کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۸۷۱۲۶
تاریخ خبر:

انتقاد از رویکرد دوگانه علم‌الهدی در خصوص مذاکرات ایران و آمریکا

انتقاد از رویکرد دوگانه علم‌الهدی در خصوص مذاکرات ایران و آمریکا

زمانی که نزدیکان فلان امام جمعه سه سال پیش در قدرت بودند، او درباره مذاکرات هسته‌ای گفت: "در رأس تیم مذاکرات قهرمان ایرانی، یک جوان متدین نمازشب‌خوان قرار دارد."

به گزارش هفت صبح، روزنامه هم‌میهن در سرمقاله‌ای با عنوان «حرف آخر؛ منافع است» به نقد موضع‌گیری‌های مخالفان مذاکره پرداخته و به اظهارات اخیر امام جمعه مشهد اشاره کرده است.

 

این روزنامه می‌نویسد: ریشه موضع‌گیری‌های افراد چیست؟ چرا بسیاری از افراد با برخی سیاست‌ها موافق و با برخی دیگر مخالف هستند؟ ممکن است تصور کنیم که این موضع‌گیری‌ها ناشی از تحلیل‌ها و ارزش‌های آنان است، اما باید به یاد داشته باشیم که اغلب این تحلیل‌ها از منافع فردی، گروهی و ملی نشأت می‌گیرند.



کسی که از تحریم نفع می‌برد، به همان اندازه با ادامه تنش و تداوم تحریم موافق است که کسی که زندگی‌اش تحت تأثیر تحریم‌ها قرار گرفته، مخالف آن است.



به سادگی می‌توان دید که همان امام جمعه سه سال پیش در شرایطی متفاوت، درباره مذاکرات هسته‌ای چنین گفت: «در رأس تیم مذاکرات قهرمان ایرانی، یک جوان متدین نمازشب‌خوان قرار دارد.» اما اکنون که نزدیکان او در قدرت نیستند، درباره مذاکرات فعلی می‌گوید: «این کار خلاف غرور ملی است و بی‌توجهی به تکلیف شرعی و دینی است که ما را در محاصره دشمن قرار خواهد داد.»



در این مدت هیچ چیز تغییر نکرده است؛ تنها منسوبین ایشان از پاستور و دولت رفته‌اند و نتیجه‌بخش بودن مذاکرات اکنون برای آنان سودی ندارد.



دیگرانی که از مذاکرات حمایت می‌کنند نیز به دنبال منافع خود هستند. به عنوان مثال، افرادی که ارز و طلا دارند، نگران شکست مذاکرات هستند، در حالی که سهامداران بورس از گفت‌وگوها دفاع می‌کنند و خوشحال‌اند.



آیا این دو گروه ارزش یکسانی دارند؟ قطعاً خیر. زیرا افزایش قیمت ارز و طلا فقط به نفع عده‌ای محدود است و کمکی به تولید و رفاه عمومی نمی‌کند. برعکس، افزایش شاخص بورس به معنای ایجاد شغل و رفاه همگانی و رشد اقتصادی است.



امروز دو گروه در دو سوی تندروهای داخلی و خارجی با این مذاکرات مخالف‌اند. براندازان به جلوی کاخ سفید رفته‌اند و خواستار جنگ هستند، زیرا توافق موجب بسته شدن دکان سیاسی آنان خواهد شد. آنها تنها به آینده تحریم و حمله نظامی آمریکا امید دارند، حتی اگر این موضوع به تخریب ایران منجر شود.



براندازان داخلی نیز مخالف گفت‌وگو هستند؛ همان‌هایی که نانشان در روغن تحریم و شیوه‌های فاسد برای دور زدن آن است. این دو جناح افراطی با یکدیگر در دشمنی با گفت‌وگوها متحد شده‌اند.



شاید بگویید که این افراد از نظر ارزشی و دینی چنین افکاری دارند و منافع دخالتی ندارد. اما پشت صحنه این انقلابی‌گری، منافع گروه‌های خاص قرار دارد. تجربه تاریخی نیز نشان می‌دهد که چنین مواردی در تاریخ اسلام نیز وجود داشته است.

 

این نمونه‌ها در ماجرای صلح امام‌حسن و نیز ولایتعهدی امام‌رضا مسبوق به سابقه است. در هر دو مورد مخالفانی که صادق بودند، به سرعت متوجه خطای خود می‌شدند و تغییر عقیده می‌دادند ولی بسیاری از آنان هم که دنبال منافع و مادیات بودند به اردوگاه معاویه و یا مامون خلیفه عباسی پیوستند و این وضعیتی است که امروز تجربه آن را داریم بخش مهمی از تندرو‌های قبلی امروز در اردوگاه و خیمه مخالفان و براندازان هستند و این قاعده برای اغلب تندرو‌های کنونی نیز صادق است.

کدخبر: ۵۸۷۱۲۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر