کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۰۸۷۲۵
تاریخ خبر:

متن نامه گالانت به رهبر انقلاب؛ سندی بر استیصال اسرائیلی

متن نامه گالانت به رهبر انقلاب؛ سندی بر استیصال اسرائیلی

نامه یوآو گالانت به رهبر انقلاب، نه پیام نظامی بلکه سندی آغشته به اضطراب راهبردی است؛ اعترافی ناخواسته به شکست ساختاری اسرائیل در برابر راهبرد مقاومت ایران، که نه با سلاح، که با صبر و گفتمان، زمین بازی را به سود خود تغییر داده است.

به گزارش هفت صبح،   متن پیش رو رمزگشایی نورنیوز از ابعاد واقعی نامه وزیر دفاع سابق اسرائیل به رهبر معظم انقلاب است که در ادامه می‌توانید بخوانید:
 

در فضای آشوب‌زده پس از تجاوز ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی با جمهوری اسلامی ایران، ناگهان نامه‌ای از یوآو گالانت وزیر دفاع پیشین اسرائیل، خطاب به رهبر معظم انقلاب اسلامی منتشر می‌شود؛ نامه‌ای که بیش از آن‌که یک پیام نظامی باشد، سندی سیاسی، فرسوده و آغشته به اضطراب راهبردی است. اگرچه این نامه ظاهراً ادامه عملیات روانی علیه محور مقاومت و شخص آیت‌الله خامنه‌ای تلقی می‌شود، اما در فرامتن خود، اعترافی است به ناکامی عمیق اسرائیل در عرصه نظامی، اطلاعاتی و ایدئولوژیک.
 

در یک اصل بدیهی نظامی، فرمانده‌ای که در میدان نبرد به موفقیت رسیده، مسیر را از طریق تثبیت دستاوردهای جنگی و ادامه عملیات تکمیلی طی می‌کند، نه از طریق نامه‌نگاری به دشمنش. این قاعده‌ای ساده اما بنیادین است. گالانت، که پیش‌تر در طراحی حملات علیه گروه‌های مقاومت نقش محوری داشته، اکنون به جای پیگیری ادامه فشار نظامی، به نگارش نامه‌ای روی آورده که سراسر از «التماس برای توقف پیشروی» بویژه در ابعاد راهبردی ایران حکایت دارد. این تناقض، خود نشانه‌ای است از تهی شدن جبهه متجاوز از توان تأثیرگذاری نظامی.
 

از عملیات روانی تا اعتراف ضمنی
 

نامه گالانت در ظاهر تداوم همان پروژه بی‌پایان جنگ روانی علیه شخص رهبر انقلاب است؛ پروژه‌ای که طی چهار دهه گذشته همواره با هدف شکستن اقتدار آیت‌الله خامنه‌ای طراحی شده اما هر بار به تقویت جایگاه ایشان در افکار عمومی منطقه و حتی در نگاه نخبگان بین‌المللی منجر شده است. امروز نیز، پس از جنگی تمام‌عیار که  اسرائیل علی رغم پشتیبانی همه جانبه آمریکا و هم پیمان های غربی اش نتوانست به اهدافی که برای تحقق آن جنگی پرهزینه را آغاز کرد، دست یابد، دوباره به همان حربه قدیمی   تخریب جایگاه رهبری ایران   متوسل شده است، اما در لباسی جدید.
 

با این حال، آنچه در متن و فرامتن این نامه بیش از همه برجسته است، نوعی «تحسین ناخواسته» از رهبر انقلاب اسلامی است. گالانت به صراحت از سه دهه تلاش مستمر آیت‌الله خامنه‌ای برای ساختن ایرانِ قوی سخن می‌گوید و طراحی دقیق حلقه آتش پیرامون اسرائیل را از جمله دستاوردهای ایشان می‌داند. این حلقه شامل گروه‌هایی است که نه بر اساس منافع مقطعی، بلکه با پیوست گفتمانی، به هم متصل شده‌اند؛ گفتمانی که گالانت نیز اذعان دارد نه با موشک و حمله، که با صبر و راهبرد فرسایشی بازتولید می‌شود.
 

از حلقه آتش تا چرخه ناکامی تل‌آویو
 

آنچه گالانت آن را حلقه تضعیف‌شده مقاومت توصیف می‌کند، در واقع بازتاب ناتوانی ذهن استراتژیست‌های صهیونیست در فهم عمق گفتمانی و راهبردی محور مقاومت است. حلقه‌ای که نه بر اساس موقعیت‌های جغرافیایی، بلکه بر محور مقاومت فعال، تأثیرگذار و زنده طراحی شده است. درست به همین دلیل، حتی پس از دریافت ضربات سنگین، همچون آتش زیر خاکستر، قابلیت شعله‌ور شدن دارد. همین منطق است که جنگ ۱۲ روزه را به یک شکست ساختاری برای اسرائیل بدل کرد؛ شکستی که نه‌تنها در میدان نبرد، بلکه در سطوح روانی، رسانه‌ای و راهبردی نیز امتداد یافت.
 

جالب آنجاست که گالانت در انتهای نامه، برخلاف ابتدای آن، صراحتاً از نگرانی نسبت به توان ایران در بازسازی توان موشکی و هسته‌ای و نوسازی محور مقاومت سخن می‌گوید. همین اعتراف تلویحی نشان می‌دهد که تل‌آویو در درک ماهیت واقعی تهدید ایران دچار بحران محاسباتی مزمنی است.
 

پیشنهاد مذاکره، شکست در لباس دیپلماسی
 

در بخش پایانی نامه، ژنرال صهیونیست، که تا چندی پیش مدافع عملیات پیش‌دستانه علیه ایران بود، به‌طور غیرمستقیم مسیر «مذاکره» را پیشنهاد می‌دهد؛ مسیری که از دل یک نامه رسمی بیرون می‌آید، نه از سلاح یا سامانه گنبد آهنین. این تغییر مسیر از تهدید نظامی به تضرع سیاسی، در واقع اعترافی است به بن‌بست راهبردی اسرائیل.
 

اگرچه گالانت می‌کوشد این تغییر را در قالب تحلیل‌های راهبردی بپیچد، اما به‌روشنی پیداست که پیام واقعی این نامه، نه قدرت، بلکه درماندگی و نوعی اعتراف به ناتوانی است. از همین رو، پیشنهاد مذاکره نه به‌مثابه راه‌حل، بلکه به‌عنوان پناه بردن به ابزارهای دیپلماتیک پس از ناکامی نظامی تلقی می‌شود.
 

نامه وزیر دفاع پیشین رژیم صهیونیستی به رهبر انقلاب اسلامی، اگرچه به ظاهر در امتداد جنگ روانی تنظیم شده، اما در فرامتن خود سندی است بر فروپاشی محاسبات نظامی اسرائیل و اعتراف به شکست راهبردی در برابر پروژه مقاومت ایران. تکیه برنامه‌نگاری، آن‌هم از سوی یک ژنرال باسابقه، نه نشانه بلوغ سیاسی، بلکه دال بر سردرگمی در میدان نبردی است که توازن آن به‌طرز محسوسی به سود محور مقاومت تغییر کرده است.
 

ایران به‌واسطه رهبری مدبرانه، نه‌تنها از معرکه ۱۲ روزه آسیب ندید، بلکه اعتبار راهبردی‌اش در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی تقویت شد. آنچه باقی می‌ماند، تنها یک حقیقت تلخ برای تل‌آویو است: نه تهدید نظامی، نه جنگ روانی و نه نامه‌نگاری‌های دیپلمات‌مآبانه، هیچ‌کدام راه نجاتی برای اسرائیل در برابر گفتمان زنده مقاومت نخواهند بود.

آخرین تحولاتسیاسیرا اینجا بخوانید.
منبع: ايسنا
کدخبر: ۶۰۸۷۲۵
تاریخ خبر:
ارسال نظر