تمسخر پزشکیان توسط مجری معروف صداوسیما

همزمان با سفر رئیس جمهور به ارمنستان برخی برنامههای رادیویی و تلویزیونی به بهانهی توافق این کشور و جمهوری آذربایجان دربارهی دالان زنگزور حملاتی را به مسعود پزشکیان آغاز کردند.
به گزارش هفت صبح، شامگاه یکشنبه ۲۴ مرداد ۰۴، برنامه تلویزیونی ثریا به تهیهکنندگی و اجرای محسن مقصودی، به مرور تحولات کریدور زنگزور پرداخت، در حالیکه به نظر میرسید علایق سیاسی عوامل برنامه ثریا تاثیر آشکاری بر جهتگیری منتقدانه آن گذاشته است.
در جای جای برنامه ثریا با موضوع زنگزور، مجری بدون اسم آوردن از مسعود پزشکیان، موضع رئیسجمهور درباره توافق اخیر امریکا، آذربایجان و ارمنستان برای ایجاد «کریدور ترامپ» را به سخره گرفت.
البته گزاره اخیر میتواند بیان دیگری هم داشته باشد؛ در جای جای برنامه ثریا با موضوع زنگزور، مجری بدون اسم آوردن از مسعود پزشکیان، موضع رئیسجمهور درباره توافق اخیر امریکا، آذربایجان و ارمنستان برای ایجاد «کریدور ترامپ» را به نقد کشید.
انتخاب بین گزاره اول یا دوم، قاعدتا وابسته به موضع سیاسی فرد است و دوری و نزدیکیاش به یکی از دو اردوگاه اصولگرا-اصلاحطلب در انتخاب توصیف آنچه در برنامه ثریا گذشته، تاثیرگذار است.
از وجه فنی اما وقتی میتوان گفت جناب مقصودی به نقد مواضع رئیسجمهور یا هر دولتمرد دیگری درباره کریدور زنگزور پرداخته که یا رسانه متعلق به شخص ایشان یا هر شخص دیگری در اردوگاه سیاسیشان باشد، یا اگر در مقیاس رسانه ملی سخن میگوییم، بتوان نمونهای از بدیل مواضع مجری برنامه ثریا را هم نشان داد.
به بیان دیگر، همانطور که برای محسن مقصودی به عنوان کارشناس تهیهکننده رسانه ملی این امکان فراهم است که موضع رئیسجمهور درباره یک تحول مهم بینالمللی منطقهای را با پوزخند «نقد» کند، برای مجری کارشناسان دیگر هم باید امکان دفاع از این موضع یا نقد دیگر اقطاب قدرت فراهم باشد.
در فقدان این امکان برای همه، میتوان نتیجه گرفت که از منظر معاونت سیاسی صداوسیما، آقای مقصودی برنامه ثریا مساویتر از دیگر کارشناسان این کشور است!
این نوشته بر آن نیست که چرا رئیسجمهورنقد شده است، حتی وقتی مجری آشکارا دولت حاضر را به سادهانگاری متهم و با پوزخند گزاره «ملاحظات ایران رعایت شده» را تکرار میکند یا دائما از ابتکار دولت رئیسجمهور فقید رئیسی شاهد مثال میآورد که گذرگاه بینالمللی ارس را به نتیجه رسانده بود!
چه آموزههای دینی و اعتقادی و چه وعدههای انقلاب اسلامی را که مبنا قرار دهیم، نقد حکمرانی نه تنها ایراد و اشکالی ندارد، بلکه واجب و لازم است. به این اعتبار، کار برنامه ثریا در نقد و بررسی تحولات جنوب قفقاز و گذرگاه زنگزور بسیار قابل ستایش است چون روی یک مساله ملی دست گذاشته و مانند قاطبه افکار عمومی، نگران آینده ایران است.
نکته تنها این است که چرا نقد حکمرانی، به شماتت مسعود پزشکیان فروکاسته شده و افتخار نقد و بیان دغدغههای ملی، تنها به جناب مقصودی اعطا شده است؟
آیا مواضع ائمه جمعه در جنگ دو سال پیش قرهباغ در این تحولات موثر نبوده است؟
آیا از دسترفتن سوریه و القای کاهش عمق راهبردی تهران در منطقه، رقبای اوراسیایی را به طمع نینداخته است؟
بازی روسها را خواندهایم؟
موضع چین درباره کریدورهای منطقهای چیست و طرف کدام مذاکره و رایزنی بوده است؟
میدانیم مردم ارمنستان چه نگاهی به این تحولات و چه تحلیلی از توافق اخیر دارند؟
آیا ظرفیت سازمان همکاریهای منطقهای اکو نمیتوانست به خدمت منافع ملی ایران درآید؟
ایجاد کریدور ارس واقعا دستاورد بزرگ دولت مرحوم رئیسی بوده است؟ قصور و تقصیر در عدم محافظت از این دستاورد از چه کسانی سر زده و چه برخوردی با آنان شده است؟
آیا ایران توان و امکان انسداد یا تغییر مسیر جریان جهانی انرژی، کالا و سرمایه را دارد؟ اگر نه، نسخه بدیل چیست؟
سفر رئیسجمهور به باکو، ابراز برادری با شهروندان جمهوری آذربایجان و چند دیدارش با اردوغان و علیف، چه تاثیری بر ایجاد «کریدور ترامپ» داشته است؟
و دست آخر اینکه اگر کارشناسی در رسانهای غیر از صداوسیما به تحلیلی یکسر متفاوت برسد یا ترکیبی از بیتدبیری، مسئولیتگریزی و ناتوانی از بازیخوانی را در به مخاطره انداختن منافع ملی موثر بداند، آیا میتواند مانند جناب مقصودیِ برنامه ثریا با گردن افراشته و بیلکنت موضع خود را اعلام کند یا اینجا هم کارشناس خودیتر، مساویتر است؟!