هرجا برویم ریشه در این خاکیم

بسیاری در مواجهه با موضوع مهاجرت، تجربه دوگانهای دارند؛ ماندن درست است یا رفتن؟
هفت صبح| آوا گنجی، بازیگر نقش آواست. با وجود اینکه معتقد است داستان آوا با داستان او متفاوت است. او هم شاید مثل آوا به مهاجرت اندیشیده باشد؛ گنجی میگوید جغرافیایی که ما در آن زیست میکنیم همه را یکبار به فکر مهاجرت انداخته است.
آوای واقعی و آوای داستان خصوصیات مشترک زیادی داشتند، آنقدر که آوا گنجی بعد از این نمایش و تجربه بازی در نقش کسی که مهاجرت در زندگیاش شرایط سخت و عجیبی را ایجاد کرد؛ به این مفهوم جور دیگری نگاه میکند. آوا گنجی میگوید بعد از این نمایش دیگر اطمینان دارد که هرکس رفته، هرکس به فکر رفتن است و یا هرکس خیالش را در سر دارد، درنهایت مثل او به این میرسد که هرجای دنیا باشیم، به هرجای دنیا برویم باز هم ریشه در ایران داریم.
اولین برداشتتان از شخصیت «آوا» چه بود؟
گویا بسیاری از خصوصیات رفتاری و خلق و خوی این شخصیت برحسب شخصیت واقعیام طراحی شده بود، اما اتفاقهایی که او در زندگیاش تجربه کرده، تجربه شخصی من نبود. البته موضوع مهاجرت در جغرافیایی که در آن زندگی میکنیم بسیار رخ میدهد و احتمالا همه ما به آن فکر کردهایم. همه در اطرافمان، کسانی را داشتهایم که مهاجرت کردهاند و یا این تصمیم را داشتهاند، کسانی که نه به آن فکر کردهاند و نه رفتهاند و تعریف دیگری از آن برای خود داشتند.
برای درک بهتر شخصیت، سراغ تحقیق رفتید؛ پیشتر با کسانی که قصد مهاجرت داشته باشند مواجه شده بودید؟
بسیاری در مواجهه با موضوع مهاجرت، تجربه دوگانهای دارند؛ ماندن درست است یا رفتن؟ این سوال را پیشتر میدانستم و برای تصویر شخصیت آوا به شکلی درست، شروع به تحقیق کردم. از اطرافیانم که در کشورهای دیگر زندگی میکنند یا تجربه مهاجرت را داشتند پرسوجو کردم. داستانهای متفاوتی شنیدم، تجربههایی که نه فقط برای ایفای نقش آوا که در زندگی واقعیام نیز به کمکم آمد.
«آوا» با آوا تضاد و تفاوتهای فاحشی داشت تا شما را برای تصویرش روی صحنه و مقابل مخاطب به چالش بکشد؟
در زندگی واقعیام بارها خودم را به جای آوا قرار دادهام و تصورش کردهام. درواقع تفاوت و تضادی با این شخصیت ندارم. شاید اگر در واقعیت در موقعیتی اینچنینی مثل او قرار میگرفتم، من هم چنین تصمیمی برای ادامه زندگی میگرفتم. آوا، استیصال دارد، اما با این شرایط به زندگی ادامه میدهد و حس مادر شدن را تجربه کرده است.
تجربه بازی در این نقش چه تاثیری در نگاهتان نسبت به موضوع مهاجرت داشت؟
مهاجرت، عنوان سنگینی است. بیشتر انسانها به آن فکر میکنند، با آنکه میدانند شرایط بعد از رفتن نامشخص است. تصورم این است ما هر کجای دنیا که برویم ریشه ما در این خاک است و ایران برایمان بسیار ارزشمند، دوستداشتنی و هویتش پابرجاست.
شخصیت آوا کجا شکل گرفت، در تمرینها یا روی صحنه نمایش؟
تمرین در پلاتو به پرداخت بهتر شخصیت کمک میکند. فضای عاری از نور، دکور و موسیقی که کمک میکند تمام سختیهای رسیدن به نقش با تمرکز از بین برود و نتیجه حاصل شود. اما در زمان اجرا بازیگر وارد جهانی دیگر میشود که نور، صحنه و موسیقی وجود دارد.
صحنه پرنور با حضور مخاطب که همه توجهاش به اوست شرایط را متفاوت میکند. بازیگر، کارگردانی و تمام اجزای صحنه در این دنیای متفاوت مقابل مخاطب در کنار هم به پیشبرد نمایش کمک میکند. البته تعامل و مواجههام با متن نمایشنامه به خوبی پیش رفت و همچنین ارتباط خوبی با آن برقرار کردم. البته نوع روبهرو شدن با مخاطب در هر شب اجرا در ازای بازخوردی که از پاسخ یا واکنشهایشان دریافت میکنم متفاوت بود و بسیار به بروز هرچه بهتر نقش کمک کرد.
ایجاد تعامل با کارگردان که بازیگر دیگر این نمایش است چه مزایایی جهت ایفای بهتر نقشتان داشت؟
آشنایی با نویسنده و کارگردان نمایش «ایفل» از قبل، تعامل خوبی را برایمان همراه داشت. درک زبان، گفتار و مقصود کارگردان در این اثر برایم بسیار قابل فهم بود. در نتیجه باتوجه به تعامل مشترک بازیگر با نویسنده و کارگردان و بالعکس، این نمایش با تمام تلاشها و سختیها روی صحنه رفت و به نظر موفق شد تا دغدغه خودش را به مخاطب نشان دهد.