کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۳۳۳۰۸
تاریخ خبر:
امیرسلطان احمدی از چالش‌ها و آینده هنر عروسک‌گردانی در ایران می گوید

عروسک‌ها پشت صحنه مانده‌اند

عروسک‌ها پشت صحنه مانده‌اند

از دوران اوج تا رکود امروز؛ هنر نمایش عروسکی که زمانی خاطره‌ساز نسل‌ها بود، حالا با کمبود بودجه، کاهش حمایت‌ها و غفلت رسانه‌ها روبه‌روست و آینده‌اش در هاله‌ای از ابهام قرار دارد

هفت صبح،‌ فاطمه برزویی|  در دنیای نمایش عروسکی، تنها نخ و پارچه نیست که به حرکت درمی‌آید؛ این هنر پلی است میان تخیل و واقعیت، جایی که قصه‌ها، شوخی‌ها و احساسات، از دل عروسک‌ها جان می‌گیرند و به زندگی مخاطب راه پیدا می‌کنند. نام «امیرسلطان احمدی» برای بسیاری از مخاطبان با شخصیت به‌یادماندنی «پسرعمه‌زا» در مجموعه محبوب «کلاه‌قرمزی» گره خورده است؛ اما کارنامه‌ او به همین‌جا محدود نمی‌شود. سلطان احمدی در مقام صداپیشه، بازیگر و ترانه‌سرا در آثار قابل توجهی حضور پررنگی داشته و توانسته بخشی از خاطرات جمعی کودکان و نوجوانان را بسازد. در این گفت‌وگو، سلطان احمدی از پشت‌صحنه این مسیر، دشواری‌های عروسک‌گردانی در ایران و آینده این هنر می‌گوید.

 

   با توجه به اینکه در سال‌های اخیر ما تولیدات مطرحی در حوزه کارهای عروسکی داشته‌ایم و تعدادی از عروسک‌ها توانسته‌اند حتی به عنوان یک سلبریتی شناخته شوند، اما به نظر می‌رسد این هنر هنوز نتوانسته جایگاه گذشته‌اش را بازیابد. به نظر شما می‌توان به آینده عروسک‌گردانی در ایران با توجه به شرایط موجود امیدوار بود؟

 

این حوزه نسبت به دهه ۸۰ و پیش از آن، دچار افت محسوسی شده است. در دهه‌های ۶۰ تا اواسط ۹۰، به‌دلیل موفقیت آثار کودکانه و حمایت رسانه‌ای، عروسک‌گردانی رونق داشت و حتی هنرمندانی تربیت شدند که در سطح بین‌المللی فعالیت می‌کردند و شاگردانی نیز پرورش دادند. اما امروز شرایط تغییر کرده؛ توجه رسانه‌ها و سرمایه‌گذاران عمدتاً به تولیدات بزرگسال معطوف شده و نمایش عروسکی به حاشیه رفته است. این عدم توازن باعث شده تولیدات کودک، به‌ویژه با محوریت عروسک، کمتر مورد حمایت قرار گیرند.

 

 با اینکه برخی از علاقه‌مندان هنوز به‌صورت مستقل در پلتفرم‌های دیجیتال فعالیت می‌کنند، اما نبود بستر مناسب برای دیده شدن، کار را برای آنها سخت کرده است. نسلی از جوانان آموزش‌دیده اکنون آماده ورود به عرصه حرفه‌ای‌اند، ولی سازوکاری برای حمایت از آنها وجود ندارد. نمایش عروسکی سال‌ها بخشی از خاطره جمعی نسل‌ها و فرهنگ کودک و نوجوان ما بوده، اما امروز به‌نظر می‌رسد سهمی از رسانه و بودجه برایش قائل نیستند؛ این بی‌توجهی می‌تواند پیامدهای نگران‌کننده‌ای برای آینده این هنر داشته باشد.

 

   شما سال‌هاست در دنیای نمایش عروسکی فعالیت می‌کنید و این هنر را به خوبی می‌شناسید. پس نمایش عروسکی در فرهنگ امروز ما چه جایگاهی دارد و در روزگاری که انیمیشن، سینمای کودک و سریال‌های نمایش خانگی چشمگیرتر شده‌اند، آیا این هنر همچنان می‌تواند مخاطب خود را حفظ کند؟

 

انتظار ما از تلویزیون، به‌ویژه در حوزه کودک، خیلی بیشتر بود. زمانی که شبکه دو بار اصلی تولیدات کودک را به ‌دوش گرفت و بعدتر با راه‌اندازی شبکه پویا، امید داشتیم شاهد تولیدات باکیفیت‌تری باشیم، اما نتیجه برعکس بود. مثلاً سال ۱۳۹۸ طرحی برای ساخت مجموعه‌ای عروسکی با اقتباس از یک کار موفق بین‌المللی به سفارش شبکه پویا آغاز شد؛ با کارگردانی آقای علوی و تهیه کنندگی آقای درویش‌علی‌پور. اما با گذشت شش سال، پروژه عملاً متوقف مانده و هیچ پاسخ روشنی نگرفتیم.

 

مسئله اینجاست که هزینه ‌کرد برای حوزه کودک چندان جدی گرفته نمی‌شود. گاهی پروژه‌های میلیاردی در دیگر حوزه‌ها بدون حساسیت اجرا می‌شوند، اما وقتی نوبت به تولیدات کودک می‌رسد، نگاه‌ها ساده‌انگارانه می‌شود. در حالی‌که تولید نمایش عروسکی کاری پیچیده و پرهزینه است، با ظرافت‌ها و اصول خاص خودش.

 

در گذشته حتی مراکز استانی هم در تولید نمایش‌های عروسکی فعال بودند و همکاری‌ خوبی با تهران شکل می‌گرفت که هم به تربیت نیروهای تازه‌کار کمک می‌کرد و هم تولید محتوا را گسترش می‌داد. اما حالا این مسیر هم تقریباً مسدود شده است. نمی‌دانم چرا با وجود خاطرات جمعی‌ای که عروسک‌ها برای مردم ساخته‌اند، هنوز آنطور که باید، جدی گرفته نمی‌شوند. این بی‌توجهی به بخشی از هویت فرهنگی ماست

 

تمرکز فرصت‌ها در تهران

   آثاری مثل «کلاه قرمزی» هنوز در ذهن‌ها زنده‌اند و بسیاری‌شان در گیشه هم موفق بودند. پس چه شده که امروز تولیدات عروسکی و کودکانه این‌قدر کم‌رنگ و نایاب شده‌اند؟  صنعت تئاتر و سینمای عروسکی که روزگاری با آثار موفقی مانند «کلاه‌قرمزی»، «گلنار» و «علی و غول جنگل» خاطرات ماندگاری برای کودکان ساخته بود، امروز با رکود و کمبود تولید مواجه است.

 

تولید انیمیشن و نمایش‌های عروسکی برای کودکان به تعداد انگشتان دست در سال رسیده و حمایت جدی از این حوزه بسیار ضروری است. تئاتر عروسکی بزرگسال نیز هنوز جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده، هرچند برخی نمایش‌ها مانند «مجلس» و «جک نارن» توانسته‌اند مخاطبان را جذب کنند. کارگردانان این عرصه از هزینه‌بر بودن تولید و کمبود پروژه‌های جدید گلایه دارند و تاکید می‌کنند عشق کودکان به این هنر همچنان زنده است، اما نبود حمایت و توجه کافی باعث شده فعالان این حوزه با ناامیدی روبه‌رو شوند.

 

   جشنواره‌ها و فضای محدود نمایش عروسکی امروز، آیا هنوز می‌توانند هنرمندان این حوزه را پرورش دهند؟

 سلطان‌احمدی معتقد است هرچند این فرصت‌ها کم‌رنگ شده‌اند، اما هنوز ظرفیت بازگشایی مسیرهای نو را دارند، درست مانند دوران اوج گذشته.

 

«من بیش از بیست سال در حوزه عروسک‌گردانی فعالیت دارم و جشنواره‌هایی مثل «هزار و یک» هنوز تنها فرصت دیده شدن ما هستند. این جشنواره‌ها زمانی سکوی پرتاب هنرمندان جوان بودند، اما حالا بیشتر جنبه تشریفاتی پیدا کرده‌اند و سالن‌های مناسب اجرای نمایش عروسکی کم شده است.

 

سال‌ها پیش با همین فعالیت‌ها توانستم زندگی‌ام را بسازم، اما امروز شرایط اقتصادی بسیار دشوار شده و جوانان عروسک‌گردان چشم‌انداز روشنی ندارند. بدون حمایت نهادهایی مثل کانون پرورش فکری و تالار هنر، تولید آثار عروسکی به‌شدت کاهش یافته و حتی در تهران هم بسیار محدود شده است.»

 

 نمایش عروسکی در گوشه‌وکنار ایران نفس می‌کشد، از شیراز تا اردبیل اما آیا واقعاً امکان رشد در این فضاهای پراکنده وجود دارد؟ 

سلطان‌احمدی بر این باور است که تمرکز فرصت‌ها در تهران، هنر را به انحصار کشانده، در حالی‌که نمونه‌هایی در اروپای شرقی نشان می‌دهند با برنامه‌ریزی می‌توان هنر را به دل شهرهای کوچک برد نه فقط در سالن‌های پایتخت، در تماشاخانه‌هایی که هنوز به رویاها وفادار مانده‌اند.

 

با اینکه در شهرهای مختلف کشور هنرمندان خلاقی در حوزه نمایش عروسکی فعال‌اند، مثل آثار فوق‌العاده‌ای که سال گذشته از شیراز و اردبیل دیدیم اما متأسفانه این ظرفیت‌ها چندان دیده نمی‌شوند. انگار فقط در تهران فرصت‌های محدود و متمرکز وجود دارد و این باعث مهاجرت اجباری جوانانی می‌شود که شهر خود را دوست دارند، اما کار نیست. 

 

از سوی دیگر، سالن‌های خصوصی نمایش در تهران معمولاً رغبتی به پذیرش آثار عروسکی ندارند، چون صرفه اقتصادی برایشان مهم است. البته هستند افرادی که با وجود همه‌ مشکلات، تلاش می‌کنند شرایط را تغییر دهند. مثلاً یکی از دوستانم اخیراً در یک تماشاخانه خصوصی برنامه‌ای راه انداخته تا صبح‌ها نمایش عروسکی برای بچه‌ها اجرا شود. همین‌ قدم‌های کوچک می‌تواند امیدی برای ادامه مسیر هنرمندان این حوزه باشد.

 

 

 

تازه‌ترین تحولاتفرهنگیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۳۳۳۰۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر