شکستن قواعد سنتی طراحی و ایجاد سبکی کاملاً شخصی

اگر احساسی در کار نباشد، طراحی فقط تزئین است
هفت صبح، مریم برادران| دیوید کارسون یکی از بحثبرانگیزترین و در عین حال تأثیرگذارترین طراحان گرافیک معاصر است. او به خاطر شکستن قواعد سنتی طراحی و ایجاد سبکی کاملاً شخصی و جسورانه شناخته میشود. طراحیهای کارسون اغلب غیرقابل پیشبینی، بههمریخته و حتی گاهی «غیرخوانا» توصیف میشوند، اما همین ویژگیها باعث شد که او به چهرهای متمایز در دنیای گرافیک تبدیل شود.
کارسون در سال 1955 در تگزاس به دنیا آمد و تا مدتها فکر نمیکرد مسیر زندگیاش به طراحی ختم شود. درواقع، او ابتدا معلم دبیرستان و سپس موجسوار حرفهای بود. علاقهاش به هنر و طراحی در دهه ۱۹۸۰ شکوفا شد، زمانی که بدون آموزش رسمی در گرافیک، وارد دنیای طراحی مجلات شد.
او در اوایل دهه ۹۰ میلادی به عنوان طراح و مدیر هنری مجله موسیقی Ray Gun به شهرت رسید. سبک طراحیاش در این مجله انقلابی بود. او از تایپوگرافی آزاد، ترکیبهای رنگی عجیب، بریدگی تصاویر و چیدمانهای نامعمول استفاده میکرد که کاملاً با استانداردهای طراحی آن زمان در تضاد بود. در یکی از شمارههای معروف Ray Gun، او مصاحبهای با خواننده معروف Bryan Ferry را با فونتی نامتعارف چاپ کرد که عملاً غیرقابل خواندن بود، زیرا احساس کرده بود محتوای مصاحبه کسلکننده است!
این نوع طراحی که معمولاً به سبک پسامدرن یا «گرانج» گرافیک نسبت داده میشود، با واکنشهای بسیار متفاوتی روبهرو شد. برخی از منتقدان، کارسون را نابغهای جسور دانستند که فرم و محتوا را به شیوهای جدید درهم آمیخته، در حالی که دیگران او را متهم به بینظمی و آشفتگی بصری کردند. اما چیزی که مسلم است، تأثیر عمیق او بر نسلهای بعدی طراحان است.
کارسون در کتابهایش مثل The End of Print که بسیار پرفروش شد، فلسفه طراحیاش را شرح داده. او باور دارد که طراحی باید احساسبرانگیز باشد، حتی اگر خوانایی در اولویت دوم قرار بگیرد. او میگوید: «اگر احساسی در کار نباشد، طراحی فقط تزئین است.»
طراحیهای کارسون در تبلیغات، مجلات، جلد آلبومها و حتی پروژههای هنری شخصیاش به چشم میخورد. او با برندهای بزرگی مانند Nike، Pepsi، Microsoft و Levi’s همکاری داشته، اما همیشه سبک شخصی خودش را حفظ کرده است.دیوید کارسون ثابت کرد که طراحی گرافیک فقط انتقال اطلاعات نیست، بلکه میتواند احساس، واکنش و حتی شوک ایجاد کند.
او مرز میان نظم و هرجومرج را جابهجا کرد و به ما نشان داد که طراحی میتواند نوعی بیان هنری بیقانون باشد.