کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۰۵۶۳۸
تاریخ خبر:
چگونگی بازنمایی جنگ مدرن در سینما و سویه‌های امیدبخش آن در گفت‌و‌گو با محمدحسین لطیفی و مهدی سجاده‌چی

‌سلام به میهن و احیای غرور ملی

‌سلام به میهن و احیای غرور ملی

‌ لطیفی: اصلی‌ترین وظیفه سینماگران، بازگرداندن غرور ملی به شهروندان است‌

هفت صبح، محمدعرفان صدیقیان |  جامعه ایرانی دوازده روز سخت را پشت سر گذاشت و با وجود پایان درگیری‌ها و برقراری آتش‌بس موقت، انگار هنوز عموم مردم در سکوت و بهتی عمیق به سر می‌برند. شاید بدبین‌‌ترین افراد به روابط میان ایران و اسرائیل هم باور نمی‌کردند که به یک‌باره جنگی چنین پیچیده رخ دهد. این جنگ اتفاق افتاد و حالا با پایان آتش‌بس، وضعیت به گونه‌ای است که انگار آرامش مردم دستخوش تغییری جدی شده و هیچ‌کس حال و روز خوشی ندارد.

 

جنگ به زودی بر پرده سینما

با برقراری آتش‌بس احتمالا بسیاری از مدیران سینمایی و فیلمسازان به فکر ساخت آثاری با محوریت جنگ دوازده روزه هستند. حتی رائد فریدزاده، رئیس سازمان سینمایی چند روز پیش در گفت‌و‌گویی اشاره کرد که امسال بنیاد سینمایی فارابی، تولید فیلمی را در این خصوص برعهده خواهد داشت.

   

جنگ مدرن، سینمای جنگی مدرن

اما جنگ دوازده روزه می‌تواند فرصتی تازه برای سینمای کلیشه‌ای دفاع مقدس و مقاومت فراهم کند تا با فاصله گرفتن از مواردی که بارها مورد پرداخت قرار گرفته و همچنین گفتمان‌های ایدئولوژیک رایج، مسیری متفاوت را در پیش بگیرد. در جنگ میان ایران و اسرائیل با نوعی نبرد «مدرن» مواجه بودیم که با خود آور‌ده‌های تازه‌ای برای استفاده‌های بصری و روایی به همراه خواهد داشت. 

 

در این دوازده روز، دیگر مفاهیم جنگ کلاسیک و نبردهای میان گردان و لشکر جریان نداشت، بلکه این تکنولوژی و رویکردهای مهندسی بود که قدرت‌نمایی هر یک از دو جبهه را تضمین می‌کرد. بنابراین طبیعی است که روایت‌هایی قهرمان‌محور با شمایل تثبیت‌شده از پروتاگونیست‌های کلیشه‌ای با خصایل خط‌کشی شده نمی‌تواند بستر اصلی خلق قصه در رابطه با موضوع‌های کلان مرتبط با جنگ را شکل دهد و صورت‌بندی کند.

   

همبستگی به نام وطن

 وقایع اخیر نشان داد که همچنان عامل همبستگی اجتماعی در میان عموم جامعه نمودی چشمگیر دارد و فارغ از نوع تفکر و دریافت‌های ایدئولوژیک، زمانی که موجودیتی به نام «وطن» دچار مخاطره می‌شود، اکثریت ملت فارغ از طبقه‌بندی‌های جناحی و رویکردهای سیاسی، به میدان می‌آید. همین موضوع می‌تواند زمینه‌ساز طراحی پلا‌ت و زیرمتن‌های متنوعی شود.

 

 نقش سینما و تلویزیون در پایداری روانی

مسئله دیگر این است که وقوع جنگ دوازده روزه و پیامد‌‌های حاصل از آسیب‌های آن، سلامت روانی عموم جامعه را تحت‌تاثیر خود قرار داده است و  خارج شدن از آن مستلزم گذشت زمان و پدید آمدن وضعیت امنیتی پایدار در کشور  است. در این شرایط، رسانه‌های فراگیر و خصوصا آثار دراماتیک تولید شده در سینما و تلویزیون می‌تواند نقشی مهم و موثر برعهده داشته باشد.

 

احتمالا بسیاری از ارگان‌های مرتبط و غیرمرتبط با تولید آثار سینمایی و تلویزیونی هم‌اکنون دست به کار طراحی و تولید فیلم‌ها و سریال‌هایی با موضوع جنگ دوازده روزه میان ایران و اسرائیل شده‌اند. برای روشن‌تر شدن ابعاد این نبرد و چگونگی بازنمایی شکل مدرن آن در قاب تصویر، با محمدحسین لطیفی، کارگردان و  مهدی سجاده‌چی، نویسنده که نتیجه همکاری مشترک آن‌ها منجر به تولید اثر ماندگار «روز سوم» شده است، به گفت‌و‌گو نشستیم تا از نگاه این دو هنرمند، ضمن تبیین و بررسی نکات افتراق و اشتراک جنگ هشت‌ساله و دوازده روزه، رسیدن به نقطه تعادل روانی در جامعه با استفاده از ظرفیت‌های مدیوم سینما و تلویزیون را مورد بررسی قرار دهیم.

 

محمدحسین لطیفی: 

وظیفه امروز سینما، بازنمایی غرور ملی است

100_11zon+(1)

   به نظر می‌رسد که در نبرد میان ایران و رژیم اسرائیل شاهد جنگی مدرن بودیم که با دوران هشت‌ساله دفاع‌مقدس تفاوت‌های چشمگیری در نحوه مقابله و رزم وجود داشته است. به نظر شما این اتفاق چگونه باید در سینما مورد بازنمایی قرار گیرد و به تصویر کشیده شود؟

چگونگی بازنمایی و به تصویر کشیدن جنگ میان ایران و اسرائیل نیازمند تفکر و ارزیابی دقیق است. من معتقدم آنچه رخ داده، جنگ محسوب نمی‌شود، بلکه یک سبوعیت و حیوانیت از طرف مقابل است. گویی رژیم اشغالگر، هنوز از خون مردم غزه سیر نشده و بعد از حمله وحشیانه خود که منجر به کشته شدن چیزی در حدود ۶۰ هزار فلسطینی شد، می‌خواهد در کشوری که مرز مشترکی با آن ندارد و میان این دو منطقه به اندازه دو کشور فاصله است، دست به کشتار بزند.

 

در تمام جهان بروز جنگ به دلیل منافع اتفاق می‌افتد و باید دید منفعت نابودی ایران برای رژیم اسرائیل چیست؟ آنها در پاسخ به این سوال، موضوع «حیات» را مطرح می‌کنند. به نظر من اینکه اسرائیل با وجود فاصله جغرافیایی و عدم مرز مشترک تصمیم می‌گیرد تا به ایران حمله کند، با هیچ متر و معیاری توجیه‌پذیر نیست و نمی‌توان آن را معنی کرد. 

 

   جنگ دوازده روزه میان ایران و اسرائیل چه تاثیری بر عموم جامعه داشته است؟ فکر می‌کنید در این مدت بروز چه خصلتی در جامعه بیش از هر چیز نمود داشته است؟

حمله رژیم اسرائیل به ایران باعث شد تا غرور ملی ما ایرانیان جریحه‌دار شود و پیوندی که در میان افراد جامعه ایجاد شد نیز در همین مسئله ریشه دارد. در دوران دفاع مقدس و جنگ میان ایران و عراق، احساس می‌کردیم که کاملا تنها هستیم و در جهان هیچ‌ کشوری در جبهه مشترک با ما قرار ندارد. به این دلیل که جهان اسیر یک تفکر برده‌داری است و در این شرایط حتی کشورهای اروپایی مانند ایتالیا و آلمان هم جرات دخالت و بیان اظهارنظر ندارند. 

 

انگار که یک فرعون نوین حکومت جهانی را برعهده گرفته است و در این شرایط، بسیاری از کشورهای اروپایی حتی حاضرند تا کفش رئیس‌جمهور آمریکا را واکس بزنند. این موضوع ریشه در نوع تفکر و ترس از به خطر افتادن منافع اروپاییان و دولتمردان آنها دارد.

 

 با توجه به اینکه در مدت زمان جنگ امنیت روانی مردم کشور به صورت جدی دچار مخاطره شد، به عقیده شما برای بهبود این شرایط سینما و سینماگران چه نقشی می‌توانند برعهده داشته باشند؟

فرهنگ ایرانیان و اروپاییان با یکدیگر از زمین تا آسمان متفاوت است. در شرایط فعلی، اصلی‌ترین وظیفه سینماگران، بازگرداندن غرور ملی به شهروندان است. در این زمینه باید به گونه‌ای عمل شود تا بدون بزرگنمایی اتفاق‌های رخ داده، رویکردی واقع‌بینانه در پیش گرفته شود و نوعی تلاش صورت گیرد تا غرور ملی به جامعه بازگردد.

 

سال‌ها همه بزرگان و صاحب نظران درخصوص مشکلات امنیتی هشدارهایی را مطرح کرده‌اند. بخش عمده‌ای از مسئله نفوذ، در ارتباط با فقر بوده و همه آن را می‌دانیم. درآمد ناکافی افراد جامعه، متاسفانه باعث شد برخی به جاسوسی تن ‌دهند. این حتی می‌تواند برخی از افراد بلندپایه نظامی را هم شامل شود. بنابراین طبیعی است که برای مثال، از میان یک جمعیت هزار نفره، یک فرد خائن به وطن باشد.

 

فکر می‌کنید عامل اصلی جریحه‌دار شدن غرور ملی در این دوران چه بود؟

اگر در آغاز حملات رژیم اسرائیل پدافند نظامی کشور مورد حمله سایبری قرار نمی‌گرفت، دشمن به سادگی نمی‌توانست وارد کشور شود. موضوع غافلگیری در شرایط جنگی باعث شد تا غرور ملی ما ایرانی‌ها تا حد زیادی جریحه‌دار شود. اما باید به این نکته مهم هم توجه شود که اسرائیلی‌ها خود عنوان کردند که شرایط بخشی از تل‌آویو و حیفا به دلیل حجم خرابی‌ها، مشابه غزه شده است.

 

این موضوع، خود باعث غرور و افتخار است و به آن‌ها نشان می‌دهد که اگر قصد تجاوز به خاک وطن ما را داشته باشند، با وجود فاصله جغرافیایی میان دو منطقه، همچنان پاسخ آن را به صورت قاطعانه دریافت خواهند کرد. سینماگران باید تلاش کنند تا این غرور ملی را به مردم کشور بازگردانند . بسیاری از ما در ابتدای جنگ به عنوان یک ایرانی از وقایع پیش‌آمده بسیار دلگیر بودیم و انگار که به غرور ملی‌مان خدشه وارد شده بود.

 

اما به شخصه زمانی که مشاهده کردم می‌توانیم به سرعت کنترل امور را به دست بگیریم و با دشمن مقابله کنیم، توانستم احساس غرور را بازیابی کنم. «دفاع مقدس» کلید واژه مهمی است و نشان می‌دهد که ما دفاع را مقدس می‌دانیم و هیچ‌گاه آغازگر حمله نیستیم. معتقدم در جنگ دوازده روزه شاهد دفاعی مردانه و جانانه بودیم.

 

 به نظر می‌رسد به عقیده شما پرداختن به مقوله غرور ملی در این شرایط بیش از بازنمایی حوادث استراتژیک جنگ ضرورت دارد.

بله، پیش از پرداختن به مقوله جنگ ۱۲ روزه، بازنمایی مضامینی همچون «غرور ملی» در اولویت قرار دارد. اگر قرار باشد برای سینما، پلتفرم و یا تلویزیون اثری در گونه‌های داستانی، مستند و… تولید شود، باید ساختار کار به گونه‌ای باشد که مخاطب را به وجد بیاورد و در او احساس غرور و شعف ایجاد کند. این موضوع باعث می‌شود که در درازمدت توان دفاعی افراد یک جامعه و حتی قوای مسلح بیشتر شود. مردم باید به این آگاهی دست پیدا کنند که ممکن است جنگ‌های جدید صورت متفاوتی داشته و از برخی جهات شباهتی به دوران هشت‌ساله دفاع‌مقدس نداشته باشد.

 

 به غیر از تولید فیلم و سریال، سینماگران در این شرایط چه وظایفی را می‌توانند برعهده بگیرند؟

به صورت کاملا خودجوش بسیاری از هنرمندان و سینماگران دست به کارهایی زده‌اند که می‌تواند به آرامش و امنیت روانی جامعه کمک کند. برخی در صفحات خود در فضای مجازی نسبت به این جنگ واکنش نشان داده‌اند و برخی از هنرمندان دیگر نظیر محسن چاوشی با انجام فعالیت‌های زودبازده فرهنگی، رسالت اجتماعی خود را به انجام رسانده‌اند. زمانی که هنرمندان سمت و سوی خود را نسبت به جنگ نشان می‌دهند، این اتفاق موجب ایجاد دلگرمی در مردم می‌شود.

 

 به نظر می‌رسد در تولید فیلم‌های استراتژیک و حتی ملی و میهنی کاستی‌هایی جدی وجود دارد. شما در این‌باره چه نظری دارید؟

برای تقویت بخش دفاعی کشور باید بودجه‌ مشخصی از ردیف بودجه وزارت دفاع تخصیص پیدا کند تا امکان تولید آثاری فراهم شود که در افزایش روحیه و آگاهی افراد جامعه نقش داشته باشد. من سال‌ها است که روی این مسئله تاکید کرده‌ام و اعتقاد دارم باید حتما این موضوع شکل اجرایی به خود بگیرد.

 

مهدی سجاده‌چی:

جنگ اخیر، فرصتی برای تحول سینمای دفاع‌مقدس

195551

   به نظر شما اگر سینمای ایران بخواهد وقایع جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل را بازنمایی کند، چه رویکردی را باید در پیش گیرد؟

بازنمایی وقایع رخ داده در جنگ میان ایران و اسرائیل به آشکار شدن لایه‌های امنیتی و پنهان جنگ وابسته بوده که هنوز این اتفاق رخ نداده است. در این جنگ مواردی همچون تکنولوژی، امری بسیار تعیین کننده بوده است. به طور حتم اسرائیل به تکنولوژی دیجیتال پیشرفته‌ای دسترسی داشته است.

 

متاسفانه از این بابت کشور ما با مشکلاتی مواجه بود اما از سوی دیگر، نیروهای مسلح ما نیز دارای نقاط قوتی بودند که به نحو احسن از آن استفاده کردند. در جهان امروز و شیوه جنگ مدرن (جنگال) داشتن زیرساخت‌های تکنولوژی دیجیتال امری تعیین‌کننده است و گویی پیش و پس از پرتاب موشک، این جنگ‌های الکترونیکی است که امری تعیین‌کننده محسوب می‌شود.

 

   بدون شک برای بازنمایی وقایع جنگ روی پرده نقره‌ای، باید ابتدا به ابعاد مختلف آن واقف بود. شما این جنگ را چگونه دیدید و فکر می‌کنید دارای چه تفاوتی با دوران دفاع‌مقدس بوده است؟

جنگی که اتفاق افتاد دارای دو بخش بود. بخش اول مربوط به سلاح‌هایی است که دو طرف درگیر جنگ مستقیما از آن استفاده کرده‌اند و بخش دوم استفاده دشمن از ستون پنجم آموزش دیده در ایران بود؛ که هنوز جزئیات مربوط به آن مشخص نیست. این عامل مخاطب را به یاد رمان «جنگ دنیاها» (هربرت جورج ولز) می‌اندازد.

 

هنوز جزئیات حضور و چگونگی فعالیت نیروهای موساد در کشور مشخص نیست اما می‌توان حدس زد که آن‌ها برای سال‌ها در حال فعالیت و برنامه‌ریزی‌های مربوط به زمان جنگ بودند. به نظر می‌رسد آموزش اصلی مربوط به سرتیم‌ این گروه‌ها در کشورهای خارجی انجام شده و آموزش‌های خوشه‌ای در داخل ایران صورت گرفته است. این موضوع برای سینما دارای جذابیت‌های بی‌شماری است، چراکه در آن بیش از جنایت جنگی، موضوع خیانت مطرح است. عاملی که برای نوشتن یک داستان جنگی، دستمایه‌ای بسیار جذاب به شمار می‌رود. 

 

   به نظر شما زمینه‌های مدرن این جنگ چطور باید در سینما مورد بازنمایی قرار بگیرد؟

در جنگ میان ایران و اسرائیل یک رقابت پیچیده الکترونیک در جریان بوده است که هنوز از جزئیات آن باخبر نیستیم، اما گذشت زمان می‌تواند باعث شود تا ابعاد مختلف آن نمایان شود. به احتمال فراوان تا چند هفته آینده مشخص می‌شود که هر یک از دو طرف جنگ، از چه ابزارهایی علیه یکدیگر استفاده کرده‌اند و سپس مشخص خواهد شد که چه میزان از آن‌ برای خلق روایت سینمایی مناسب است.

 

اینکه برای روایت قصه‌ای درباره جنگ میان ایران و اسرائیل تنها به اتاقی شامل چندین مانیتور و افرادی که مشغول فعالیت هستند اکتفا شود، جذابیت خاصی به وجود نمی‌آورد، چراکه جنگ اصلی در بیرون از این اتاق‌ها جریان دارد و مخاطب مشتاق تماشای این موضوع است که نتیجه فعالیت‌های این افراد در زمین، هوا و دریا چگونه بوده است. 

 

   به نظر می‌رسد بروز برخی مولفه‌های کلیشه‌ای در تولید فیلم‌های مربوط به سینمای دفاع‌مقدس باعث ایجاد آسیب‌های روایی و بصری شده است. این جنگ تا چه اندازه می‌تواند چهره این ژانر بومی را تغییر دهد؟

با وجود اینکه در جنگ نمی‌توان فضیلتی را یافت اما با این وجود، نبرد میان ایران و اسرائیل باعث شد تا جریان مربوط به فیلم‌های دفاع‌مقدس به کلی تغییر پیدا کند. سینمای دفاع مقدس که این روزها به «سینمای مقاومت» تغییر نام پیدا کرده است دیگر ارتباطی با سنگر، خاکریز و مفاهیم جنگ سنتی ندارد.

 

به عقیده من به اندازه کافی فیلم‌های این‌چنینی ساخته شده است و ظاهرا کیفیت تعداد زیادی از این فیلم‌ها به گونه‌ای بوده که حتی سفارش‌دهنده‌ها در ارگان‌های مختلف را هم راضی نکرده است. دیگر قرار نیست تا با کاراکتر‌های باهوش و مهربانی همچون شهید همت مواجه باشیم، چراکه در این جنگ نقش فردیت افراد در درجه اول اهمیت قرار ندارد و با سطحی دیگر از فرماندهی مواجه هستیم که دارای شکل، ساختار و زیبایی‌شناسی متفاوتی از جنگ است. بنابراین اکنون این فرصت وجود دارد تا سینمای دفاع مقدس و یا مقاومت، ظاهری تازه و متفاوت پیدا کند.‌

 

   در به کارگیری الگوهای روایی چه زمینه‌هایی در اختیار نویسنده‌های سینما قرار دارد؟

در «پرواز شبانه» نوشته اگزوپری با قهرمانی مواجه هستیم که با حالتی از یاس و شکست پرواز خود را آغاز می‌کند، از خطوط مختلف دشمن عبور کرده و ماموریت خود را به سرانجام می‌رساند و در مسیر برگشت با حدیث نفس او درباره شکست، یاس و ناامیدی مواجه هستیم و درنهایت نیز او به فردی اثرگذار تبدیل می‌شود.

 

این تنها یک مثال است که نشان می‌دهد چه رویکردی را می‌توان در به تصویر کشیدن جنگ میان ایران و اسرائیل در پیش گرفت. قهرمان این داستان از احساس ترس و ناامیدی کار خود را شروع می‌کند و درنهایت به راه‌های تازه و شرایط بهتر سرشار از امید دست می‌یابد. اگر نویسنده‌ها چنین الگوهایی را شناسایی کنند، می‌توانند روایت‌گر داستان‌هایی جذاب و متنوع باشند.

 

   بنابراین شما معتقد هستید که نبرد میان ایران و اسرائیل فرصتی برای تحول در سینمای مقاومت و دفاع مقدس به وجود آورده است.

سینمای دفاع مقدس و مقاومت به اندازه‌ای دچار رکود و رخوت شده بود که به طور طبیعی برخی از فیلم‌سازان برای فرار از پرداختن به موضوع‌های کهنه، حتی به گونه‌ای از سینمای ضدمقاومت روی آورده بودند. در جنگ اخیر با شکست‌ها و پیروزی‌هایی مواجه بودیم و خوشبختانه دستاوردهای در سطح روحیه ملی و ایجاد همدلی و همبستگی به دست آمد. این جنگ نشان داد تا هر اندازه با یکدیگر به لحاظ فکری دچار اختلاف‌نظر باشیم، اما اکثریت مردم بر روی مفهومی همچون «وطن» اجماع‌نظر دارند و برای حفظ آن حاضر هستند دست به هر کاری بزنند.

 

سینمای ایران می‌تواند از بستر به وجود آمده در زمینه تقویت و برجسته‌سازی روحیه ملی، استفاده‌های فراوانی را صورت دهد. معتقدم درخصوص دفاع مقدس گروهی اشتباه بزرگی را مرتکب شدند. افرادی بودند که اجازه ندادند حس ملی بودن جنگ منتقل شود و تنها بر وجه ایدئولوژیک آن پافشاری کردند. این کار باعث شد که روشنفکران میل کمتری برای ورود به سینمای جنگ داشته باشند، در شرایط فعلی وجه ایدئولوژیک صورتی کمرنگ پیدا کرده و تاکید اصلی بر وجه ملی و میهنی است.

 

 ظاهرا این روزها جنگ اصلی در محیط رسانه‌ای جریان دارد، که البته سینما نیز به عنوان مدیوم تاثیرگذار می‌تواند مطرح باشد. عملکرد رسانه‌ای در این روزها را چطور دیدید؟

رسانه ملی به عنوان بازوی اصلی تبلیغات نرم جنگ متاسفانه همچنان فضایی ایدئولوژیک دارد و حتی از لحاظ عملکرد رسانه‌ای نسبت به دوران هشت‌ساله دفاع‌مقدس عملکرد ضعیف‌تری را به ثبت رسانده است. در آن زمان مردم با علاقه وقایع جنگ را از رادیو و تلویزیون پیگیری می‌کردند اما در زمان جنگ ۱۲ روزه بعید می‌دانم که تعداد مخاطبان رسانه ملی حتی ۲ درصد هم افزایش پیدا کرده باشد.

 

در شرایطی که ایران در جنگی نابرابر و دشوار قرار داشت، این رسانه می‌توانست عملکرد بهتری را در پیش بگیرد اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد. زمانی که یکی از مهم‌ترین مراکز رسانه‌ای کشور در زمان جنگ تغییر رویه‌ای را اتخاذ نمی‌کند و همچنان بر روی مسائل ایدئولوژیک پافشاری می‌کند، یعنی جنگ از حالت ملی خارج شده و به نبرد عقاید تبدیل می‌شود. طبیعی است که عقاید همه افراد یک جامعه یکسان نیست و در این شرایط نمی‌توان بستری برای ایجاد هسبتگی فراهم کرد.

 

 به عقیده شما سینما و سینماگران چگونه می‌توانند در جهت تقویت روحیه جمعی و ایجاد آرامش روانی عمل کنند؟

ساخت و تولید فیلم و سریال امری زمان‌بر است و چیزی در حدود یک سال طول می‌کشد تا یک اثر مراحل مختلف تولید را طی کرده و به نمایش دربیاید. بنابراین امکان اینکه سینما بتواند به سرعت تغییری در وضعیت روحی و روانی جامعه ایفا کند، وجود ندارد. اما در هر صورت سینماگران می‌توانند در جهت تامین امنیت روانی جامعه اقدام‌هایی را صورت دهند.

 

متاسفانه گروه‌های مرجع از جمله سینما و حتی جامعه روحانیت در این مدت لطمه‌‌های فراوانی دیده‌اند که تقصیر بخشی از این اتفاق‌ها برعهده خود ما است و بخشی دیگر ریشه در جنگ رسانه‌ای دارد. در این شرایط سینماگرانی که اعتماد بیشتری به آن‌ها وجود دارد می‌توانند گام‌های موثری در جهت بهبود روحیه عمومی بردارند و کمک کنند تا آرامش روانی به جامعه بازگردد. 

 

سایر اخبارفرهنگیرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۰۵۶۳۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر