جورجینا بعد حادثه‌ای که رونالدو فقط شاهدش بود: من هرگز انسان قبلی نخواهم شد
هر بار که به بلا نگاه می‌کنم از خودم می‌پرسم که آیا آنجل هم شبیه به او می‌شد؟
جورجینا که هیچ فرقی بین فرزندان خودش و فرزندان رونالدو نمی‌گذارد، می‌گوید که بلافاصله به بچه‌ها نگفت که آنجل از دنیا رفته، بلکه به آن‌ها گفت که او کمی دیرتر از خواهرش به دنیا می‌آید. او ادامه داد: «آن‌ها در روز دوشنبه عید پاک به دنیا آمدند. لحظه‌ای که به شدت منتظرش بودی فرا می‌رسد و قلبت می‌ایستد. بلا قوی و سالم به دنیا آمد، اما تکه‌ای از قلبم شکست. از خود می‌پرسی چطور می‌خواهی ادامه بدهی. من آمادگی پذیرش یا تشخیص آنچه برایم رخ داده بود را نداشتم و حاضر نبودم در مورد آن به فرزندانم چیزی بگویم. از آنجایی که هنوز شکم داشتم به آن‌ها گفتم که آنجل دیرتر به دنیا می‌آید، تا اینکه کریس به آن‌ها گفت که آنجل در بهشت است.»
رونالدو قبلاً از مکالمات چالش‌برانگیزی که با فرزندانش هنگام بازگشت از بیمارستان داشت صحبت کرده بود. او در مصاحبه با پیرز مورگان گفت: «جورجینا به خانه رسید و بچه‌ها پشت سر هم می‌پرسیدند: بچه دوم کجاست؟ من در آن روز با کریستیانو (جونیور) صحبت کردم، زیرا او 12 ساله است و خیلی چیز‌ها را می‌فهمد و من صحبت خوبی با او داشتم و با هم کمی گریه کردیم. بقیه بچه‌ها، اما دائم می‌گفتند: مامان بچه دومی کجاست؟ بعد از یک هفته گفتم بیا با بچه‌ها روراست باشیم و بگوییم که آنجل به بهشت رفته.»
و پس از آشفتگی سال گذشته جورجینا متوجه شد که بلا باعث آرامشش شده است. جورجینا می‌گوید: «او تا حدودی موفق شد که آن حفره‌ای را که در زندگی من وجود دارد پر کند. وقتی او بزرگتر شود و به او بگوییم که چه اتفاقی افتاده، به آنچه که به دست آورده بسیار افتخار خواهد کرد.».
اما جورجینا در ادامه گفت: «من دیگر هرگز همان آدم قبلی نخواهم شد. هر بار که به بلا نگاه می‌کنم از خودم می‌پرسم: آیا آنجل هم شبیه به او می‌شد؟ حقیقت این است که احساس می‌کنم حاضر نیستم به آن فکر کنم، انگار هنوز این حقیقت را نپذیرفته‌ام. من همیشه به فرزندانم می‌گویم: برادر کوچک شما در آسمان است، او نمی‌خواهد راه برود، می‌خواهد پرواز کند. هر بار که به آسمان نگاه می‌کنید به او فکر کنید.»
یادآوری‌های دیگری از آنجل برای جورجینا و رونالدو وجود دارد. در این مستند جورجینا را می‌بینیم که به یاد آنجل روی بدن خود تتو می‌کند و رونالدو گفته که خاکستر پسرش را در کنار خاکستر پدرش ژوزه که در سال 2005 به دلیل نارسایی کبد از دنیا رفت، در خانه نگه می‌دارد.
