انیمیشن استانی میان دوراهی هویت هنری و گیشه

برخی آثار استانی به دلیل ضعف تکنیکی و فیلمنامه از اکران عمومی بازماندهاند
هفت صبح، زهرا نورا نجفی| سالهاست «تمرکززدایی از پایتخت» به عنوان یکی از شعارهای کلیدی مسئولان فرهنگی کشور مطرح میشود. هدفی که در قالب «عدالت فرهنگی» بارها بر زبان مدیران جاری شده، اما تنها در برخی حوزهها نمود عینی یافته است. در این میان، صنعت انیمیشن ایران توانسته گامهایی هرچند آهسته اما امیدوارکننده در جهت گسترش تولیدات خارج از تهران بردارد.
اکران انیمیشن «رویا شهر» از شهر کاشان، بهانهای شد برای مروری بر آثار سینمایی انیمیشن که در استانهای مختلف کشور تولید شدهاند. آثاری که نشان از تلاش، پشتکار و امید هنرمندان شهرستانی دارند حتی اگر در مسیر خود با چالشهای فنی، بودجهای و محتوایی روبهرو بوده باشند.
مشهد/ روایتهایی از باران، گانورا و تاریخ مشهد
مشهد نیز در سالهای اخیر فعالیت چشمگیری در حوزه انیمیشن داشته است. آثاری چون «در مسیر باران»، «مسافری از گانورا» و «ساعت جادویی» در این شهر تولید شدهاند. انیمیشن سینمایی «در مسیر باران» به کارگردانی حامد کاتبی از تولیدات موسسه فرهنگی هنری یاران سبز در مشهد است که در سال ۱۳۹۵ به نمایش درآمد. این انیمیشن کیفیت بالایی در ساخت نداشت و در گیشه شکست خورد.
انیمیشن سینمایی «مسافری از گانورا» به کارگردانی سیداحمد علمدار تلاش بعدی هنرمندان مشهدی بود که در سال ۱۴۰۲ توانست به موفقیت خوبی در گیشه برسد و فروش ۱۴ میلیاردی کسب کند. این انیمیشن درباره یک موجود فضایی بود که به زمین میآید تا با کمک پسری معلول و دوستانش به جستجوی فرمانروای سیاره گانورا بپردازد. انیمیشن سینمایی «ساعت جادویی» به کارگردانی محمدعلی بصیری، آخرین انیمیشن سینمایی که هنرمندان مشهدی ساختند. این اثر در سال ۱۴۰۳ اکران شد و فروش ۹میلیاردی کسب کرد. این اثر روایتی از سفر یک کودک به زمان گذشته و حضور در دوران رضاخان است که قسمتی از قیام مردم در مسجد گوهرشاد مشهد را به تصویر میکشد.
تبریز/ «راز پروانهها» و گامهای ابتدایی
در تبریز نیز تولید انیمیشن «راز پروانهها» به کارگردانی علی تبریزی محصول سال ۱۳۹۵ گامی مهم در جهت حضور استانهای شمالغرب کشور در صنعت انیمیشن به شمار میرود. این اثر درباره حشرهای به نام قهوهای است که آرزو دارد تبدیل به پروانه شود زیرا به هرحال پروانه شدن در دنیای حشرهها به معنای کمال است. با این حال «راز پروانهها» به دلیل سطح کیفی پایین هرگز نتوانست به اکران عمومی دست پیدا کند.
کرمان/ از ناکامی «کیفها» تا درخشش «لوپتو»
انیمیشن سینمایی «دنیای کیفها» به کارگردانی حمید نخعی که تولید آن در سال ۱۳۹۵ به پایان رسید، اولین انیمیشن سینمایی محصول شهر کرمان بود. بهرغم حضور این انیمیشن در جشنوارههای مهمی همچون جشنواره کودک و نوجوان اصفهان، دوسالانه پویانمایی تهران و... این انیمیشن به دلیل ضعف در فیلمنامه و کیفیت نتوانست موفقیتی کسب کند و حتی به اکران عمومی هم دست پیدا نکرد.
تلاش بعدی هنرمندان کرمان نتیجه قابل قبولی داشت و مسیر متفاوتی را در پیش گرفت. انیمیشن سینمایی «لوپتو» به کارگردانی عباس عسکری جزو اولین محصولات سینمایی مرکز انیمیشن سوره بود که در کرمان تولید شد. هر چند اکران این انیمیشن سینمایی دوسال به دلیل شیوع بیماری کرونا به تعویق افتاد ولی درنهایت با فروش ۲۱ میلیاردی در گیشه سینما (در پاییز ۱۴۰۱)، یکی از موفقترین آثار سینمایی تولید شده در استانها شد.
کاشان/ دو گام بلند موفق
کاشان با انیمیشنهای سینمایی «رویا شهر» و «بنیامین»، یکی از فعالترین مراکز انیمیشنسازی خارج از پایتخت محسوب میشود. هر دو انیمیشن سینمایی، محصول استودیو آیندهنگار به کارگردانی محسن عنایتی در شهر کاشان هستند. «رویا شهر» که به تازگی اکران شده قصه نوجوانی به نام «آرات» است که رویای قهرمانی در سر دارد و در سفری ماجراجویانه همراه با دوستانش برای رسیدن به شهر رویایی خود، واقعیتهای تازهای را کشف میکند.
این اثر با استفاده از طراحیهای رنگارنگ و فضاسازی دقیق، تلاش کرده است تا تصویری تازه از ظرفیتهای انیمیشن استانی ارائه دهد. هرچند همچنان نمیتوان آن را در سطح آثار بینالمللی یا حتی برترین تولیدات تهرانی دانست، اما بدون تردید «رویا شهر» نسبت به تولیدات پیشین، از جهات مختلفی یک گام رو به جلو محسوب میشود.
انیمیشن «بنیامین» هم که پیش از این در سال ۱۳۹۸ به اکران عمومی رسیده بود، داستانی درباره پسری شجاع به نام بنیامین را در دوران فرعون و حضرت موسی روایت میکند. این انیمیشن توانست در دوران اکران خودش با گیشه ۵ میلیاردی، لقب دومین انیمیشن سینمایی پرفروش تاریخ سینمای ایران را از آن خود کند.
بروجرد/ برادران دالوند و ماجراجویی در تولید
استودیو انیمیشن آریا در بروجرد، حاصل تلاشهای برادران دالوند است. آنها سالها برای ساخت انیمیشنهای سینمایی در این شهر کوشیدند. تجربههای اولیه آنها؛ انیمیشنهای سینمایی «رستم و سهراب» (۱۳۹۲) و «ناسور» (سال ۱۳۹۵) بودند که به دلیل ضعف در تکنیک و فیلمنامه نتوانستند حضور موفقی چه در جشنوارهها و چه در گیشه سینما داشته باشند.
تا اینکه انیمیشن سینمایی «شنگول و منگول» را ساختند که از نظر تکنیکی با آثار قبلیشان تفاوت بسیاری داشت. این انیمیشن سینمایی در سال ۱۴۰۳ اکران شد و توانست به فروش ۱۷ میلیاردی در گیشه ایران دست پیدا کند. علاوه بر گیشه داخلی، برادران دالوند موفق شدند «شنگول و منگول» را در خارج از کشور هم اکران کنند که موفقیت بزرگی محسوب میشود. بروجردیها نقطه عطفی را با ساخت این انیمیشن رقم زدند.
***
مجموعه این آثار نشان میدهد که تولید انیمیشن در ایران بهتدریج در حال فاصله گرفتن از تمرکز کامل در تهران است. در سالهای گذشته بیشتر تولیدات انیمیشنی تنها در پایتخت شکل میگرفتند، اما اکنون شاهد رشد تدریجی مراکز تولیدی در شهرهایی چون کاشان، کرمان، مشهد، بروجرد و تبریز هستیم. این گسترش جغرافیایی تولید نه تنها میتواند به تقویت هویتهای فرهنگی بومی منجر شود، بلکه ظرفیتسازی برای کشف استعدادهای تازه در عرصههای طراحی، فیلمنامهنویسی و کارگردانی نیز به دنبال دارد.
البته نباید از نظر دور داشت که کیفیت همه این آثار در یک سطح نیست. برخی انیمیشنها همچنان از ضعفهای ساختاری مانند طراحی شخصیتهای غیرجذاب، ریتم کند روایت و ضعف در صداگذاری رنج میبرند. اما آنچه اهمیت دارد استمرار تولید و تلاش برای بهبود تدریجی است. در همین راستا نقش نهادهای دولتی، مراکز هنری و دانشگاهی در حمایت و آموزش نیروهای محلی، بیش از پیش احساس میشود.
اما مسئلهای که نباید از نظر دور ماند، این است که بیشتر این آثار نه زبان هنری مشخصی دارند و نه روایتی قوی و تاثیرگذار. آنها هنوز نتوانستهاند به رقبایی جدی برای آثار بینالمللی تبدیل شوند. مشکل فقط در تکنیک یا فناوری نیست؛ مسئله نبود نگاه هنری و ناتوانی در روایت قصههایی عمیق و ماندگار است.
شاید به همین دلیل است که اغلب این انیمیشنها با تکنیک سهبعدی تولید میشوند، چرا که برای ساخت آنها آشنایی با نرمافزار کافی است. در حالی که خلق انیمیشن دوبعدی نیازمند مهارت طراحی و درک بصری دقیقتری است. این معضل تنها به آثار تولید شده در استانها محدود نمیشود؛ بسیاری از انیمیشنهایی که در تهران ساخته میشوند نیز بیش از آنکه دغدغه هنری داشته باشند، گیشه محورند. شاید همین رویکرد است که باعث شده این آثار جز در جشنوارههای داخلی در جشنوارههای بینالمللی یا تاریخ انیمیشن جهان جایگاهی پیدا نکنند.