تبلیغ نچسب و رعبانگیز ازازیل | ایدهای که نتیجه لازم را به همراه نداشته است
یک پلتفرم در آستانه انتشار سریال جدید خود اقدام به اجرایی کردن ایده ترسناک تبلیغاتی با حضور بهرنگ علوی و عروسک سفید کرد و انتقادهای آتشین به خود دید
هفت صبح| چند سالی است که سازندگان فیلمهای سینمایی و سریالهای خانگی، در کنار تبلیغات سنتی سراغ شیوههای تازه که در ظاهر مبتنی بر خلاقیت است، میروند. این کاری است که کشورهای پیشرفته کلید زدند و خیلی اوقات هم جواب گرفتند. آنچه در ایران تجربه شده اما عموما نتیجهای خوب به همراه نداشته است. مثلا میتوان به حضور داعشیها در پردیس کورش برای تبلیغ فیلم «به وقت شام» اشاره کرد که رعب و وحشت در دلها افتاد و حتی صدای اعتراض ابراهیم حاتمیکیا بلند شد. حالا «وایرال مارکتینگ» توسط پلتفرم نماوا برای سریال «ازازیل» وارد مرحلهای تازه شده است!
مورد اول| اصل ماجرا
چند روز پیش تصویر یک عروسک در چند صفحه اینستاگرامی به اشتراک گذاشته شد و صاحبان صفحه ادعا کردند که بهطور اتفاقی سر راهشان قرار گرفته است. بلافاصله نوبت به بهرنگ علوی رسید که خبر داد شیشه ماشینش شکسته و یک نامه به همراه عروسک در خودروی او قرار گرفته؛ با این محتوا: «هنوزم فکر میکنی بازیه؟ بیا تا بهت ثابت بشه، شکستن این طلسم به تو بستگی داره، نیمهشب منتظرت هستم وگرنه این داستان ادامه داره...»
او از یک آدرس هم گفت و طی ویدئوی بعدی اعلام کرد به همراه دوست خود سر قرار رفته. یک مکان مخوف در هوای سرد که برخی کاربران را دچار ترس و نگرانی کرد. خیلیها ولی همان موقع پی بردند همه این بازیها یک ایده تبلیغاتی است و درنهایت هم مشخص شد هدف معرفی سریال «ازازیل» بوده است.
مورد دوم| ایده نچسب
آنچه مبنای تبلیغ «ازازیل» قرار گرفت، نسبتی با فرهنگ جامعه ایرانی ندارد. به این معنا که مثلا هالیوود سراغ تبلیغات مبتنی بر رعب و وحشت میرود و جواب میگیرد. چرا؟ چون آمریکا و جوامع غربی اساسا صاحب جشن هالووین هستند و ترس شدید و مشتقات آن با فرهنگشان عجین شده است.
در زیستبوم ایرانی اما این مفهوم امری ناپسند محسوب میشود. از آن طرف ازازیل در لغت به معنی شیطانزاده است و این مفهوم نیز امری مطورد در کشور ما است که ربطی به حاکمیت ندارد و ریشه در باورهای خود مردم دارد. بنابراین ایدهپردازان در طراحی و نیز اجرا گرفتار نوعی هیجانزدگی شدند؛ بیآنکه اقتضائات جامعه را لحاظ کنند. برآیند نظرات در فضای مجازی هم نشان میدهد، تبلیغ مذکور اگر نگوییم شکست خورده که نتیجه لازم را به همراه نداشته است.
مورد سوم| آثار منفی روانی
درست یا غلط، باید اذعان کرد فضای مجازی شرایطی را ایجاد کرده که مردم نسبت به برخی اتفاقات، خنثی شدهاند. یعنی ابتدا به هر پدیده با دیده تردید نگاه میکنند و کمی زمان میبرد تا یک موضوع، داغ شود. از این رو بود که خیلیها کامنتهایی توام با تمسخر زیر پستهای بهرنگ علوی و موارد مشابه به اشتراک گذاشتند. این ماجرا اما رویی دیگر دارد و آن ترسی است که دامن برخی را گرفت.
بالاخره در فضای پر از اتفاق جامعه ایران، عدهای همواره نگران هستند و تبلیغات مذکور، بهزعم آنها استرسآور بود. خبرگزاری دانشجو در همین زمینه اشاره کرده است: « به نظر میرسد نبودن تبعات قانونی برای این اقدامات و رها کردن هر نوع محتوایی در فضای مجازی بدون در نظر گرفتن عواقب آن میتواند باعث افزایش این موارد و سوءاستفادههای بعدی شود.»
در میان نظر کاربران هم یک مورد جالب بود که اشاره کرد «بازی مرکب» با آن همه خشونت یک افتتاحیه شاد داشت. نکته دیگر اینکه نزدیکان بهرنگ علوی به ماجرای تهدیدهای او و ربایش این بازیگر دم دادند و تبلیغات وارد فاز بدتری شد! خبرگزاری تسنیم با انتقاد از اتفاق مذکور یادآوری کرده است:« هنرمندان و سلبریتیها مسئولیتی بزرگ در قبال مخاطبان خود دارند و باید از ابزارهای تبلیغاتی سالم و اخلاقی برای پیشبرد اهداف خود استفاده کنند.»
مورد چهارم| لطمه به فتحی
نمیدانیم مواجهه مخاطبان و منتقدان نسبت به «ازازیل» چه خواهد بود. فارغ از نتیجه، نام یک کارگردان معتبر پشت این سریال است :حسن فتحی. وقتی تبلیغ مذکور را دیدیم ابتدا یاد فتحی افتادیم که فضای کاریاش ربطی به چنین بازیهای عجیب و غریب ندارد. او کارگردانی است که میتواند یک سریال با مخاطب معقول تحویل سفارشدهندگان دهد. این تبلیغ اما مایه انتقادهای فزاینده و پیشپیش نسبت به «ازازیل» شده و برخی میگویند سریال دارد التماس میکند که من را ببینید!
مورد پنجم| حال بد نماوا
تبلیغ «ازازیل» نهتنها به مذاق اهالی رسانه خوش نیامده که بهانهای شده برای گله از شرایط نماوا. هر آنچه درباره حال بد این پلتفرم لازم بود را چند هفته پیش نوشتیم. و خبر دارید که انتشار دستمزدهای کلان بازیگران «ازازیل» عامل مضاعفی شده است برای انتقاد همهجانبه از نماوا. در چنین شرایطی ایده تبلیغاتی مذکور این پلتفرم را بیش از همیشه گوشه رینگ برده است.