کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۲۱۵۷۴
تاریخ خبر:
برای ساختن هر نقش‌ از او خاطره می‌سازم

گفت‌وگوی خواندنی با مرجان اتفاقیان ‌میشای سریال ‌کنکل‌

گفت‌وگوی خواندنی با مرجان اتفاقیان ‌میشای سریال ‌کنکل‌

نقشی را بازی می کنم که از خاطره پر باشد و حس طبیعی‌تری به مخاطب بدهد

هفت صبح|  مرجان اتفاقیان بازیگر شناخته شده تئاتر، سینما و نمایش خانگی است. او سابقه قابل توجهی در فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده» و سریال «سیاوش» داشته است؛ و حالا در نقش میشا در سریال «کنکل» بازی می‌کند. اتفاقیان کاراکتر دوشخصیتی میشا را چالش جالب برای خود توصیف می‌کند و می‌گوید برای خلق هر کاراکتر، او ابتدا نقش را در ذهنش خلق می‌کند، از او خاطره می‌سازد و بعد نقش خلق شده را بازی می‌کند. اتفاقی که برای میشا با دو شخصیت متفاوت و پیچیده هم افتاده است. با او به گفت‌وگو نشستیم تا از روندی که در خلق نقش میشا طی کرده تا واکنشی که از مخاطبان گرفته است را تعریف کند.

 مرجان

 نقش‌تان در سریال «کنکل» چه ویژگی‌های خاصی داشت و چه چالشی برایتان ایجاد کرد؟

شخصیت دو وجهی و اهمیتی که این کاراکتر در سریال داشت برایم جذاب بود. «میشا» در ظاهر فقط تلاش می‌کند علاقه‌اش را به «امیر» نشان دهد، اما در باطن نقشه‌ها و انگیزه‌های دیگری دارد که به تدریج و طول روایت مشخص می‌شوند. شخصیتی پر از تناقض‌ و فشارهای روانی که بخشی از آن در خانه ابی و مارال، در دیالوگ‌ها و نوع بیانش عیان می‌شود.

 

چالش اصلی همین لایه‌های پنهان شخصیت بود؛ اینکه بتوانم بدون اغراق شخصیت چندوجهی را به مخاطب نشان دهم. اینکه برای مخاطب در طول داستان سوال می‌شود؛ میشا واقعا چه کسی است؟ آیا واقعا به امیر علاقه دارد؟ آیا فقط بدجنس است یا پلیس است؟

 

به همین خاطر بسیار فکر شده با این شخصیت برخورد کردم تا چیزی از حد تعادلش خارج نشود. با این نقش زندگی کردم تا بتوانم پیچیدگی‌های درونی‌اش که از کودکی همراهش بود را تحلیل و شخصیت را خلق کنم. البته همه ما در جامعه دو چهره داریم، چهره‌ای که در برخورد با آدم‌ها بروز می‌دهیم و چهره‌ای که واقعیت درون‌مان است.

 

شخصیت‌تان در این اثر چه درونیات و کشمکش‌هایی داشت که کمتر در آثار مشابه دیده می‌شود؟

میشا به ظاهر بسیار محکم است، اما درواقع آدم تنهایی است. او میل به قدرت و همزمان ترس عقب ماندن از اطرافیانش را دارد. این میل به قدرت یا ترس باعث می‌شود دست به انتخاب‌هایی بزند که در ظاهر غیرمنطقی‌اند، اما این مسائل آن‌قدر برایش مهم است که دائم تلاش می‌کند به آن‌ها برسد. تلاش او به خاطر تنهایی‌هایی است که حس می‌کند، او فکر می‌کند چیزهایی که باید داشته باشد را ندارد، پس احساس پوچی می‌کند. به همین خاطر به دنبال این است هرطور که شده خواسته‌هایش را که به خلأیی در درونش تبدیل شده را پر کند.

 

 از منظر یک بازیگر زن، کار کردن در فضای بسته و تنش‌زا چگونه بر نحوه بازی شما اثر داشت؟

هر لوکیشنی می‌تواند تاثیر خودش را بر روند بازیگری بگذارد. لوکیشن هر چقدر محدودتر باشد طبیعتا تاثیر بیشتری دارد. بازیگر در هر محیطی که پیش از آن تجربه‌ حضور در آن را نداشته حس و حال متفاوتی پیدا می‌کند، اما باید حسی که متعلق به کاراکتر است را به مخاطب منتقل کند.

 

در «کنکل» لوکیشن کارخانه تاثیر جدی‌تری روی من داشت. وقتی در آن محیط قرار گرفتم، احساس کردم آن‌جا پر از تجربه و خاطره است. محدود بودن فضا به همسانی بیشترم با آن رسید. من زمانی که در لوکیشن‌های محدود قرار می‌گیرم سعی‌ می‌کنم با خاطره‌سازی با آن محیط ارتباط و آشنایی برقرار کنم.

 

 روند ساخت سریال چه تجربیات ویژه‌ای برایتان داشت؟

چیزی که در این پروژه برایم جذابیت داشت، انرژی و حال خوب بین اعضای گروه بازیگران و عوامل پشت صحنه بود؛ همین باعث شد همه عوامل نهایت توان‌شان را برای بهتر پیش رفتن بگذارند. همکاری با رامتین لوافی هم همکاری پرجذابیتی بود. او انرژی زیاد دارد، در همه سکانس‌ها عمیقا از آنچه قرار است رخ دهد صحبت می‌کند تا بازیگر راحت فضای موردنظرش را درک کند. نکته دیگر پذیرش او نسبت به پیشنهادهای بازیگران بود، همین ویژگی یکی از دلایل همکاری‌ام با او بود.

 

 برای انتقال پیچیدگی‌های نقش‌تان چه روش‌هایی را به کار گرفته بودید؟

اول رفتارهای سطحی و روزمره میشا را برای خودم مشخص کردم، سپس نشانه‌های درونی کاراکتر را با خودم مرور کردم. برای هر لحظه و دیالوگ به ساخته‌های ذهنی‌ام از کاراکتر رجوع کردم تا دلیل آن رفتار را پیدا کنم. همین دریافت را در لحن، ریتم گفتار و وضعیت تنش‌های بدنی‌ام نشان می‌دهم. درواقع این نوع بروز احساسات یک کاراکتر با دیگر شخصیت‌های این اثر متفاوت است.

 

 در مواجهه با چنین نقش‌هایی که بار روان‌شناختی زیادی دارند چه تجربه یا تمرینی برای حفظ تعادل ذهنی خودتان انجام می‌دهید؟

بعد از خواندن فیلم‌نامه درباره شخصیت موردنظر یادداشت‌هایی می‌نویسم و خاطره‌سازی می‌کنم. چراکه باور دارم زمانی که ذهنم از شخصیتی که می‌خواهم نقشش را بازی کنم از خاطره پر باشد حس طبیعی‌تری به مخاطب منتقل می‌کنم. در عین حال تحلیل رفتاری و گفتاری شخصیت را بررسی می‌کنم.  در صحنه‌هایی که بار حسی بیشتری دارند از شخصیت واقعی خودم فاصله بیشتری می‌گیرم تا حس دقیق‌تری بسازم.

 

چطور با حفظ اصول واقع‌گرایی، لایه‌های مختلف شخصیت را در مواجهه با سایر کاراکترها نمایش دادید؟

تلاشم بر این بود که ارتباط شخصیت میشا با سایر شخصیت‌ها بیش از اندازه اغراق‌آمیز یا سطحی نباشد تا تعادل برقرار شود. برای هر صحنه، موقعیت سکانس را در ذهنم زندگی می‌کنم و گاهی حرکات و واکنش‌ها را برای خودم شرح می‌دهم تا بتوانم تشخیص درستی از صحنه داشته باشم. درواقع هر رفتار و واکنش شخصیت را با توجه به گذشته‌ای که درباره‌اش تصور کرده‌ام و انگیزه‌هایی که از او ساخته‌ام با خودم مرور می‌کنم تا به واقع‌گرایی احترام بگذارم.

 

کدام جنبه از کارگردانی رامتین لوافی برای شما الهام‌بخش و مفید بود؟

جدا از آنکه لوافی فردی بسیار حرفه‌ای، باسواد و کاربلد است و تجربه‌های بسیاری دارد، کنارش بسیار آموختم. او در زمان فیلمبرداری دائم درباره ایده‌ها، پلان‌ها و سکانس‌ها با بازیگران صحبت می‌کند. از شخصیتی که نقش‌ها دارند توضیح می‌دهد تا بازیگران با دانسته‌های دقیق نقش را ایفا کنند.

 

 آیا برای بهتر نمایش دادن این نقش ترغیب شده بودید از ویژگی‌ها یا رفتارهای مضاعفی استفاده کنید؟

شخصیت میشا از نظر لحن، فکر و برخورد با شخصیت امیر، از خود واقعی‌ام بسیار دور است. پس تا حد توانم سعی کردم شخصیت را از خودم دور نگاه دارم. به همین خاطر توانستم به شخصیت میشا جزئیاتی اضافه کنم که در شخصیت واقعی‌ام وجود ندارد.

 

برای پیگیری اخبارفرهنگیاینجا کلیک کنید.
کدخبر: ۶۲۱۵۷۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر