این قهوه زیادی تلخ است| دلایل ناکامی سریال قهوه پدری چیست؟
چرا نارضایتیها از سریال جدید فیلمنت بالا گرفته؟
هفت صبح| در آستانه توزیع سریال «قهوه پدری» گزارشی در هفتصبح منتشر شد که موضوع آن بررسی ناکامیهای اخیر فیلمنت بود. سریالهای «داریوش» و «گردن زنی» در سال جاری، حکم ترمز را برای این پلتفرم داشتهاند و از آن سو زمزمه جدایی حامی مالی آن یعنی گلرنگ نیز به گوش میرسد. در چنین شرایطی همه امیدها به «قهوه پدری» بود. سریالی که نام مهران مدیری را یدک میکشد و به واسطه تجربیات خوش قبلی، انتظار میرفت مخاطبان با محصولی درجه یک مواجه باشند. متاسفانه این دورخیز هم جواب نداده است.
مورد اول| داستان
مهران مدیری براساس فیلمنامه امیر برادران، داستان خانواده ادیب (سام درخشانی و ژاله صامتی) را کارگردانی کرده است. آنها به بحران مالی خوردهاند و راه چاره را در کمک از یک فامیل میبینند. «اون» با بازی مهران مدیری کسی است که به خانواده ادیب بارها لطمه زده و حالا هم سرمایه آنها را به باد داده است.
او پیشنهاد خرید قهوه به قیمت پایین و فروش آن با قیمت بالا را داد که بازار معکوس عملکرد کرد و میلیاردها پسانداز و قرض خانواده ادیب بر باد رفت. اتفاقات دیگری نیز سهمی از قصه «قهوه پدری» دارند ولی باید گفت چنگی به دل نمیزنند. مشابه سرنوشت خانواده فلاکتزده بارها دستمایه آثار نمایشی شده. ضمن اینکه سریال فاقد داستانی با ریتم بالا است.
مورد دوم| امان از کلیشه
اگر پشت دوربین «قهوه پدری» کارگردانی دیگر جز مهران مدیری حضور داشت، حساسیتها پایین میآمد. او کسی است که سریالهای کمدی موفقی در تلویزیون و شبکه خانگی ساخته و انتظارها را بالا برده است. محصول جدید او اما در ادامه شکستهای سینماییاش محسوب میشود و همین زنگ خطر را برای کمدین محبوب ما بلندتر از همیشه به صدا درآورده.
برخی میگویند باید صبر کرد؛ چون اصولا کارهای مدیری نیازمند گذشت چند قسمت است. بحثی نیست ولی آیا او نمیداند زمانه تغییر کرده و ویژگی و نیز جنسِ سلیقه مخاطب امروز تغییر کرده؟ حالا کمتر کسی منتظر میماند تا ببیند آیا «قهوه پدری» جان میگیرد یا نه. مدیری باید در همین دو قسمت میخ را محکم میکوبید و برگ برنده رو میکرد. او اما روی کلیشههای همیشگی قدم برداشته است و چنین روشی طبعا نتیجهای جز سرخوردگی مخاطبان انبوه به همراه ندارد. فرقی هم نمیکند که مخاطب سختپسند باشد یا نه. مهم این است که دیگر محصولات معمولی و تکراری خریدار ندارند.
مورد سوم| فلاکت به جای خنده
«قهوه پدری» هرگز باب طبع صاحب سلیقهها نیست. از مخاطبی که فیلم و سریالهای شاخص روز را میبیند حرف نمیزنیم. بلکه مقصود طیفی است که میداند دوره کمدیهای قبلی مدیری به سر آمده. او حتی فکری برای تماشاگران معمولی هم نکرده تا با بالا بردن موقعیتهای کمدی گیرشان بیندازد. یعنی با سریالی مواجه هستیم که قصهاش کم ملات است و برای خنداندن زور میزند.
تازه، دست روی فلاکت و بدبختی یک خانواده گذاشته تا مثلا تبدیل به یک کمدی سیاه شود. نتیجه اما عکس شده است و دوچندان توی ذوق مخاطبان خورده. مهران مدیری که همواره در تلاش برای تزریق حال خوب بوده، چرا معضلات و تلخیها را نردبان سریال جدید خود کرده؟ به قول دوستی: « خودمان از سختیها اطلاع داریم؛ خواستیم «قهوه پدری» ببینیم که کمی بخندیم ولی حالمان بدتر شد.»
مورد چهارم| شخصیتهای ناکام
در آثار مهران مدیری، شخصیتها کارکردی ویژه دارند. آنها خیلی زود تبدیل به آدمهایی شناسنامهدار میشوند و از مخاطب دلبری میکنند. یکی دیگر از ضعفهای اصلی «قهوه پدری» عدم توفیق در شخصیتسازی و حتی تیپسازی است. سرآمد شکستخوردگان، جواد رضویان است که تلاش او برای خلق یک کاراکتر بامزه جواب نداده و تبدیل به نقطه ضعف سریال شده. ژاله صامتی در لحظات زیادی یادآور «زیرخاکی» است. این بخش، خود سرفصل گزارشی مفصل است که جداگانه دربارهاش خواهیم نوشت.
مورد پنجم| واکنشها
کافی است سری به شبکههای اجتماعی بزنید تا متوجه عصبانیت کاربران از کیفیت نامطلوب «قهوه پدری» بشوید. گزارش را با بخشی از یادداشت خبرگزاری تسنیم تمام میکنیم :«حالا دیگر نمیتوان به مهران مدیری هم امید بست. روزگاری آثار او میتوانست تراپی روح و روان مخاطب باشد و در چند سال اخیر او در عرصه ساخت سریال و حتی بعضاً بعد از «دورهمی» با هیچ برنامهای نتوانسته توفیقِ گذشته را کسب کند. در حال حاضر میتوان گفت بسیار منتظر بودیم مهران مدیری با اثری جدید برگردد اما شروع بدی داشت.»