کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۱۲۱۳
تاریخ خبر:

‌ به قیمت سنگین عمر تلف شده

‌ به قیمت سنگین عمر تلف شده

کن بهانه‌ای برای افتخار یا دلیلی برای اختلاف

هفت صبح| جشنواره کن فستیوال مهمی است. همین یک جمله کفایت می‌کند؛ همگی درخصوص این اهمیت هم‌نظریم. هر سال هم کل جهان چشم به جشنواره کن می‌دوزند. مردم ایران هم جدای از سایر مردم جهان نیستند. ما جز اینکه مردم سینمادوستی هستیم، به دنبال افتخار هم می‌گردیم. ایران سینمای پرافتخاری از دور تا امروز بوده است. ما در ادوار مختلف این جشنواره با نمایندگانمان حضور داشتیم.

 

از اولین حضور، 64 سال پیش در بخش فیلم کوتاه با «کوروش کبیر» ساخته مصطفی فرزانه تا امروز که سعید روستایی نماینده سینمای ایران در جشنواره کن است. به همین خاطر جشنواره کن از دیرباز موردتوجه مردم بوده است. امسال اما شکل توجه به حضور ایران کمی با سال‌های گذشته متفاوت است. موافقان و مخالفان دو آتیشه کن دوست، مقابل هم قرار گرفتند و با دلیل و برهان انتخاب هیأت کن را تأیید و رد کردند.

 

 22 فروردین، لیست فیلم‌های پذیرفته شده در جشنواره کن اعلام شد. در میان فیلم‌ها نام یک ایرانی بود. این نامی نبود که کسی بتواند از حضورش حس غرور داشته باشد. جعفر پناهی، فیلمساز ممنوع‌الکار ایرانی که هنوز در داخل مرزهای کشور زندگی می‌کند و 5 سالی، از محکومیت 20 ساله ممنوعیت فیلمسازی‌اش مانده است.

 

او امسال نیز به سیاق چند سال اخیر که با وجود ممنوع‌الکاری فیلم ساخته و به فستیوال‌های خارجی فرستاده، با «تصادف ساده» در کن حضور دارد، اما نمایندگی سینمای رسمی ایران را ندارد. کمتر از 10 روز بعد، نام یک ایرانی دیگر در لیست ثانوی فستیوال مطرح شد.

 

سعید روستایی که به خاطر تأخیر در پیشبرد مراحل فنی پس از تولید، «زن و بچه» را به زمان اعلامی کن نرسانده بود؛ به جشنواره رسید و انتخاب شد. البته گمانه‌های رسانه‌های بین‌المللی پیش از اعلام از حضور گفته بودند. باوجود تأخیر، این انتخاب می‌توانست یک عنوان دیگر به لیست افتخارات ایرانی اضافه کند اما محل مناقشه قرار گرفت.

 

 چندسالی می‌شود که سعید روستایی مورد توجه اخبار و مردم است. چهار سال گذشته اما توجه به او به‌خاطر سینما و فیلمسازی تأثیرگذارش نبوده، بعد از توقیف «برادران لیلا»، نامش با حواشی گره خورد و در صدر قرار گرفت. توقیف او را صاحب شمایل فیلمساز معترض کرد، شمایلی که دیگران برایشان انتخاب کردند. اما، او قرار نبود خارج از جریان رسمی فیلم بسازد، قصد نداشت مهاجرت کند، حتی قصد ورود به سینمای زیرزمینی را نداشت. چهره تازه الصاق شده به او، حتی به‌وقت حضور در کن هم دست از گریبانش برنداشت.

 

 اپوزیسیون مخالف، روستایی را از عرش به فرش آوردند. آن‌ها در قالب یک کانون ناشناخته با عنوان بدون مرز، نامه‌ای سرگشاده منتشر کردند و فستیوال کن را به خاطر پذیرش یک کارگردان حکومتی مورد نقد قرار دادند! آنان کن را متهم کردند که با این انتخاب خیانتی آشکار به فیلمسازان مستقل کرده‌اند درحالی که تا پیش از این از جریان فیلمسازان مستقل حمایت می‌کردند! در جبهه روبه‌رو گروهی در مقام حامی حاضر شدند. دفاع از چهره الصاقی، نه واقعی روستایی آغاز شد و تا جریان فیلمسازی‌اش ادامه پیدا کرد.

 

 این نخستین‌بار نیست که چنین لشکرکشی‌ای علیه یک فیلمساز یا هنرمند آغاز می‌شود. جبهه دوست و دشمن، خودی و غیرخودی در سه سال گذشته از همیشه پررنگ‌تر بوده است. جریانات سال 1401 علاوه بر تبعات اجتماعی، از منظر فرهنگی شکاف بزرگی میان هنرمندان و مخاطبان هنر ایجاد کرد. حالا هنرمندان هر لحظه باید پاسخ دهند، تکذیبیه صادر کنند، توضیح دهند.

 

یکی برای کارکردنش و دیگری برای کارنکردنش. یکی برای مخالفتش باهنر دولتی و دیگری برای حضور در فضای هنر دولتی. بعد از گذشت سه سال، این شبهه دیگر برای همه پیش‌آمده، هنرمند چه کند که همه موافق باشند؟ مخالفان و موافقان. فیلمسازی که کمتر از یک ماه پیش به چهره مخالف و منتقد شناخته می‌شد؛ و از لابه‌لای تک‌تک صحنه‌های آخرین فیلمش هزار تفسیر و نشانه برای مخالفت بیرون آمد چطور امروز برای ساخت فیلم دیگر متهم می‌شود؟

 

نه سعید روستایی که بسیاری دیگر از هنرمندان با این دو لبه متضاد در این سه سال مواجه بوده‌اند. بسیاری به سکوت رسیدند و برخی بدون توضیح به فعالیتشان ادامه دادند. اما به‌راستی فیلمسازانی که ماندند و خواهند ماند باید چه راهی را پیش بگیرند؟

 

نه سکوت راه‌حل است، نه مهاجرت که بهرام بیضایی بزرگ بعد از گذشت سالیان دراز از مهاجرتش، گفت: «اگر این ۱۰ سال در کشورم بودم حاصلم چه بود و چه در دست داشتم؟» او مهاجرت را قیمت سنگین عمرهای تلف شده توصیف می‌کند «که سال‌ها برای ماندن در وطن و سپس برای رفتن از آن پرداخته‌ایم.»


 

کدخبر: ۵۹۱۲۱۳
تاریخ خبر:
ارسال نظر