انفجار شایعات| اخبار جعلی در کمین هر بحران از سکوت مسئولان تا هجوم شایعات

دولتها و نهادهای رسمی باید بهجای انفعال و تأخیر، روایتهای واقعی را پیش از آنکه شایعات بر ذهنها حکمرانی کنند، در اختیار مردم بگذارند
هفت صبح| در عصر انفجار اطلاعات، هر بحران به جای آنکه تنها میدان تصمیمگیری باشد، به میدان نبردی برای حقیقت بدل شده است. نبردی که سلاح اصلی آن، اخبار جعلیاند. در زمانهای که شفافیت، کالایی کمیاب شده و مردم زیر رگبار بیوقفه پیامهای شبکههای اجتماعی قرار دارند، شایعات با سرعتی سرسامآور، خشم، ترس و سردرگمی را در دل جوامع شعلهور میکنند.
طی ماههای اخیر، همزمان با مذاکرات حساس ایران و آمریکا ، موجی از اخبار ساختگی درباره نتایج احتمالی این گفتوگوها و روند مذاکرات در فضای مجازی و رسانههای غیررسمی به راه افتاد؛ شایعاتی که گاه از واقعیت جلوتر دویدند و افکار عمومی را آشفته کردند. از سوی دیگر، انفجار هولناک در اسکله شهید رجایی بندرعباس، به دلیل تعلل در اطلاعرسانی دقیق، به بستری برای تاختوتاز شایعهسازان تبدیل شد. در این فضای مهآلود، اخبار جعلی در ابتدا ذهن مردم را تسخیر کردند و توانستند مسیر تحلیل و واکنش عمومی را نیز دگرگون کنند.
چرایی گسترش اخبار جعلی در بحرانهای سیاسی
اخبار جعلی در بحرانهای سیاسی عموما از خلأ اطلاعاتی و کشمکشهای داخلی و خارجی آب میخورد. عدم شفافیت یا تاخیر در اطلاعرسانی رسمی، جامعه را نسبت به واقعیتها دچار ابهام میکند. موسسه پیو در آمریکا گزارش داده است که عموم مردم اطلاعات نادرست را حتی از نژادپرستی و تروریسم خطرناکتر میشمارند اما سرعت انتشار اخبار جعلی چندین برابر اخبار موثق است. در چنین فضایی، برخی بازیگران سیاسی یا اقتصادی با انگیزههای خاص، از اهرم اخبار جعلی برای مقاصد خود استفاده میکنند.
در ایران نیز بعضی از گروهها سعی دارند تا با دامن زدن به شایعات و تحلیلهای دلهرهآور (مثلا ترغیب مردم به خرید دلار یا تولید اخبار جعلی رعبآورانه)، موج نارضایتی عمومی را به نفع خود هدایت کنند. در سوی دیگر، ماهیت شبکهای و بدون کنترل کامل شبکههای اجتماعی، به گسترش سریع شایعات کمک میکند.
حتی شرکتهای بزرگ فناوری از جمله فیسبوک در شناسایی و حذف اطلاعات نادرست ناکام ماندهاند، بهگونهای که بررسیها نشان میدهد راه طولانی برای مقابله مؤثر با «اخبار منفی مخرب» باقی است. در هر بحران سیاسی _ از مذاکرات حساس بینالمللی تا رخدادهای داخلی ناگهانی _ اخبار جعلی به ابزاری برای دامن زدن به استرس و بیاعتمادی عمومی تبدیل میشوند.
نمونههای داخلی
مذاکرات ایران و آمریکا: در دور دوم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در رم، موج اخبار جعلی به حدی بالا رفت که سخنگوی مرکز ملی فضای مجازی از آن بهعنوان «دهها خبر جعلی توسط رسانههای غیررسمی داخلی و خارجی» طی چهار ساعت مذاکره یاد کرد. وی تاکید کرده است که حجم اخبار جعلی این دور از مذاکرات از مسقط نیز بیشتر بود.
یکی از دلایل این سیل شایعه، نقش بازیگران متمایل به حفظ تحریم است. برآورد میشود «جریان کاسبان تحریم» با هدف بهرهبرداری از اوضاع بحرانی، اخبار نادرستی در فضاسازیهای رسانهای منتشر میکنند. در مقابل، سخنگوی وزارت خارجه ایران بهصراحت اعلام کرده این اخبار «بخشی از روند حاشیهسازی برای مذاکرات» است و تمرکز دیپلماتها معطوف به منافع کشور خواهد بود؛ بهعبارت دیگر، شایعات ابهامآمیز درباره نتیجه یا وضعیت مذاکرات با هدف برهمزدن آرامش فکری مردم و تحت فشار قرار دادن تیم دیپلماسی منتشر میشود.
حادثه انفجار بندر شهید رجایی
انفجار گسترده در اسکله شهید رجایی بندرعباس (۶ اردیبهشت ۱۴۰۴) نیز نمونهای بارز از خلأ اطلاعات و جولان شایعات بود. در ساعات ابتدایی پس از حادثه که دادههای دقیق در دسترس نبود، برخی رسانهها و کاربران عنوان کردند که علت انفجار «حملات» یا «اخلال عمدی» بوده است. اما سازمان مدیریت بحران کشور با صدور اطلاعیهای از رسانهها خواست تا مشخص شدن علت و ابعاد حادثه از انتشار اخبار غیررسمی خودداری کنند. متن اطلاعیه دادستانی کل کشور نیز از فعالان فضای مجازی خواست به موضوعاتی که «امنیت روانی جامعه را مخدوش میکند» نپردازند.
در عین حال، برخی خبرها درباره «حمله اسرائیل» که در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد، توسط تحلیلگران رسانه به عنوان پروژهای روانی تشخیص داده شد. کارشناسان مستقل اشاره کردهاند این مطالب مبتنی بر منابع نامعتبر (مثلا «CNN فارسی» غیررسمی) و حاوی تضادهای روایتی و جملات تحریکآمیز است که صرفا به هدف ایجاد ترس و بیاعتمادی منتشر شدهاند. هنوز هم پس از یک روز از این حادثه تاسفبار تشدد منابع خبری و یکسو نبودن منابع خبری رسمی باعث شده است فضای خالی اطلاعاتی با «خلل روانی» ناشی از اخبار جعلی پر شود.
نمونههای بینالمللی انتخابات آمریکا ۲۰۱۶ و ۲۰۲۰
انتشار اطلاعات نادرست در دو انتخابات آمریکا بسیار پرتاثیر بوده است. ماجرای انتخابات ۲۰۱۶ به نقطه اوج بحث پیرامون فیکنیوز تبدیل شد؛ برخی گزارشها حکایت میکنند که کمپینهای فیکنیوز با کمک شبکههای اجتماعی، آرای انتخاباتی را جهت دادهاند. به گفته برخی ناظران، در این دوره دونالد ترامپ توانست با بهرهگیری از اخبار دروغین در فضای اینترنت، به 11 رای مجمع انتخاباتی دست پیدا کند.
پیرو تجربه ۲۰۱۶، در انتخابات ۲۰۲۰ پلتفرمهای اجتماعی واکنش نشان دادند و قوانینی برای محدودسازی اطلاعات نادرست وضع کردند. به عنوان مثال، در آمریکا توئیتر برچسب هشدار به پستهای حاوی ادعاهای بیاساس آویخت و کاربران را به منابع رسمی برای اعلام نتایج تشویق کرد. همچنین، یک تحقیق معتبر نشان داد سرعت انتشار اخبار جعلی در آمریکا چندین برابر اخبار معتبر است. این واقعیتها نشان میدهد حتی قدرتهای بزرگ و غولهای فناوری نیز با سیل اطلاعات غلط روبهرو هستند و جوامع، با اعتماد عمومی تضعیف شده، به دوگانگیهای سیاسی بیشتری دچار میشوند.
جنبش جلیقهزردها در فرانسه
بحران اعتراضی جلیقه زردها (روزیهای پایانی ۲۰۱۸ تا ۲۰۱۹) نیز نمونهای از شیوع فیکنیوز بود. Avaaz، سازمان مردمنهاد بینالمللی، در گزارشی اعلام کرد بیش از ۱۰۵ میلیون مرتبه مطالب جعلی درباره این اعتراضات در فیسبوک مشاهده شده است. به گفته سخنگوی Avaaz، «میزان بازدید اخبار جعلی بسیار بالاست و جنبش جلیقهزردها با اطلاعات غلط آغشته شده است».
محققان هشدار دادهاند این حجم فیکنیوز، روایتهای خطرناک و تفرقهافکنانه را ترویج میدهد و «زنگ خطر» برای پایداری دموکراسی در اروپا به شمار میآید. در کنار این، برخی مطالعات تأکید میکنند فناوریهای هوش مصنوعی و رباتها نیز با تولید محتوای ساختگی، روند اخبار جعلی را تسریع کردهاند.
زلزلهای خاموش؛
چگونه اخبار جعلی بنیانهای جامعه را فرسوده میکند
اخبار جعلی، تنها زخمهای لحظهای بر پیکر جامعه نمیزنند؛ آنها ریشههای اعتماد و مشارکت را آرامآرام میفرسایند. نظرسنجیهای معتبر جهانی نشان میدهند نزدیک به ۶۰ درصد مردم باور دارند که رسانههای خبری عمداً اخبار نادرست منتشر میکنند. نتیجه چنین بیاعتمادی، تضعیف سرمایه اجتماعی و فرسایش نهادهای دموکراتیک است.
فیکنیوز علاوه بر تزریق اطلاعات غلط ، روایتهایی سمی میسازد؛ روایتهایی که مرز واقعیت و خیال را محو میکنند و شکافهای اجتماعی را عمیقتر میسازند. در این میان، فرآیند شکلگیری افکار عمومی از مسیر طبیعی خود خارج میشود. انتخابهای سیاسی، مواضع اجتماعی و حتی تصمیمهای روزمره، زیر سایه شایعات دچار تغییر میشوند و دو قطبیهای فرساینده در جامعه شدت میگیرند.
مطالعات نشان میدهد سرچشمه اصلی این امواج جعلی، شبکههای اجتماعی و پیامرسانها هستند که سرعت گردش شایعه در آنها به مراتب از رسانههای سنتی بالاتر است. در چنین شرایطی، حقیقت، اغلب در میان انبوهی از روایتهای گمراهکننده گم میشود.حتی تصمیمسازان سیاسی هم از این زلزله خاموش در امان نماندهاند.
گاهی شایعات و نظریههای توطئه، تا عمق لایههای تصمیمگیری نفوذ میکند؛ به طوری که انرژی سیاستمداران به جای حل بحرانها، صرف پاسخ دادن به حواشی و رفع اتهامهای بیاساس میشود. تجربههای جهانی نشان میدهد اطلاعات نادرست فضای عمومی را سمیتر و واکنشهای هیجانی و شتابزده را جایگزین تصمیمات منطقی و راهبردی میکند.امروز اخبار جعلی دیگر صرفا یک معضل رسانهای نیست؛ به سلاحی در جنگ شناختی بدل شده است. جنگی که زیرساختهای اجتماعی را تکهتکه میکند، صداهای عقلانی را در هیاهوی افراطیون خفه میکند و نارضایتیهای واقعی را در غوغای شبهحقیقتها به حاشیه میراند.
نجات حقیقت:
راهکارهایی برای عبور از طوفان اخبار جعلی
وقتی در انفجار مهیب اسکله شهید رجایی، به جای پاسخ رسمی، سکوت و ابهام در هوا موج میزد، فرصت طلایی برای شایعهسازان رقم خورد. تجربه بندرعباس بهروشنی نشان داد که در دنیای امروز، جای خالی اطلاعات موثق، بلافاصله با شایعات مسموم پُر میشود. و هر دقیقه تعلل، هزاران ذهن را با ترس، گمانهزنی و بیاعتمادی آلودهتر میکند.
مسیر عبور از این طوفان سهمگین، روشن و مشخص است. شفافیت، کلید طلایی است که میتواند دیوار دفاعی جامعه را در برابر اخبار جعلی مستحکم کند. دولتها و نهادهای رسمی باید بهجای انفعال و تأخیر، روایتهای واقعی را پیش از آنکه شایعات بر ذهنها حکمرانی کنند، در اختیار مردم بگذارند. اطلاعرسانی دقیق، سریع و بیپرده، دیگر یک انتخاب نیست؛ ضرورتی است به اندازه حفظ امنیت ملی. در کنار شفافیت، آموزش سواد رسانهای باید به دغدغهای ملی بدل شود.
مردمی که توان تشخیص واقعیت از جعل را داشته باشند، میدان را از دست شایعهپردازان پس خواهند گرفت. این آموزش باید فراتر از کلاسهای درس برود و به فرهنگی عمومی بدل شود؛ فرهنگی که شکاکانه بیندیشد، منابع خبر را راستیآزمایی کند و هر روایت پرهیاهویی را بیمحابا نپذیرد. ساخت نهادهای مستقل حقیقتسنج، تقویت روندهای راستیآزمایی پیش از انتشار اخبار و پاسخگویی به موقع مسئولان، جملگی گامهایی حیاتی در این مسیرند.
ایمنی اجتماعی ما در برابر ویروس اخبار جعلی، بر دو پایه استوار است: شفافیت اطلاعاتی نهادها و هوشیاری انتقادی شهروندان. تا زمانی که اطلاعرسانی بحرانها به صورت پراکنده، کند و غیرشفاف باشد، اخبار جعلی همچنان جولان خواهند داد و اعتماد عمومی همچنان آسیب خواهد دید. بندرعباس و مسیر مذاکرات تنها یک هشدار بود؛ اگر درس بگیریم، شاید فردا در برابر سایر بحرانها و اقدامات آمادهتر باشیم.