کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۵۰۷۵
تاریخ خبر:
نگاهی به تحولات صداوسیما:

مدیران در قاب رسانه مانده‌اند

مدیران در قاب رسانه مانده‌اند

‌سیما پاسخگو نیست، ‌اعتماد عمومی پشت میکروفن‌ها شکل نمی‌گیرد

هفت صبح| حالا دو ماهی می‌شود که تلویزیون در سه قدمی‌ام قرار گرفته، نه یکی که دو تلویزیون. این تلویزیون‌ها همیشه خاموش‌اند. قرار بر این بود که برای رصد شبکه‌های تلویزیونی و اطلاع از اخبار اینجا باشند؛ اما تنها زینت‌بخش دیوار کناری هستند. چندباری گروهی تلاش کردیم که به رسالت مانده بر دوش تلویزیون وفادار بمانیم، آن را روشن کردیم، شبکه‌ها را بالا و پایین کردیم. مثل روزی که بندر رجایی بندرعباس آتش گرفت.

 

شبکه خبر مرجع رسمی برای تازه‌ترین خبرها بود، اما نبود. آنچه در کانال‌های تلگرامی و سایت‌ها منتشر می‌شد لحظات نفسگیر آتش بود اما در شبکه خبر، اول زیرنویس،‌ بعدتر یک خبر جزئی اعلام انفجار و آتش؛ باقی پرداختن به دنیای خبرهایی بود که هیچ چیز تازه‌ای در آن نداشت. یا آن روز که تصمیم گرفتیم به تولیدات نمایشی نظری بیفکنیم. این را همکار حوزه دیگر پیشنهاد داد.

 

شبکه یک مشغول بازپخش سریال «ناریا» بود. از تصاویری که می‌دیدم سردر نمی‌آوردم. نه بازی‌ها را درک می‌کردم، نه حتی طراحی لباس را. از خیر آثار نمایشی سیما هم گذشتیم. تنها یک چیز برایمان ماند. پخش فوتبال از شبکه سه. در تمام این دو ماه، تلویزیون‌ها گهگداری برای دیدن فوتبال‌های بسیار مهم،‌ نه حتی کمی مهم روشن می‌شوند. ما هنوز هم تلویزیون نگاه می‌کنیم.

 

سال‌هاست تلویزیون نمی‌بینیم!

این تصویر ناشناخته‌ای برای هیچکس نیست. واقعیتی که از جمله روشنفکرانه «سال‌هاست تلویزیون نمی‌بینم» عبور کرده و حالا به واقعیت گستره وسیعی از مخاطبان رسیده است. برای اثبات این مدعا از جامعه آماری کوچک اطرافیان باید فراتر رفت. بهترین راه رسیدن به نتیجه، چیزی نیست جز آمارهایی که توسط روابط عمومی سازمان صدا و سیما منتشر می‌شود.

 

با توجه به آمارهای منتشر شده حتی با اغماضی که از دیرزمان در اعداد وجود داشت، دیگر نیازی نیست که اصل این واقعیت که مخاطب از سیما دور شده را بار دیگر مورد سوال یا بحث قرار داد. آنچه حالا مورد پرسش است اینکه سیاست تحولی سازمان که دو سال گذشته به عنوان مهم‌ترین اولویت تلویزیون شناخته شد تا امروز که نزدیک به دو سال از آن گذشته، منتج به چه نتیجه‌ای شده است.

 

رسانه ملی در صعود مخاطب از‌ جهان پیشی گرفت

اواخر سال گذشته،‌ روابط عمومی سازمان صدا و سیما در یک نشست خبری از افزایش آمار مخاطبان این سازمان گفت. همان چیزی که رئیس سازمان نیز بارها بر آن اشاره و تأکید داشته است. محسن شاکری‌نژاد در نشست سراسری افق تحول رسانه ملی با عنوان «سیما در مسیر تحول» اعلام کرد:‌ «میزان بیننده سیما از بهار ۱۴۰۲ با عدد ۵۹.۷ درصد، در تابستان ۱۴۰۳ به ۶۵.۲ رسیده است.

 

تعداد مخاطبان سیما سیر صعودی گرفته است.» وی این صعود چشمگیر سازمان را در مقایسه با آمار کاهش تماشای تلویزیون‌های خطی دنیا، دستاورد می‌خواند. به گفته او در سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۴ میزان تماشای محتوای این تلویزیون‌ها در دنیا از ۲۶۲ دقیقه به ۱۵۶ دقیقه کاهش پیدا کرده است. او علاوه بر عامل شبکه‌های اجتماعی که هم در کاهش مخاطب جهانی و هم در کاهش مخاطب رسانه ملی موثر بوده است به نکته دیگری اذعان داشت.

 

در سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱، مخاطب رسانه ملی کاهش پیدا کرد، اما نتیجه برنامه تحول رسانه ملی درنهایت توانست مخاطب از دست رفته را بازگرداند و منجر به افزایش نسبی آمار تماشاگران شود. شاکری‌نژاد در این نشست از یک تحول دیگر نیز یاد می‌کند.

 

عدد بینندگان بخش خبر ۶۰.۴ درصد است. عددی که در ظاهر عجیب به نظر می‌رسد، اما رقم اعلامی روابط عمومی سازمان زمانی عجیب‌تر می‌شود که شاکری‌نژاد رشد مخاطبان رسانه‌های اجتماعی که عامل اصلی ریزش مخاطب تلویزیون در سراسر جهان است؛ را در ایران فقط 13.8 درصد بیشتر می‌داند؛‌‌‌«در سال 1403، میزان استفاده از رسانه‌های اجتماعی ۷۴.۲درصد بوده است».

 

سند تحول پیش از تصور متحول کرد

پیمان جبلی رئیس سازمان صدا و سیما که تنها چند ماه پس از حضور سند تحولی برای سازمان صدا و سیما تهیه کرد، کمتر از یک سال بعد، سند را تدوین و به مرحله اجرا گذاشت. سند با 12 محور اصلی، با هدف عدالت‌گستری، گسترش مفاهیم انقلاب را در دستورکار خود معرفی کرده بود. این سند در سال 1401 اعلام رسمی شد و پس از آن همان‌طور که جبلی تاکید کرده بود، سازمان صدا و سیما تمرکزش را اول بر حوزه محتوایی قرار داد. گرچه از تدوین سند تحول تا اجرا و حصول نتیجه، بی‌تردید زمان نیاز است اما آنچه تاکنون اتفاق افتاده است دستیابی سریع به اهداف سند تحول بوده است!

 

تحولی از میراث گذشتگان آمد 

در تمام طول تصدی پیمان جبلی بر مسند ریاست سازمان صدا و سیما، نقدهای فراوانی به او وارد شده است. اگرچه باید این حقیقت را مدنظر داشت که رسانه ملی رسیده به جبلی نیز درگیر ریزش مخاطب بود. پیش از سال 1400 که آخرین رئیس سازمان صدا و سیما برگزیده شود، سازمان به دو بحران اصلی خود رسیده بود. قهر مخاطب و سرمایه‌ها. بسیاری از چهره‌های شناخته شده سیما و صدا، سال‌های منتهی به دوران اخیر، دیگر حاضر به همکاری با سازمان نبودند.

 

مدت‌ها بود که جامعه،‌ از مخاطبان تا کارشناسان به این قهر ناخواسته پیش آمده واکنش نشان می‌دادند. خواست عمومی از رسانه ملی بازگرداندن چهره‌هایی بود که سرمایه اصلی سازمان و آن‌ها به حساب می‌آمدند. سیاست‌های کلان جاری در سازمان و نوع بازتعریف روابط میان سازمان و هنرمندان، نه تنها به نقاط درخشان پیشین بازنگشت که در میراث رسیده به دستان پیمان جبلی، این شکاف با سرعت بیشتری عمق پیدا کرد.

 

جامعه حالا نظرات متفاوتی داشت. رئیس کنونی سازمان صدا و سیما حتی همچون گذشتگان خواستی برای بازگشت به گذشته از خود نشان نمی‌داد. او قاطع این پیشنهاد را رد می‌کرد و تحول سازمان را در گرو چهره‌ها و هنرمندان نمی‌دانست. با این وجود پیش از تدوین سند تحول، انتصاب‌های جبلی و تحولی که در برنامه‌سازی و سپردن آنتن به برنامه‌های مختلف انجام شده بود به تعبیری بر این اندیشه مهر تایید زدند.

 

دست آشتی که یک‌بار موفق بود

با وجود اینکه امروز حرف زدن از راهکارهای بازگشت مخاطب به سیما، از نظر برخی عبث می‌رسد؛ اما قطعا با تحولی در سند تحولی سازمان، بازگرداندن مخاطب کاری نه تنها دور از ذهن نیست که با وجود قدرت و بودجه در اختیار سازمان صدا و سیما با سرعتی بیش از انتظار قابل اجراست. نمونه این اتفاق در فروردین‌ماه 1404 رقم خورد. روزی که پیمان جبلی، برخلاف قاطعیت بر عدم نیازمندی به بازگشت چهره‌های سیما، به تیم تولیدکننده سریال «پایتخت» چراغ سبز نشان داد.

 

گروهی که دیگر امید به بازگشت به تلویزیون نداشتند در یک قرارداد دور از انتظار هفتمین فصل سریال را ساختند و روی آنتن بردند. بسیاری با شنیدن خبر پخش فصل هفتم «پایتخت» از امکان آشتی مخاطب با صدا و سیما گفتند؛ اما آنچه در واقعیت اتفاق افتاد همه را شگفت‌زده کرد. مردم تلویزیون‌ها را روشن کردند. آن‌ها بار دیگر به رسانه ملی که گویی سال‌ها بود دیگر به آن اعتمادی نداشتند مجدد اعتماد کردند.

 

آمارهای عجیب با هر قسمت تازه‌ای که از پایتخت روی آنتن می‌رفت اعلام می‌شد. از آمارهای اغماض شده تا آمارهایی که بدون دخل و تصرف و حتی خواست سازمان منتشر می‌شد. همه‌چیز خبر از تحول داشت و امید بازگشت به دوران شکوفایی صدا و سیما و اعتماد در میان مردم. پیمان جبلی همان زمان با اعلام افزایش آمار مخاطبان سیما مهر تاییدی بر این آشتی زد، اما با پایان پایتخت همه‌چیز تمام شد.

 

نخستین اقدام خبر از عدم‌خواست کلان در تغییر می‌داد. نخستین شب پخش سریال جایگزین پایتخت،‌ سیما را با ریزش 67 درصدی مخاطب مواجه کرد. گرچه پیمان جبلی «پایتخت» را «نمونه‌ بارز همکاری موفق هنرمندان و رسانه ملی دانسته بود» که به دلیل تاکید سازمان بر تولید آثاری برای ترویج و تقویت هویت ایرانی، آداب و رسوم و وحدت ملی، از هنرمندان حمایت و امکان تولید را ایجاد می‌کند؛ اما نه تنها در زمان پخش سریالی که تلاش شد موفقیتش به نام سیما تمام شود (نه ویژگی‌های مختص خودش؛) که حتی بعد از آن تاکنون نیز هیچ کدام از تولیدات دیگر نتوانستند آمار اعلامی مدیر روابط عمومی را اثبات کنند.

 

سنگر، سناریوی این روزهای صدا و سیما

چرایی این خواست عظیم در سازمان صدا و سیما را شاید بتوان در تحقیقی که مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما سال گذشته منتشر کرده، پیدا کرد. این مرکز سال گذشته، تحقیقی جامع در 233 صفحه ارائه داده که در آن «سناریوهای آینده مخاطب صداوسیما در افق پنج‌ساله» را مورد بررسی قرار داده است. این تحقیق در توضیح ابتدایی موقعیت مخاطب با صدا و سیما را در چهار نوع سناریو و برمبنای عواملی چون وضعیت طبقه متوسط، سیاست‌های رسانه‌ای سازمان، میزان رضایت از زندگی شناسایی کرده است.

 

نکته قابل توجه در این تحقیق نقش رسانه ملی در مواجهه با جامعه در چهار مدل ممکن در سال‌های اخیر است. سناریو نخست با نام «وجاهت» معرفی شده است. رسانه در وضعیت جذب حداکثری، نهادهای مدنی فعال، سطح مشارکت اجتماعی جامعه قابل قبول، میزان رضایت از زندگی مناسب و درنتیجه اعتماد به رسانه و نهادهای فرهنگی نیز بالاست. سناریو دوم «تنش» نامگذاری شده است.

 

در این نمونه تحریم، تورم، مشکلات اقتصادی و معیشتی عامل نارضایتی از زندگی و بی‌اعتمادی عمومی می‌شود. صدا و سیما در این وضعیت با گسترش گفت‌وگوی ملی با افراد معتقد و مطمئن سعی در از بین بردن اثرات تنش دارد. سناریوی سوم «مقاومت» است. نهادهای مدنی محدود، میزای مشارکت و اعتماد عمومی پایین، همچنان تأثیر تحریم و تورم بر زندگی اقتصادی و معیشتی باعث کاهش رضایت از زندگی است.

 

در این نوع طبقه متوسط از نقش اصلی خود به عنوان بازیگر اصلی عرصه فرهنگی- اجتماعی دور شده و به یک بیننده تبدیل می‌شود. در این شرایط رسانه در اختیار وفاداران و معتمدان نظام قرار می‌گیرد. سناریوی چهارم به نام «سنگر» معرفی شده است. وضعیت در این سناریو شبیه سناریوی اول است. اما حضور طبقه متوسط به عنوان بازیگران اصلی در عرصه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و نقش موثر در تولید و توزیع محتوا برای عموم جامعه بالاست. سازمان با وجود ویترینی که نمایشی از فضای باز است به تقابل با گفتمان‌های جاری در جامعه می‌پردازد.

 

کارخانه‌ای که تولیداتش دیگر اثر ندارد

چرایی بازنگری به چکیده‌ای از پژوهش مرکز تحقیقات صداوسیما شاید بهترین جواب برای رسیدن به این سوال باشد که «چرا تلویزیون‌ها خاموش‌اند؟» در شرایطی که مدیران سازمان صدا و سیما در بازدیدهایشان از پروژه‌های کوچک و بزرگ خودشان، یا در جلسات پرسش و پاسخ که گاه و بی‌گاه برگزار می‌کنند؛ مداوم از پیشرفت چشمگیر رسانه ملی می‌گویند.

 

پیشرفتی که چه در محتوا مورد تاکید رئیس کنونی «سازمان صدا و سیما کارخانه تولید محتواست»،‌ چه در تاثیرگذاری که به واسطه آمارهای اعلامی روابط عمومی و مرکز افکارسنجی سازمان بیرون می‌آید؛ همگی قابل اثبات هستند. اما آنچه در میان حرف‌های مدیران سازمان وجود ندارد، یا در آمارها به واسطه اغماض کنار گذاشته می‌شود، عدم اعتماد و استقبالی است که نسبت به رسانه ملی وجود دارد.

 

قابی که سازمان را در خود فرو برد

در چنین شرایطی دسترسی به مدیران سازمان، کمی بیش از تصور سخت و دور است. برای پرسشگری و رسیدن به پاسخ، باید در انتظار اخبار روابط عمومی سازمان ماند. تا در یک دیدار و یا یک نشست عمومی بتوان حرف‌های سازمان صدا و سیما را از رئیس تا مدیران شبکه شنید. سختی رسیدن به مدیران نه برای بررسی همه‌جانبه سیاست‌های کلان یا سند تحول، که برای پرسش‌های عادی‌تر هم وجود دارد.

 

از پرسش درخصوص تصمیماتی که رسانه ملی برای انجام پروژه‌های مشترک با سایر کشورها گرفته است. کشورهایی مثل تاجیکستان،‌ پاکستان، ترکمنستان و آذربایجان که به دلیل قرابت فرهنگی با ایران به همکاری مشترک در تولیدات دعوت شدند؛ تا حتی نتیجه آشتی با چهره‌ها که سرانجام به کجا رسید. گویا رئیس سازمان و مدیران ارشد و میانی همگی در قاب تلویزیون ایستاده‌اند و ما تنها نظاره‌گر اقدامات، سخنان و تصمیمات‌شان هستیم.

 

تازه‌ترین تحولاتفرهنگیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۵۹۵۰۷۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر