فائزه علیه نرگس؟
مصطفی آرانی نوشت: نامهای که از فائزه هاشمی، دختر اکبر هاشمی رفسنجانی منتشر شده، در روزهای اخیر بخشی از ترند سیاست البته بیشتر در فضای غیررسمی و شبکههای مجازی بوده است. او از زندان اوین و در حال گذراندن حکم محکومیت خود این نامه را نوشته است. نامهای حدودا 1500کلمهای که در آن به تندی از رفتار برخی از زندانیان زن در بند سیاسی زندان اوین انتقاد شده است. پس از آن سیلی از انتقادها از سوی گروههای عمدتا اپوزیسیون و در مقابل یک نامه عجیب از سوی نسرین ستوده، وکیل سابق دادگستری که او نیز در حال گذراندن دوره محکومیت خود، و البته در مرخصی درمانی است، ماجرا را پیچیده کرده است. فائزه از چه کسانی انتقاد کرده است و در بند سیاسی زندان اوین چه خبر است؟
از اطلاعاتی که از نامه فائزه هاشمی و نسرین ستوده که هر دو در یک سایت خبری فارسیزبان با بودجه خارجی و اپوزیسیون منتشر شده، میتوانیم بفهمیم که بند سیاسی زندان اوین تقریبا در بهار سال ۱۳۹۰ تاسیس شده و فعلا ۶۵زندانی زن در آنجا در حال گذران محکومیت خود هستند. مشهورترین آنها یکی فائزه هاشمی است و دیگر نرگس محمدی که اخیرا برنده جایزه نوبل شده است. دیگرانی هم هستند؛ مثل سپیده قلیان که بیشتر با فعالیت در زمینه مسائل کارگری و مسئله هفتتپه مشهور شد.
فائزه هاشمی در نامه خود گفته که از سه دسته نالان است. بیش از هر چیز گروههای چپ، پس از آن سلطنتطلبان و پس از آن برخی از مدافعان حقوق بشر. این آدرسها ما را به دو نام مشهور میرساند که از پیش گفتیم؛ قلیان و نرگس محمدی.
اصل حرف هاشمی این است که این گروه از زندانیان مثلا به عنوان افراد مدافع دموکراسی به زندان آمدند ولی در زندان، قواعد دموکراسی را رعایت نمیکنند. اگر نظر اکثریت چیزی باشد و نظر آنها چیز دیگری با هیاهو مانع از آن میشوند که نظر اکثریت به نتیجه برسد و حتی در روز انتخابات مانع از آن شدند که هشت نفر از این جمع بروند و رای بدهند.
نکته مهمتر اما این است که فائزه هاشمی مدعی شده این افراد در بیان رویدادهای زندان دروغ میگویند و اغراق میکنند؛ مثلا در حالی که، دو هفته یکبار توسط پزشک زنان ویزیت میشوند، مدعی هستند که دسترسی به خدمات پزشکی ندارند و اگر یک ملاقات حضوری آنها به ملاقات کابینی (با استفاده از همان تلفنهای مشهور یا میکروفون از پشت شیشه) تبدیل شود، میگویند که ممنوعالملاقات شدهاند.
هاشمی فراتر از این هم میرود و میگوید که اگر کسی غیر از این روایت را بگوید با اتهامات و تهدیدهای این گروه روبهرو میشود و حتی مدعی ضرب و شتم مخالفان توسط این گروه میشود و در نهایت مدعی میشود دختر عموی او خواب دیده که او در زندان توسط همبندیهایش به قتل خواهد رسید.
از مجموع اینها، فائزه هاشمی نتیجه گرفته که فضای استبدادی در زندان حاکم است و این افراد را «نظریهپردازانی از درون تهی» و «دیکتاتورهایی کوچک» نامیده است.
در شرایطی که برخی از افراد اپوزیسیون به خصوص از میان زنان، این نامه را نوعی طبیعی جلوه دادن شرایط به گفته آنان سخت زندان دانسته بودند، نسرین ستوده، وکیلی که خود نیز در حال گذراندن مدت حکم خود و البته در مرخصی درمانی است، نامهای نوشته و از فائزه هاشمی دفاع کرده است.
نامه ستوده دو بخش دارد. در بخشی از آن، ستوده با بیان دست کم دو خاطره میگوید که فائزه هاشمی به صورت «شرافتمندانه» در حال گذراندن دوره حبس خود است. این بخش در واقع به این معنا است که او از امتیاز دختر هاشمی رفسنجانی بودن بهره نمیبرد و در کنار برخی زندانیان نسبت به برخی برخوردها در زندان نیز اعتراض میکند.
و در بخشی دیگر، ستوده عملا بخشی از انتقادات فائزه هاشمی را تایید میکند و هشدار میدهد که برخی در زندان، نسبت به آن حس مالکیت دارند و در حال خریدن اعتبار بهخاطر زندانی بودن هستند. این در واقع ترجمه بخشی از نامه فائزه هاشمی است که نوشته:
«برای برخی از این مبارزین، زندان مکانی است که با آن شخصیت و اعتبار و شهرت کسب کرده و میکنند. فقط بودن در زندان برایشان ارزش است و عملا در تعارض با آرمانهای سابق خود، روزگار سپری میکنند.»
نامه هاشمی توسط رسانههای اصولگرا چندان تحویل گرفته نشد؛ هر چند که برخی کاربران اصولگرا گفتند، باید رسانههای اصولگرا از آن به عنوان ابزاری برای نمایش حقانیت موضع نظام در مورد زندانها و بهطور مشخص وضعیت زندان زنان استفاده میکردند. از سوی دیگر اصلاحطلبان هم کمی دیر به این نامه واکنش نشان دادند و واکنشها نیز عمدتا از سوی طیف هاشمی (روزنامه هممیهن، عطریانفر و زیباکلام) بود. با این حال روشن است که بعد از این دو نامه، شکاف میان زندانیان زن در زندان اوین و شاید حامیان آنها در خارج از زندان جدیتر شود؛ اما بعید است که این شکاف، به معنای نزدیکتر شدن یکی از آنان به حاکمیت باشد. نوعی اختلاف درونگروهی به وجود آمده و شاید به همین دلیل این نامه، چندان در افکار عمومی بازتابی نداشته است.