کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۲۸۰۹
تاریخ خبر:

چرا «تاندربولتس» بهترین فیلم مارول در سال‌های اخیر است؟

چرا «تاندربولتس» بهترین فیلم مارول در سال‌های اخیر است؟

فیلم «تاندربولتس» با ترکیب شوخ‌طبعی هوشمندانه، تیمی جذاب و بازی چشمگیر فلورنس پیو، نقطه‌ای درخشان در کارنامه‌ نه‌چندان موفق اخیر مارول به شمار می‌رود.

در دورانی که دنیای سینمایی مارول با چالش‌هایی رو‌به‌رو است، فیلم تاندربولتس* (Thunderbolts) با گردآوری گروهی از ضدقهرمانان و با رویکردی متفاوت، تلاش می‌کند تا جانی تازه به این سری فیلم‌ها ببخشد، هرچند که نجات کامل دنیای مارول همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

 

فیلم تاندربولتس* با بازی فلورنس پیو و دیوید هاربر و با حال و هوای آثار جیمز گان، به تنهایی قادر به نجات دنیای سینمایی مارول (MCU) که این روز‌ها با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کند، نخواهد بود. با این حال، این فیلم از جذابیت‌های سطحی کافی برخوردار است که فیلمسازان آینده مارول باید به آن توجه کنند.

سخت است که نسبت به فیلم تاندربولتس* بدبین نبود. سری فیلم‌های مارول که برای ایجاد فضای بیشتر برای فیلم‌های عظیم‌الجثه‌اش، تعداد بی‌شماری از فیلم‌های مستقل را از پرده سینما کنار زده است، اکنون با جسارت تمام، آخرین قسمت خود را به عنوان فیلمی پرهزینه با حس و حال فیلم‌های کم‌بودجه به فروش می‌رساند. از طرف دیگر، اگر تیمی را استخدام کنید که پشت سریال کمدی تند و تیز «بیف» از نتفلیکس قرار داشته‌اند (کارگردان جیک شریر، خالق آن لی سونگ جین و یکی از نویسندگان آن، جوانا کالو که یکی از تهیه‌کنندگان اجرایی سریال «خرس» نیز بوده است) و به آنها فضا و ابزار لازم برای کار را بدهید، منطقاً باید به چیزی نسبتاً خوب برسید.

همینطور هم هست، تاندربولتس* فیلم خوبی است. نه آنقدر خوب که بتواند به تنهایی دنیای سینمایی مارول را نجات دهد، اما به اندازه‌ای خوب هست که کسانی که خود را قربانی خستگی از فیلم‌های ابرقهرمانی می‌دانند، در این باور تجدید نظر کنند که شاید مشکل از خود این ژانر نیست، بلکه صرفاً از تمرکز بر بازاریابی قسمت‌های آینده و درخشش بیمارگونه نوستالژی است.

برای کسانی که با کمیک‌های آن آشنا نیستند، تاندربولتس* در ابتدا بوی متمایز جیمز گان را می‌دهد. کسی که دو سال پیش سه‌گانه «نگهبانان کهکشان» خود را به پایان رساند و سپس به تیم رقیب، دنیای دی‌سی، پیوست. این فیلم یک گروه ناهماهنگ از ضدقهرمانان را گرد هم می‌آورد که همگی از فیلم‌های قبلی مارول انتخاب شده‌اند: یلنا بلووا (فلورنس پیو) از فیلم بیوه سیاه، تسک‌مستر (اولگا کوریلنکو) و رد گاردین (دیوید هاربر)؛ باکی بارنز (سباستین استن)، شخصیت ثابت سری فیلم‌های مارول؛ جان واکر (وایت راسل) از فیلم فالکون و سرباز زمستان؛ و گوست (هانا جان-کامِن) از فیلم مرد مورچه‌ای و زنبورک. آنها با هم مشاجره می‌کنند، چند شوک داستانی را تجربه می‌کنند (اگر در مواد تبلیغاتی لو نرفته بود، تاثیرگذارتر می‌شد) و در نهایت بر سر این واقعیت با هم پیوند می‌خورند که همگی دچار اختلال استرس پس از سانحه هستند.

این داستان ممکن است فرمول همیشگی گان باشد، اما گان با این فرمول موفق بوده است، زیرا فرمولش در اصل خود کار می‌کند. گروهی از شخصیت‌های سرکوب‌شده احساسی را دور هم جمع کنید و به تدریج و با مهربانی آنها را وادار به ابراز احساسات کنید، آنگاه راهی میانبر برای جذب و خلع سلاح مخاطب خود پیدا کرده‌اید. شریر و تیمش در اینجا، به طور حیاتی، دو عنصر جدید به این ترکیب اضافه کرده‌اند. یکی والنتینا آلگرا د فونتین (با بازی جولیا لوئی-درایفوس)، مدیر سازمان سیا، است که بالاخره از یک سری حضور‌های بی‌هدف استفاده می‌کند تا شخصیت سیاستمدار بدجنس و لذت‌بخش سلینا مایر از سریال ویپ را دوباره زنده کند.

چرا تاندربولتس بهترین فیلم مارول در سال‌های اخیر است؟ / ترجمه

دیگری باب (با بازی لوئیس پولمن) است، مردی با لباس بیمارستانی که تاندربولتس در تاسیسات زیرزمینی که والنتینا برای تحقیق به آنجا فرستاده است، با او رو‌به‌رو می‌شوند. والنتینا، به طور اجتناب‌ناپذیر، انگیزه‌های پنهانی دارد. او کسی نیست که به نظر می‌رسد. بهترین و مبهم‌ترین توصیف برای باب، این است که او دچار اختلال دوقطبی است. شخصیت او هم به خوبی نوشته شده و هم با حساسیت اجرا شده است.

در حالی که دیدن فیلمی از مارول با این میزان تمرکز بر بدلکاری‌های عملی قطعاً طراوت‌بخش است، تاندربولتس* در درجه اول بر نیروی بی‌رحم اخم همیشگی پیو تکیه دارد! به طور خلاصه، یلنا متوجه شده است خانواده‌اش صرفاً پوششی برای پنهان کردن آموزش‌های تخصصی او به عنوان یک قاتل بوده‌اند؛ سپس خواهرخوانده‌اش (ناتاشا رومانوف/بیوه سیاه با بازی اسکارلت جوهانسون) را از دست داد، و سپس پنج سال از زندگی‌اش را پس از اینکه یکی از قربانیان بشکن تانوس شد، از دست داد. او بسیار افسرده است. اما پیو تمام این مشکلات را کنار می‌زند و دردش را آشکارا و صادقانه به مخاطب منتقل می‌کند، در حالی که اولین شخصیت مارولی می‌د که اعتراف می‌کند با وقت گذراندن بی‌پایان در شبکه‌های اجتماعی خود را از واقعیت جدا می‌کند.

تاندربولتس* نسبت به فیلم‌های قبلی متفاوت به نظر می‌رسد، زیرا اولین فیلم از نوع خود است که واقعاً خودآگاه به نظر می‌رسد. بار‌ها به ما گفته می‌شود که اکنون که گروه انتقام‌جویان رفته‌اند، جهان فاقد قهرمان است و به طور فزاینده‌ای روشن می‌شود که سیستم‌های قدیمی دیگر کار نمی‌کنند.

اینها اظهاراتی هستند که به طور یکسان در مورد ناتوانی ناامیدکننده مارول در ساختن فیلم‌های جدید جالب پس از فیلم پایان بازی (EndGame) و همچنین در مورد وضعیت عمومی و ناامیدکننده جهان ما صدق می‌کند. تاندربولتس*، به شیوه عجیبی، ممکن است در واقع بهترین فیلم مارول برای زمان حال باشد. تاندربولتس* از ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ در سینما‌ها اکران می‌شود.

همچنین بخوانید:

اولین تریلر The Conjuring ۴ منتشر شد؛ آخرین پرونده وارن‌ها در راه است + ویدئو

برد پیت در اوج؛ نگاهی به بهترین فیلم‌های این ستاره هالیوودی​

کدخبر: ۵۹۲۸۰۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر