نکاتی از سریال تاسیان| بیضایی، کلاه گیس و چند ماجرا
![نکاتی از سریال تاسیان| بیضایی، کلاه گیس و چند ماجرا](https://cdn.7sobh.com/thumbnail/NBLO2NnBhLja/mplrKFaRlbMrw__LR0BO23SAIhAOCfR1Ma8tLslqfPK8pWfsSOjInSyFd47s988b/%D9%85%D9%87%D8%B3%D8%A7+%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%B2%DB%8C+%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84+%D8%AA%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%86.jpg)
پخش قسمت اول این سریال واکنشهای متفاوتی به همراه داشته است؛ با چگونه سریالی مواجه هستیم؟
هفت صبح| گفتیم که «تاسیان» سر موعد یعنی 19 بهمن منتشر میشود و آن دعوای ساترا و پلتفرم برسر «استعلام صیانت از کارگردان» از قضا به رونق سریال کمک میکند. روز گذشته هم ساترا توضیح داد که :«چهارشنبه صبح مورخ ۱۷ بهمن مراحل دریافت پاسخ استعلام ایشان {تینا پاکروان} از نهادهای قانونی مرجع استعلام تکمیل شد...» ساترا البته اشاره کرده: «امیدواریم هنگام پخش ملاحظات محتوایی شورای صدور مجوز ساترا رعایت شود تا شاهد شکلگیری چالش جدید در خصوص این سریال نباشیم.» این بند آخر معنادار است که در گزارش امروز به آن نیز اشاره شده.
مورد اول| داستان
تینا پاکروان بعد از ساخت «خاتون» تصمیم گرفته دو سریال دیگر با موضوع تاریخ معاصر ایران بسازد. «تاسیان» حالا به ثمر نشسته که روایت آن مربوط به سال 1356 است. داستان با نمایش برشهایی از زندگی یک خانواده متمول شروع شد. پدر (بابک حمیدیان) رابطهای صمیمی با دختر (مهسا حجازی) دارد؛ صاحب کارخانه است و با اصحاب قدرت نشست و برخاست میکند. دختر نقاش است و زیبا و با احساس.
کارگر چاپخانه (هوتن شکیبا) اتفاقی او را میبیند و حالا دنبال راهی برای نزدیک شدن به اوست. از دریچه همین ماجراها گوشههایی از اتفاقات اجتماعی سالهای منتهی به انقلاب 57 به نمایش در میآید. مثل میتینگهای ادبی با غلظت اعتراض به حاکمیت، تجمعات احزاب و ... . «تاسیان» در نقطه شروع، داستانی سرگرم کننده دارد و مجموعه حوادث، مخاطب را با خود همراه میسازد.
هرچند بدیهی است که سختپسندها و آنها که چشمشان از آثار شاخص پر است، چنین سریالی را متوسط میدانند. «تاسیان» دست روی دورانی گذاشته است که اغلب فیلمها و سریالهای مشابه، قرائتی رسمی و آشنا از آن داشتهاند. آیا این سریال میتواند دریچهای تازه به تاریخ باز کند؟
آیا دادههای تاریخی، به خوبی دراماتیزه شدهاند تا مخاطب عام بتواند با داستان همراه شود؟ در قسمت یک توازن میان قصه و وقایع ایجاد شده ولی این ایراد وارد است که چرا قصه خیلی زود وارد موضوعات سیاسی شد. شاید اگر بخش خانوادگی داستان برجسته میبود، در ادامه تاثیری دوچندان میداشت.
مورد دوم| ساختار
«تاسیان» سریالی خوشرنگ و لعاب با حجم بالا از انواع موسیقی مرسوم اواخر دهه 50 است. این نکته میتواند یک امتیاز باشد. اتفاق مهمتر اما چند سکانس است که با همه محدودیتها به باور مخاطب مینشیند. نمونهاش مهمانی جشن تولد که نیمچه تکانی توسط نوباوگان هم بودیم اما انصافا به خط قرمز آسیب وارد نشده است!
فعلا تمرکز سریال روی چند بازیگر بوده که مهسا حجازی در نقش اصلی نمره قبولی میگیرد. نازنین بیاتی دوست اوست که برای قضاوت کامل درباره عملکردش باید منتظر قسمتهای بعدی ماند. چون نمایش سرخوشی دخترانه با لباس شیک به تنهایی برای موفقیت کفایت نمیکند. هوتن شکیبا بازیگری است با کارنامهای تحسینآمیز.
او این بار نیز جوانی است عاشقپیشه که در بازنمایی این وجه، گاه کاراکترهای پیشین را یادآور میشود. به او هم باید مهلت داد. مجید یوسفی که با «مگه تموم عمر چند تا بهاره» شمایل و گفتاری تکراری دارد و منتظر ادامه سریال و برجسته شدن احتمالی نقش جدید او با سریالهای قبل میمانیم.
مورد سوم| کلاه گیس
یکی از مولفههای بارز در ساختار «تاسیان» استفاده از کلاه گیس است. بازیگران اصلی مثل مهسا حجازی و نازنین بیاتی کلاه برسر هم دارند ولی نوع پوشش در مجموع به واقعیت تنه میزند. مثلا از نمای پشت، فقط کلاه گیس بیاتی به چشم میآید. در سکانس مهمانی یا میتینگ اما چند شخصیت فرعی فاقد کلاه هستند و صرفا کلاه گیس دارند. مشابه این تجربه در چند سریال تلویزیونی مثل «کلاه پهلوی» و البته سریال خانگی «افعی تهران» را شاهد بودهایم. آیا چنین دورخیزهایی منجر به رفع توقیف فیلم «کاناپه» کیانوش عیاری میشود؟
مورد چهارم| بیضایی و دیگران
تینا پاکروان قسمت اول سریال خود را به بهرام بیضایی که سالها دستیار او بوده، تقدیم کرده است. در طول سریال هم سکانسی وجود دارد که بیضایی در حال سخنرانی در «شبهای شعر گوته» است. این رویداد مهر 56 به ابتکار کانون نویسندگان ایران و همکاری و میزبانی انستیتو گوته در قالب 10 شب شعر و سخنرانی کانون برگزار شد. به نظر میرسد صدای بیضایی اصلی است؛ چهره بازسازی شده او اما چند انتقاد به خود دیده.
آنچه در «تاسیان» برجسته شده، اعتراضی است که این فیلمساز به نظارت و سانسور میکند. از دیگر چهرههای شاخص مثل گلشیری، ساعدی و... هم نام برده میشود. آیا چنین رویکردی برای مخاطب عام جذابیت دارد و اصلا قابل درک است؟ زندهیاد عباس کیارستمی را هم در نمایی کوتاه میبینیم که در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جملهای خطاب به شخصیت اصلی سریال میگوید. در تیتراژ همچنین از شهرام شبپره و حسن شماعیزاده تشکر شده است!
مورد پنجم |واکنشها
برآیند واکنشها نسبت به قسمت اول «تاسیان» مثبت بوده است. مثلا یک رسانه اشاره کرده: «مجموعه عوامل دست به دست هم میدهد تا مخاطب وارد یک دوره تاریخی شود. ضمن آنکه قسمت اول بر پایه چند حادثه مهم استوار شده که مبتنی بر روابط گرم و نیز سرد دو خانواده، تشریح شرایط اجتماعی، عشقی که ناگهان فرا میرسد و... است.
همه اینها قصهای اجتماعی-خانوادگی-تاریخی را در جذابترین شکل ممکن سبب شدهاند.» نگاه منفی به سریال هم در لابلای کامنتها دیده میشود. برخی میگویند مشابه این اتفاقات تاریخی را پیشتر دیدهاند و حالا «تاسیان» فقط آنها را بزک کرده است... باید دید سرنوشت سریال در ادامه چه میشود.