یکی از موضوعات مهم سریال، مسئله IVF یا لقاح مصنوعی است که به گفته غلامی، کمتر پیشازاین در تلویزیون مطرح شده: «این موضوع اهمیت زیادی دارد؛ چون خیلیها حتی باوجود دسترسی به رسانهها، اطلاعات کافی ندارند. پس پرداختن به این مسائل، جنبه آموزشی و آگاهیبخشی دارد.»
این بازیگر درباره خاطرات خاص خود از پشتصحنه سریال میگوید: «یکی از بهیادماندنیترین لحظات فیلمبرداری زمانی بود که نوزادان را وارد صحنه میکردند. این لحظات واقعاً خاص و خوشایند بود؛ چون با نوعی از «بازیگری» مواجه بودیم که تنها چند ساعت یا چند روز از تولدش گذشته بود.» هانیه غلامی با اشاره به فعالیتهای اخیر خود در تلویزیون، معتقد است اکنون زمان آن رسیده که با وسواس بیشتری در انتخاب نقشها عمل کند. او کیفیت نقشآفرینی را به کمیت حضور در آثار ترجیح میدهد. غلامی از دریافت پیشنهادهایی برای سینما و تئاتر خبر میدهد و میگوید همچنان تلویزیون را بخشی مهم از مسیر حرفهای خود میداند. او همچنین منتظر پخش سریالی جدید از شبکه سه است.