کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۵۵۵۸
تاریخ خبر:
قهرمان انیمیشن باید ملموس باشد

«رویاشهر» شهر آرمانی کودک ایرانی

«رویاشهر» شهر آرمانی کودک ایرانی

این انیمیشن سینمایی قصه نوجوانی به نام «آرات» است که رویای قهرمانی در سَر دارد

هفت صبح، ‌ لیلا نوعی | انیمیشن سینمایی «رویاشهر» به کارگردانی محسن عنایتی و تهیه‌کنندگی مصطفی حسن‌آبادی با شعار «شهر رویاهات رو بساز» روی پرده نقره‌ای آمده است.این انیمیشن سینمایی قصه نوجوانی به نام «آرات» است که رویای قهرمانی در سَر دارد و در سفری ماجراجویانه همراه با دوستانش برای رسیدن به شهر رویایی خود، واقعیت‌های تازه‌ای را کشف می‌کند.

 

مدیریت دوبلاژ «رویاشهر» برعهده امیرهوشنگ زند بوده است و میرطاهر مظلومی، زنده‌یاد منوچهر والی‌زاده، منوچهر زنده‌دل، نگین کیانفر، اردشیر منظم، لیلا کوهسار، آرزو آفری و ارسلان جولایی از صداپیشگان آن هستند.مصطفی حسن‌آبادی، تهیه‌کننده این انیمیشن در گفت‌وگوی اختصاصی با «هفت صبح» از تاثیر موسیقی بر گیرایی انیمیشن و اصلاحیات «رویاشهر» گفته است.

 

 ویژگی منحصربه‌فرد «رویاشهر» که شما را متقاعد کرد تا تهیه‌کنندگی این پروژه را بر عهده بگیرید، چه بود؟

تفاوت اصلی «رویاشهر» با آثار دیگر، بحث معرفی الگو مناسب برای کودکان و نوجوانان بود. با توجه به اینکه آثار بین‌المللی قهرمانان متعددی را معرفی می‌کند که همه آنها غیرواقعی، تخیلی و ناهمگون با فرهنگ ما هستند، این موضوع دلیل محکمی برای ما شد تا کاری تولید کنیم که قهرمان و الگوی مناسب با منش و خصوصیات بچه‌های ایرانی داشته باشد. در واقع اصلی‌ترین ویژگی رویاشهر، قهرمان‌پروی متناسب با فرهنگ ایران است.

 

در واقع نقطه آغازین شما خلق یک قهرمان باورپذیر برای بچه‌های ایرانی بوده. اما با توجه به سیر دراماتیک داستان، آیا «آرات» واقعاً از دل فرهنگ ایرانی بیرون آمده یا صرفاً برچسب بومی بر یک الگوی کلاسیک غربی خورده است؟

از اوایل دهه ۹۰ که در استودیو آینده‌نگار با تیمی مشغول تولید محتوا برای کودکان بودیم، همیشه از حضور روان‌شناسان کودک، مشاوران تربیتی و متخصصان حوزه قصه‌پردازی بهره برده‌ایم. شاید در این مسیر، گاهی میان تیم‌های نویسندگی، طراحی و مشاوره اختلاف‌نظرهایی هم پیش بیاید، اما هدف ما خلق الگویی بود که بچه‌ها بتوانند با او هم‌ذات‌پنداری کنند و حتی از اشتباهاتش درس بگیرند.

 

از همان ابتدای شکل‌گیری ایده «رویاشهر» نیز هدف ما این بود که یک قهرمان واقعی و باورپذیر برای بچه‌ها خلق کنیم؛ کسی که نه صرفاً تخیلی و دور از ذهن، بلکه قابل لمس، الهام‌بخش و در عین حال هیجان‌انگیز باشد.

معتقدیم که قهرمان‌مان باید برای کودک قابل درک، برای نوجوان الهام‌بخش و برای والدین هم محترم باشد. بازخوردها از تماشاگران – حتی نوجوانان ۱۶–۱۷ ساله – نشان داد که این قهرمان برای سنین مختلف جذاب بوده است. ما واکنش‌هایی دیدیم که حتی خودمان را شگفت‌زده کرد.

 

برخی از منتقدان معتقدند برخی کاراکترهای این انیمیشن بازتولید نسخه‌های آشنای خارجی هستند. چقدر با این گزاره موافق هستید؟

معتقدم اساسا بحث کلیشه بد نیست. ممکن است شخصیت‌هایی در اثر ویژگی‌های مشابه یادآوری شخصیت‌های آشنا داشته باشند. در آثار بین‌المللی هم بسیار شاهد این موضوع هستیم که شخصیت‌ها مخصوصا شخصیت‌های فرعی، تشابهاتی با سایر شخصیت های فیلم ها داشته باشد.

اما بچه های طراح ما همراه کارگردان، ساعت‌ها روی هر یک از شخصیت‌ها بحث و گفت‌وگو کردند و در نهایت به این شخصیت ها رسیدند. اینطور نبوده که بگویند فلان شخصیت یک انیمیشن را کپی کنیم. به نظر من این موضوع وجود ندارد، حتی کاراکترهای فرعی ما هم به صورت مستقل طراحی شده است. روند تولید ما 4 سال با یک تیم 200 نفره طول کشید و تیم طراح ما صرفا بر اساس فیلمنامه پیش رفتند.

 

با وجود صرف این زمان طولانی، چه چالش‌هایی در زمان ساخت داشتید؟ آیا فیلم دچار ممیزی خاصی شد؟

بزرگ‌ترین چالش ما حفظ یکپارچگی اثر بود. سکانس‌های مختلف در بازه‌های زمانی مختلف تولید و این موضوع باعث دشواری مدیریت کیفیت شد. البته تیم فنی و مدیر پروژه بسیار حامی ما بودند. ممیزی خاصی هم نداشتیم. طرح اولیه فیلمنامه در استودیو آینده نگار شکل گرفت. داستان فعلی که روی پرده رفته است حدود 90 درصد ایده اولیه است. دخالت، ممیزی و سانسور خاصی جهت تولید نداشتیم. ما قبلا هم کارهای حرفه‌ای مثل «بنیامین» در این حوزه تولید کرده بودیم، دوستان به ما اعتماد داشتند و دستمان باز بود. از نظر محتوایی هیچ مشکلی نبود اما از نظر تولیدی چالش‌های متفاوتی از قبیل مدیریت پروژه و حفظ یکنواختی کار داشتیم. در نهایت بعد از اکران در جشنواره، بازخوردهای متفاوتی گرفتیم و اصلاح کردیم.

 

با این اوصاف تغییر پایان‌بندی و حذف بخش‌هایی از آن چقدر حاصل بازنگری درونی بود و چقدر ناشی از استانداردهای اکران؟

بخشی از پایان‌بندی حذف شد و پایان جدیدی طراحی کردیم. نسبت به همین تغییر، موسیقی، دوبله و صداگذاری هم بازنگری شد. اما این تصمیم کاملاً از درون پروژه گرفته شد و نه به خاطر فشار بیرونی.

 

استفاده از موسیقی چقدر در این اثر هدفمند بود؟ به نظر می‌رسد در برخی صحنه‌ها موسیقی بیش از حد بار احساسی فیلم را بر دوش می‌کشد.

نداشتن موسیقی در کار انیمیشن صعف بزرگی محسوب می‌شود. موسیقی کمک کننده است و بخش قابل توجهی از کیفیت انیمیشن به موسیقی و دوبله برمی‌گردد. موسیقی بهزاد عبدی عزیز، در کنار دوبله های خوب عزیزانمان، نقطه قوت کار ما محسوب می‌شود، در واقع موسیقی در انتقال مفاهیم و حس به ما بسیار کمک کرد.

 

با توجه به اینکه فیلم در ابتدا مرز مشخصی بین شهر خیر و شر ندارد و حتی شهر شر رنگ و لعاب دارد، نگران نبودید این ابهام باعث سردرگمی یا درک اشتباه مخاطب کودک شود؟ چطور این ریسک را مدیریت کردید؟

شهر خیر و شر حس‌های مختلفی دارد. این حس ها به کمک رنگ و نور رقم می‌خورد. در بسیاری از آثار ایرانی و خارجی دیدیم که مفهوم ترس، خستگی و ظلم از نور و رنگ کمک گرفتند و برعکس. من با مخاطبین مختلفی کار را دیدم. بچه ها حس بدی به شهر خیر یا شر ندارند. از ابتدای داستان هم این موضوع به صورت ملموس حس نمی‌شود، فیلم ابتدا با شهر شر شروع میشود، اما شهر رنگ و لعاب دارد تا داستان لو نرود و رفته رفته ماجرا را متوجه می‌شوند. در ادامه به آرامی شهر خیر و شهر مشخص می‌شود و بچه ها قدرت تفکیک پیدا می کنند.

 

بچه‌ها در سکانس‌های هیجانی تشویق می‌کردند، در لحظات احساسی سکوت می‌کردند، در صحنه‌های ترسناک دست هم را می‌گرفتند. این یعنی ارتباط واقعی برقرار شده است. ما به دنبال همین تجربه جمعی بودیم، تجربه‌ای که بعدها به یک خاطره فرهنگی تبدیل می‌شود. قهرمان ما با بچه‌ها زندگی می‌کند، با آن‌ها می‌خندد، می‌ترسد، تصمیم می‌گیرد و اشتباه می‌کند. همین اشتباه‌هاست که او را به یک الگو تبدیل می‌کند، نه به یک موجود ایده‌آل دور از دسترس.

 

شما از تجربه «بنیامین» هم یاد کردید. به نظر شما چرا با وجود تجربه قبلی، صنعت انیمیشن ایران هنوز از نظر توزیع و بازاریابی آثار در سطح ضعیفی قرار دارد؟

ما در کاشان با «بنیامین» کاری را شروع کردیم که در خارج از پایتخت بود و باعث شد بچه‌های زیادی در شهرهای غیرمرکزی باور کنند که می‌توانند وارد این حوزه شوند، امروز هم رویاشهر می‌تواند برای نسلی از انیماتورها انگیزه‌ساز باشد. همین حالا هم شاهد فعالیت استودیوهای متعدد در سراسر کشور هستیم که این مسیر را ادامه می‌دهند. اگر حمایت باشد، قطعاً تولید آثار بهتر ممکن است. مشکل بازاریابی ریشه در کل سیستم فرهنگی و توزیعی دارد. قطعاً مسیر هنوز ادامه دارد. ما ادعا نداریم که به نقطه ایده‌آل رسیده‌ایم. رویاشهر یک تلاش مهم و رو به جلو بود، اما می‌دانیم که هنوز نقص‌هایی وجود دارد. امیدواریم در آثار بعدی این نقاط ضعف را جبران کنیم و به سمت تولید شخصیت‌هایی برویم که استاندارد و اثرگذار باشند.

 

به انگیزه و استعداد جوانان خارج از پایتخت اشاره کردید. در سال های اخیر شاهد مهاجرت انیماتورها از ایران بوده ایم. این موضوع چه آسیبی به رشد این صنعت می‌زند؟

یکی از دغدغه‌های اصلی حرفه ما، موضوع مهاجرت نیروهای متخصص انیمیشن است. متأسفانه در حال حاضر شاهدیم که بسیاری از فعالان حوزه انیمیشن به صورت فریلنسر با استودیوهای بین‌المللی همکاری حرفه‌ای می‌کنند، یا اینکه به طور کلی مهاجرت کرده‌اند. این اتفاق بسیار تلخ است، به‌ویژه وقتی بدانیم که این افراد از ابتدا در کنار استودیوهای داخلی کار کرده‌اند و تجربیات ارزشمندی کسب کرده‌اند که می‌توانست در داخل کشور، موتور محرک پیشرفت صنعت انیمیشن باشد.

 

یکی از دلایل این مهاجرت‌ها، فقدان حمایت‌های لازم است. آثار تولیدشده گاهی با سطحی پایین‌تر از ظرفیت خلاقیت و پیشرفت نیروهای فنی و هنری روبه‌رو می‌شوند. به‌عنوان مثال، پس از تولید انیمیشن «رویاشهر»، سفارش‌هایی برای تولید مجدد این اثر داشتیم. در حالی‌که هنرمندان ما انتظار ندارند کاری را که انجام داده‌اند، تکرار کنند؛ بلکه می‌خواهند رشد کنند، آثار حرفه‌ای‌تر تولید کنند و پله‌پله به استانداردهای بین‌المللی نزدیک شوند.

 

راهکار چیست؟

تولید آثار جدید و خلاقانه‌تر، به دور از تکرار، طبیعتاً نیازمند منابع مالی گسترده‌تر است. اما تأمین این منابع در بسیاری موارد امکان‌پذیر نیست. از سوی دیگر، برخی نهادهایی که به ظاهر حامی انیمیشن هستند، حمایتی را در اختیار می‌گذارند که در عمل هیچ کمکی به استودیوهای حرفه‌ای نمی‌کند.

راهکار اصلی به نظر من این است که از استودیوهای معتبر و با سابقه، که آثار قابل دفاعی در کارنامه دارند، حمایت ویژه شود. متأسفانه برخی سازمان‌ها، به بهانه تولید انیمیشن، بودجه‌هایی را صرف طرح‌هایی می‌کنند که هیچ نسبتی با کیفیت حرفه‌ای ندارند و در نتیجه، استودیوهای واقعی متضرر می‌شوند.

ما در حال حاضر فقط سه استودیوی انیمیشن حرفه‌ای و شناخته‌شده در کشور داریم. اگر به‌جای اینکه مدام استودیوهای جدید و پراکنده ایجاد کنیم، روی تقویت و رشد همین استودیوهای موفق تمرکز کنیم، به نتایج بسیار بهتری می‌رسیم.

در نهایت با توجه به نقش انیمیشن در تفکر کودک و نوجوان، چه پیشنهادی برای تقویت و تداوم اثرگذاری فرهنگی از این طریق دارید؟

حمایتگرانی که با عنوان حمایت از انیمیشن وارد این عرصه می‌شوند، گاهی نگاهشان به این سمت می‌رود که اگر دو اثر موفق تولید شد، کافی‌ست. در حالی که ما با هر اثری که تولید می‌کنیم، در حال پیش بردن الگوهایی هستیم که باید در آثار بعدی، نواقص و کمبودهایشان جبران شود تا بتوانیم آثار جامع‌تری و از منظر مخاطب، کارآمدتری خلق کنیم.

در حقیقت انیمیشن ایرانی می‌تواند برای کودکان این سرزمین به یک خاطره جمعی تبدیل شود. این در حالی ا‌ست که انیمیشن‌های خارجی وقتی وارد کشور می‌شوند، با دوبله‌های متفاوت و در استودیوهای گوناگون، گاه با تفاسیر مختلف دوبله می‌شوند. در نتیجه، داستانی که یک انیمیشن دارد، ممکن است با پیام‌ها و خروجی‌های متفاوتی به دست مخاطب برسد، و این باعث می‌شود آن تأثیر و هم‌افزایی که یک اثر باید ایجاد کند، تضعیف شود. اما انیمیشن ایرانی به واسطه داشتن دوبله و تصویر واحد و اکران هم‌زمان، توانایی ایجاد خاطرات جمعی بسیار خوبی را دارد. همین مسئله مسئولیت سنگینی بر دوش ما قرار می‌دهد تا با دقت و حساسیت بیشتری عمل کنیم و با تمام توان، آثاری با کیفیت بالاتر تولید کنیم.

مخاطبان و مسئولان چه کمکی می‌توانند به انیمیشن ملی کنند؟

ما از همه مخاطبان و مسئولان می‌خواهیم اگر دغدغه فرهنگ و آینده فرزندان این سرزمین را دارند، از آثار بومی و ملی مثل رویاشهر حمایت جدی داشته باشند. شاید ندانند دقیقاً چه کاری از دستشان برمی‌آید، اما همین که این دغدغه را داشته باشند، مهم است. امروز موفقیت رویاشهر موفقیت یک استودیو نیست؛ موفقیت صنعت انیمیشن ایران است.

اگر حمایت جدی صورت بگیرد، نه‌تنها آثار بهتری تولید خواهیم کرد، بلکه انیمیشن ایران می‌تواند به صنعتی تبدیل شود که فرهنگ این سرزمین را به جهان صادر کند. خصوصاً حالا که در عصر هوش مصنوعی هستیم و انیمیشن می‌تواند پیوند قدرتمندی با فناوری برقرار کند و نقش مهمی حتی فراتر از فرهنگ، در اقتصاد و دیپلماسی فرهنگی ایفا کند.

 

 

سایر اخبارفرهنگیرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۵۹۵۵۵۸
تاریخ خبر:
ارسال نظر