کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۸۶۴۹۷
تاریخ خبر:

آیا ایران و آمریکا توافق می کنند؟

آیا ایران و آمریکا توافق می کنند؟

دیدار مقامات ایرانی و امریکایی در عمان در فروردین ماه ۱۴۰۴ بار دیگر ‌این پرسش را پیش می کشد که آیا دو طرف می توانند به یک توافق جامع ‌و پایدار برسند؟ و آیا امکان توافقی شبیه برجام و از جنس آن وجود دارد؟ ‌یا مطالبات و خواسته‌های متفاوت و متضاد دو طرف چنین اجازه‌ای را به ‌آنها نمی دهد؟

به گزارش هفت صبح، بستر حاکم بر مذاکرات به اندازه خود مذاکره اهمیت دارد و در مورد ایران و ‌آمریکا این بستر مملو از بی اعتمادی است که هم جنبه تاریخی دارد و هم ‌در چهار دهه اخیر تشدید شده است. به بیان ساده تر ، شرایط موجود در ‌روابط ایران و آمریکا باعث می شود نسبت به حصول توافق گسترده و پایدار ‌مردد باشیم. سرنوشت برجام هم نشان داد حتی در صورت رسیدن به ‌توافق، حفظ و استمرار آن کاری بسیار دشوار است. ‌ گروه‌های سیاسی داخلی متعددی در هر دو کشور مخالف توافق پایدار و ‌عادی سازی‌اند، اسرائیل آشکارا در مسیر توافق سنگ اندازی می کند و ‌تجربه برخورد آمریکا با کشورهای مخالف هم تصمیم گیران ایرانی را در ‌اعتماد کردن به واشنگتن دچار تردید جدی می کند.چشم انداز آتی مذاکرات را هم باید در این بستر تحلیل کرد.

ترامپ و دیپلماسی اجبار در برابر ایران

دیدار روز شنبه را بیشتر از آنکه یک مذاکره بدانیم باید نوعی دیدار دوجانبه ‌برای ارزیابی متقابل طرفین از همدیگر بدانیم. آمریکا به عمان می‌آید تا ‌بی واسطه بداند آیا ایران واقعا به دنبال رسیدن به یک توافق هست یا می ‌خواهد زمان بخرد؟ ایران هم به مسقط می‌رود تا بداند خواسته‌های واقعی ‌ترامپ از ایران چیست و آیا او از خواسته های افراطی خود که در رسانه ها ‌مطرح کرده کوتاه می آید یا نه؟

سیاست ترامپ در مقابل ایران در چارچوب آن چیزی است که اصطلاحاً ‌دیپلماسی زور یا اجبار نامیده می ‌شود و منظور از آن تلفیق دیپلماسی و ‌قدرت نظامی است. در سال ‌های اخیر در مراکز قدرت در واشنگتن این ‌باور تقویت شده است که دلیل ناکامی آمریکا در رسیدن به یک توافق ‌هسته‌ای پایدار با ایران در گذشته عدم استفاده از تهدید نظامی موثر علیه ‌ایران بود.

این عده معتقدند که موفقیت دیپلماسی اجبار آمریکا در برابر ‌ایران نیازمند آن است که آمریکا به صورت جدی استفاده از قدرت نظامی ‌را در دستور کار قرار دهد. یعنی به موازات اقدامات دیپلماتیک، تهدید ‌نظامی را هم معتبر جلوه دهد. تمدید حضور ناوهای جنگی آمریکا در ‌دریای مدیترانه و تقویت حضور نظامی آن در پایگاه جزیره دیگو گارسیا در ‌اقیانوس هند و تهدیدات مکرر ترامپ درباره امکان حمله به تاسیسات ‌هسته ای ایران را باید در این راستا یعنی معتبر کردن تهدید نظامی دانست. با این حال استفاده بیش از حد از زور نظامی می‌تواند انگیزه طرف مقابل( یعنی ایران) ‌را برای توافق کاهش دهد.

عدم قطعیت‌های موجود در رسیدن به توافق

در حال حاضر سه عدم قطعیت اصلی درباره توافق ایران و آمریکا در ماه‌ ‌های آینده وجود دارد. عدم قطعیت اول به ترامپ و شیوه رفتار او برمی‌گردد ‌‌. او تصور می کند بزرگترین مزیتش در پیش‌بینی ناپذیر بودن است و ‌همواره سعی می‌کند طرف مقابل را غافلگیر بکند. این در حالی است که ‌این خصلت رفتاری او باعث محتاط تر شدن مقامات ایران می شود.‌

عدم قطعیت دوم به عملکرد لابی طرفدار اسرائیل و نتانیاهو برمی‌گردد. ‌نتانیاهو خواهان توافق میان ایران و آمریکا نیست و همه تلاش خود را به ‌کار می‌گیرد تا در این مسیر اخلال ایجاد کرده و مانع توافق شود.‌ عدم قطعیت سوم به آن چیزی برمی‌گردد که می‌توان تنگنای هویتی و ‌ایدئولوژیک در ایران دانست . جمهوری اسلامی ایران مقابله با نظام سلطه ‌و در راس آن آمریکا را به عنوان یکی از اهداف اصلی سیاست خارجی خود ‌تعریف کرده است. در نتیجه کوتاه آمدن در برابر آمریکا به نوعی در ‌تعارض با این هدف سیاست خارجی است. ‌در همین راستا اصرار ایران بر انجام مذاکرات غیر مستقیم را باید جدی ‌گرفت. جمهوری اسلامی می خواهد با حفظ اصول خود وارد مذاکرات شود ‌و تصویر پذیرش مذاکرات از موضع ضعف را تقویت نکند. این سیاست ایران ‌را می توان نشانه از این تنگنای هویتی دانست.

نتیجه‌گیری

به نظر می‌رسد که شرایط برای رسیدن به یک توافق بلند مدت و پایدار در ‌روابط ایران و آمریکا فراهم نیست و ما در ماه‌های آینده شاهد این نوع ‌توافق نخواهیم بود. اما در عین حال ایران و حتی ترامپ خواهان جنگ ‌نیستند. نتیجه این دو گزاره آن است که به احتمال زیاد یک توافق محدود ‌بین دو طرف شکل خواهد گرفت.

منبع: مشرق
کدخبر: ۵۸۶۴۹۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر