هنوز هم همان قدیمی
درباره رد پای گذشته پاپ ایرانی در آثار امروزی.
روزنامه هفت صبح، بهنام مظاهری| هفته گذشته ویدئویی حاوی آنالیز آهنگ «عکس تو» گرشا رضایی در شبکههای اجتماعی دست بهدست شد که در آن قسمتی از کار رضایی شبیه به قسمتی از کار شادمهر عقیلی بهنام «خونه» در آلبوم «دهاتی» است. در ویدئوی آنالیز منتشر شده این شباهت حتی به لحاظ ملودیک تقریبا غیرقابل انکار است.
اما وقتی خودتان هر دو آهنگ را با هم پلی کنید، متوجه میشوید که این شباهت ملودیک تنها در قسمتی کوتاه از کار رضایی با شادمهر مشترک است اما بهواسطه شباهت تم هر دو موزیک باهم ممکن است در لحظاتی این فکر به ذهن خطور کند که رضایی از شادمهر کپی کرده باشد. همین اتفاق چندی پیش برای موزیک «پاقدم» علیرضا طلیسچی هم افتاد.
آهنگی که از لحاظ تم بهشدت شبیه به دو آهنگ دهه پنجاهی و یکی از آهنگهای قدیمی شادمهر بود و ویدئوی آنالیز آنهم در اینستاگرام به ویدئوهای پربازدید تبدیل شده بود. در چنین مواقعی واقعا نمیتوان بهسادگی گفت کپیکاری اتفاق افتاده یا نه.
موسیقی پاپ ایرانی (نه آن پاپی که مثلا از سیروان میشنوید) گستره محدودی دارد. چند آکورد ساده و تکراری که سالهاست همه خوانندههای این سبک روی آنها خواندهاند. شباهتها بین آهنگهای ایرانی در مواقعی بدون اینکه قصد کپیکاری باشد، غیرقابلانکار است.
اما چیزی که میتوانیم به قطع بگوییم این است که موسیقی پاپ این روزها بهشدت در حال الگوبرداری از تم آهنگهای قدیم خود است و انگار خودش را بازیافت میکند. حداقلترین چیزی که میتوانیم بگوییم این است که باز جای شکرش باقی است از الگوبرداری از تم آهنگهای ترکی و عربی عقب کشیدهایم.
اما اینکه چرا خوانندههای پاپ این روزها در حال الگوبرداری از گذشته موسیقیایی پاپ ایرانی هستند، چیزی است که نه فقط خود اهالی موسیقی، بلکه جامعهشناسان هم باید در موردش نظر بدهند و بحث و گفتوگو کنند.
این حس نوستالژی گذشتهای که چندان هم آسان نبوده چه چیزی در خود پنهان دارد که این روزها گیشه فیلمهای سینمایی با تمهای دهه پنجاهی و شصتی و موزیکهای پاپ را بهخود جذب میکند؟ آیا این فقط یک مد است یا قرار است در آینده هنری کشور هم تاثیراتی داشته باشد؟
نکته جالبتر ماجرا اینجاست که در هر دو آهنگ «طلیسچی» و «رضایی» رد پای شادمهر پررنگ است. هنرمندی که خودش در کپیکاری ید طولانی دارد اما نمیتوان انکار کرد که مسیر موسیقی پاپ ایران را تغییر نداد. شادمهر درست در لبه این تغییر ایستاد، آنهم درست در زمانی که تازه موسیقی پاپ بعد از انقلاب در حال رونق گرفتن بود و جانی تازه گرفته بود.
او موزیسینی بود که آموختههای شنواییاش در موسیقی، مثل همه مردم در آن زمان به دهه پنجاهیها میخورد اما برخلاف خیلی از همدورهایهایش بعد از وقفهای که در موسیقی پاپ بعد از انقلاب افتاد، میخواست کارهایی تازه انجام بدهد و البته موفق هم شد.
آلبومهای «مسافر» و «دهاتی» که هر دو از پرفروشترین آلبومهای تاریخ موسیقی ایران بهحساب میآیند، بهترین شاهدان برای این نوشتهها محسوب میشوند. آهنگهای این دو آلبوم همچنان تر و تازه ماندهاند و قابل شنیدن.
حتی با معیارهای موسیقی این روزها همچنان میتوانند مخاطب را درگیر کنند. پس میتوانیم اینجا بگوییم احتمالا طبیعی است که رد پای شادمهر و تم آثارش همچنان در موسیقی ایران باقی مانده باشد. حتی وقتی خودش هم دیگر آن مسیر را رها و مسیری دیگر در پیش گرفته باشد.