سفر به دنیای باب اسفنجی کوهستان شنی، مکانی برای تفریح یا کابوس باب اسفنجی

کوهستان شنی یکی از محبوبترین مناطق تفریحی بیکینی باتم است که شهروندان برای اسکی روی شن به آنجا میروند. اما باب اسفنجی از این مکان خاطرات تلخی دارد.
در حاشیه شهر بیکینی باتم یک کوهستان شنی به اسم Sand Mountain وجود دارد که شهروندان برای اسکی کردن به آن میروند و تفریح میکنند. منتها باب اسفنجی از این کوهستان خاطرات زیاد خوشی ندارد و در یکی از مراجعههای خود به آن، لگنش را میشکند و برای مدت زمان زیادی خانه نشین میشود.
شهر بیکینی باتم پر از مناطق تفریحی است و در طی سریال باب اسفنجی شلوار مکعبی، مکانهای تفریحی متعددی را مشاهده کردهایم. یکی از این مکانهای تفریحی که در بین شهروندان از محبوبیت بالایی برخوردار است، کوهستان شنی یا Sand Mountain است. این کوهستان برای افرادی که عاشق اسکی کردن هستند مکان فوقالعادهای محسوب میشود. فقط در حالی که در دنیای واقعی معمولا روی برف اسکی میکنند، شهروندان بیکینی باتم در این کوهستان روی شن به اسکی کردن میپردازند.
براساس یک نظریه محبوب، کوهستان شنی نسخه زمستانی و سرد ساحل گو لاگون (Goo Lagoon) است. طبق این نظریه ساحل مذکور در فصل گرما به شکل گو لاگون است و در حین شروع سرما، به کوهستان شنی مورد بحث تبدیل میشود. البته اسناد زیادی برای این ادعا وجود دارد و شاید بهتر باشد به جای یک نظریه، از آن با عنوان یک حقیقت یا فکت یاد کنیم. اما فرقی ندارد که اسم این مکان گو لاگون باشد یا کوهستان شنی؛ باب اسفنجی و سایر شهروندان بیکینی باتم از آن برای تفریح استفاده میکنند.
اولین دفعهای که Sand Mountain در سریال مورد بحث به نمایش درآمد، به یکی از اپیزودهای فصل دوم به اسم Prehibernation Week مربوط میشود. در این قسمت سندی مدت زمان زیادی برای وقت گذراندن با باب اسفنجی ندارد؛ چرا که باید در روزهای آینده به خواب زمستانی برود. به همین دلیل تصمیم میگیرد به همراه دوست خود حسابی تفریح کند و به همین خاطر، او را با خود به کوهستان شنی میبرد. در این سناریو ما شاهد مهارتهای اسکی سندی هستیم که فوقالعاده تحسین برانگیز به نظر میرسند. علاوه بر این جالب است بدانید که بچهها در این اپیزود به درست کردن آدم شنی میپردازند که معادل آدم برفی دنیای واقعی است.
اما باب اسفنجی از این مکان تفریحی خاطرات بد هم کم ندارد. در یکی از اپیزودهای فصل سوم به اسم I Had an Accident، باب در حین اسکی کردن در کوهستان شنی دچار سانحه دلخراشی میشود. او پس از برخورد سخت با زمین، لگنش خرد میشود و دکترها با چسب تکههای خرد شده را به همدیگر میچسبانند. در ادامه دکتر خطاب به باب میگوید که اگر این حادثه تکرار شود، او استخوان لگنش را برای همیشه از دست میدهد و مجبور است روی صندلی آهنی زندگی کند. باب هم که حسابی از دیدن این صندلیهای آهنی ترسیده، تصمیم میگیرد دیگر از خانه بیرون نرود تا خطر خرد شدن مجدد لگن وجود نداشته باشد. البته بیرون نرفتن باب از خانه، سندی و پاتریک را حسابی عصبی کرده و کاری میکند که این دو برای بیرون کشیدن دوستشان دست به کار شوند.
- همچنین بیشتر بخوانید: