تکرار الگوی ۸۴ / شاید تعدد نامزدها نتایج غیر منتظرهای را رقم بزند
درباره آغاز جنجالی رقابت دبیرهای سابق شورای عالی امنیت ملی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳
هفت صبح| جمعه بعدازظهر است، حوالی ساعت هفت شب به وقت تهران و تا این لحظه حدود ۴۰ نفر به وزارت کشور مراجعه کردند که ۱۰ نفر از آنها شرایط ثبتنام در انتخابات ریاست جمهوری را داشتند. مهمترینشان سعید جلیلی در روز نخست و علی لاریجانی در روز دوم بوده است. بعد از آنها ثبت نام عبدالناصر همتی که در دور قبل دو میلیون و ۴۵۰ هزار رای آورده بود مهم بود و پس از آن پنجمین ثبتنام مصطفی کواکبیان در انتخابات آن هم در حالی که چهار بار قبلی رد شده بود.
خبرهایی که به دست ما رسیده حاکی از این است که احتمالا علیرضا زاکانی در روز یکشنبه و احتمالا محمدباقر قالیباف در روز دوشنبه در انتخابات ثبتنام خواهند کرد.
همچنین احتمال بالایی از ثبتنام مهرداد بذرپاش از میان نیروهای نزدیک به دولت و نیز سید محمد صدر، مسعود پزشکیان و محمدرضا عارف از میان اصلاحطلبان و علی شمخانی از میان نظامیان وجود دارد.
در عین حال همه کاندیداها باید از فیلتر شورای نگهبان نیز عبور کنند. با این حال دست کم حالا، در غروب روز جمعه دوقطبی انتخابات بین سعید جلیلی و علی لاریجانی است. مخصوصا با مجادلات توییتری که میان لاریجانی و باقی اصولگرایان به خصوص طرفداران جلیلی ایجاد شد.
با هم وضعیت این دو کاندیدا که اشتراکات و تفاوتهای زیادی با هم دارند را بررسی کنیم.
اشتراکات
اشتراک مهم لاریجانی و جلیلی در یک پست است که هر دوی آنها آن را تجربه کردند. دبیری شورای عالی امنیت ملی. لاریجانی از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۷ به عنوان نماینده رهبری و از آن زمان تا سال ۱۳۹۹ به عنوان رئیس مجلس عضو شورای امنیت ملی بود (مجموعا ۲۵ سال) در این میان، دبیری این شورا را هم در یک بازه تقریبا دو ساله از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ در دولت احمدینژاد در اختیار داشت. جلیلی از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲ دبیر شورای عالی امنیت ملی بود و از ۱۳۸۹ تا همین حالا یعنی به مدت ۱۴ سال نماینده رهبری در این شورا است.
با در نظر گرفتن اینکه حسن روحانی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی دو دوره کاندیدا و رئیسجمهور منتخب بوده و نیز با در نظر گرفتن احتمال کاندیداتوری شمخانی، حالا میتوان گفت که این پست به یک پست رئیسجمهور ساز در ایران تبدیل شده چرا که همه دبیرهای شورای عالی امنیت ملی بعد از در اختیار داشتن این سمت، یک دوره دست کم کاندیداتوری در انتخابات را در کارنامه دارند.
جالب است که نقش دبیر این شورا به عنوان عالیترین شورای امنیت کشور تا حدی است که دو دوره به دبیر این شورا برای ریاست جمهوری اعتماد میشود مشابه اتفاقی که برای رئیس مجلس رخ داده. هاشمی دو دوره رئیس جمهور شده ولی بعد از او هر کسی که بعد از ریاست مجلس برای ریاست جمهوری اقدام کرده شکست خورده است: ناطق نوری در ۷۶، کروبی در ۸۴ و ۸۸، حداد عادل در ۹۲ (انصراف داد) و لاریجانی در ۱۴۰۰ (ردصلاحیت شد).
تفاوتها
اولین تفاوت این دو در سن و سالشان است. لاریجانی ۸ سال بزرگتر از جلیلی است.
دومین تفاوت در نسبتهای خانوادگی است. لاریجانی فرزند یک مرجع تقلید بزرگ در دهه ۵۰ و ۶۰، داماد شهید مرتضی مطهری اولین رئیس شورای انقلاب و به قول آیتالله خامنهای، ایدئولوژیست جمهوری اسلامی و برادر رئیس فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس اسبق قوه قضاییه و نیز برادر یکی از چهرههای ارشد سیاست خارجی ایران (محمد جواد لاریجانی) و یکی از چهرههای ارشد نظام بهداشت و درمان (باقر لاریجانی) است. او البته برادر فاضل لاریجانی هم هست. همو که فیلمی از او در حال مذاکره با سعید مرتضوی در جریان استیضاح شیخالاسلامی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی دولت احمدینژاد توسط او در مجلس به عنوان سند فساد منتشر شد و زمینه رویدادی در کشور را پدید آورد که به یکشنبه سیاه موسوم شد.
سومین تفاوت در تحصیلات است. لاریجانی دکترای فلسفه از دانشگاه تهران (با تزی در مورد فلسفه کانت) دارد و استاد دانشگاه تهران است و جلیلی دکترای معارف اسلامی و علوم سیاسی از دانشگاه امام صادق دارد (با تزی در مورد سیاست خارجی دوران پیامبر) و استاد این دانشگاه است.
چهارمین تفاوت در تجربه کاری است. لاریجانی از ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۱ در صداوسیما مشغول به کار بوده و تا رده ریاست واحد مرکزی خبر هم پیش رفته بوده، چهار سال معاون وزیر شده و سپس به مدت ۶ سال معاون پارلمانی و حقوقی سپاه و جانشین ستاد مشترک این نیروی نظامی بوده است. پس از آن وزیر ارشاد شده و سپس به مدت ۱۰ سال ریاست سازمان صداوسیما را بر عهده داشته و بعد از دوره کوتاهی دبیری شورای عالی امنیت ملی، به مدت سه دوره رئیس مجلس شورای اسلامی بوده که بالاترین سابقه در میان روسای مجلس در تاریخ ایران است و از سال ۱۳۹۹ نیز مشاور سیاسی رهبری است. او از سال ۱۳۹۲ نیز فارغ از شخصیت حقوقی خود به عنوان رئیس مجلس، با حکم شخصی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم هست.
جلیلی در مقابل، در طول دهه شصت در جبهههای جنگ علیه عراق بوده و در این میان جانباز هم شده است، از سال ۱۳۶۸ وارد وزارت خارجه شده و در حالی که در ابتدای دولت خاتمی به ریاست اداره آمریکا در این وزارت رسیده بود در دوره دوم او از وزارت خارجه خارج شد و به عنوان مدیر بررسیهای جاری دفتر رهبری کار خود را آغاز کرد تا اینکه در ابتدای دولت احمدینژاد به سمت معاون اروپا و آمریکای وزارت خارجه رسید و سپس هم که وارد دبیری شورای عالی امنیت ملی شد. او در حال حاضر عضو مجمع تشخیص و البته شورای راهبردی روابط خارجی نیز هست.
پنجمین تفاوت بزرگ بین این دو در رویکردهای سیاسی است. جلیلی در منتهی الیه جناح اصولگرا یا راست سیاسی در ایران قرار دارد. در حوزه سیاست خارجی به ایستادگی در برابر جهان غرب و تعامل با همسایگان و شرق جهان اعتقاد دارد و در حوزه اقتصادی به روشهایی مثل حذف دلار و یا استفاده از تهاتر در مبادلات اقتصادی. لاریجانی اما از میانه جناح راست میآید. جایی که سابق بر این هاشمی رفسنجانی در آن قرار داشت و پس از آن جای ناطق نوری و حسن روحانی شد. ممکن است در ایدههای اقتصادی با حسن روحانی یا جناح چپ فاصله داشته باشد ولی در این ایده که برای حل مشکلات کشور و رفتن به سمت توسعه باید با جهان خارج تعامل داشته باشیم نه!
ششمین تفاوت، تجربه انتخابات ریاست جمهوری است. لاریجانی در سال ۱۳۸۴ در میان هفت کاندیدا با یک میلیون و ۷۱۳ هزار رای، رای حدود ۶ درصد از رایدهندگان و سه و نیم درصد از واجدان شرایط را به دست آورد و ششم شد اما سعید جلیلی در سال ۱۳۹۲، هر چند که رئیس جمهور نشد ولی با ۴ میلیون و ۱۶۸ هزار رای معادل ۱۱ و نیم درصد رایدهندگان و ۸ درصد واجدان شرایط در میان شش کاندیدا، سوم شد.
حامیان
بزرگترین سوالات فعلی علی لاریجانی این است که (۱) آیا تایید صلاحیت خواهم شد یا نه. (۲) در صورت تایید صلاحیت آیا از سوی اصلاحطلبان مورد اقبال قرار خواهم گرفت یا نه و (۳) آیا مشارکت به اندازهای خواهد بود که رئیس جمهور شوم یا نه.
پاسخ سوال اول با توجه به تجربه انتخابات پیشین ریاست جمهوری به احتمال زیاد مثبت است. ردصلاحیت لاریجانی در آن انتخابات موضوعی بود که حتی داد بسیاری از اصولگرایان را هم درآورد و بسیاری تذکر رهبری در مورد ظلمهایی که به برخی کاندیداها شد را مربوط به او دانستند. پاسخ سوال دوم فعلا ۵۰ – ۵۰ به سمت منفی است. اصلاحطلبان یک بار تجربه حمایت از حسن روحانی را داشتند و در دولت او، به بسیاری از اهداف و برنامههای خود نرسیدند و سرمایه اجتماعیشان نیز از بین رفت. از سوی دیگر لاریجانی در تجربه ریاست بر سازمان صداوسیما که تقریبا همزمان با دولت خاتمی بود، ناسازگاری زیادی با آنان نشان داد. از پخش برنامههایی علیه روشنفکران چون «هویت» و «چراغ» گرفته تا پخش فیلم کنفرانس برلین. پاسخ سوال سوم را هم فعلا نمیدانیم چون نظرسنجی قابل اعتمادی هنوز نداریم ولی اگر سخنان معاون امنیتی وزارت کشور درست باشد که گفته، مشارکت بالای هفتاد درصد خواهد بود، ممکن است مشارکت به حدی برسد که لاریجانی رئیس جمهور شود. البته به احتمال خیلی زیاد نه در مرحله اول!
توضیح اینکه در این دوره انتخابات ۶۲ میلیون نفر میتوانند رای بدهند و در صورتی که فقط ۶۰ درصد آنها رای بدهند، حدود ۳۸ میلیون نفر در انتخابات شرکت خواهند کرد و یک فرد برای ریاست جمهوری به حدود ۱۹ میلیون رای نیاز دارد. به سختی میتوان مدعی شد که بدنه حامی علی لاریجانی در حدود بیست سال گذشته از یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در انتخابات ۱۳۸۴ حدود ۱۳ برابر رشد کرده و به ۱۹ میلیون نفر رسیده است.
جلیلی چطور؟ او دغدغهای بابت مشارکت ندارد چون در قشر خاکستری جامعه پایگاه رای چندانی ندارد. پایگاه رای او در همان هسته سخت اصولگرایی است که همیشه در انتخاباتها شرکت میکنند ولی مسئله این است که او باید تنها باشد تا رای همه این پایگاه رای را داشته باشد. در صورتی که افرادی مثل فتاح یا بذرپاش در انتخابات شرکت کنند رای او تقسیم خواهد شد و شاید او مجبور شود مثل انتخابات سال ۱۴۰۰ در نهایت به نفع یکی از آنها کنارهگیری کند.
حواشی ثبت نام
همان طور که در ابتدا گفتیم در جریان ثبت نام این دو یعنی جلیلی و لاریجانی مجادلاتی در فضای مجازی به وجود آمد. حاشیههای مربوط به جلیلی اولا حضور یک نماینده مجلس یعنی امیرحسین ثابتی در کنار او بود. از ثابتی پرسیده شد که آیا حضور او در کنار جلیلی غیرقانونی نیست و او به سادگی میتوانست جواب بدهد که نیست چون در انتخابات مجلس، نمایندگان مجلس نه در شوراهای اجرایی هستند و نه در شوراهای نظارت ولی او ترجیح داد سنگی به سمت دولت روحانی پرتاب کند و به یاد بیاورد که محمد جواد ظریف برای روحانی در کمپین سال ۱۳۹۶ او سخنرانی کرده بود. او در پاسخ به سوال دیگری هم در مورد تعداد ثبتنامهای آقای جلیلی خبرنگاران را به ویکی پدیا حواله داد. خبرنگار البته احتمالا کنایهای زده بود به تعدد ثبتنامها و شاید به همین دلیل، ثابتی این مدل جواب سربالا را انتخاب کرد.
دیگر فردی هم که در کنار او بوده، حاج نبی رودکی فرمانده سابق سپاه والفجر شیراز بوده است. در فضای مجازی گفته شد که او پیش از این در کنار رضایی و قالیباف دیده شده و کنار جلیلی قرار گرفتن نشانهای دانسته شده از احتمال ائتلاف این دو با جلیلی که البته از نظر منطق سیاسی خیلی بعید است.
جلیلی بعدا در توییتر هم واکنشی به تیتر روز دوشنبه روزنامه سازندگی داشت. آن طور که کانال باشگاه روزنامهنگاران نوشته «روزنامه سازندگی از ورود جلیلی، زاکانی، بذرپاش و... که تفکری خاص را دنبال میکنند به عنوان عاملان وضع موجود یاد کرده و آژیر قرمز را کشیده بود که مردم حواسشان باشد اینبار به چه کسی رای میدهند.» و «از آن سو جلیلی نیز آژیر قرمز را علیه راهزنها(ی لیبرال دموکراسی) خوانده است.»
اما لاریجانی مثل دفعه پیش پر سر و صدا آمد. این بار اما خبری از کلیپ به سبک پیکی بلایندز نبود .او قبل از ثبت نام توییتی کرد به ضمیمه یک نقشه به سبک نقشه تاکسیهای اینترنتی که در آن از دفتر خود به عنوان مشاور رهبری در منطقه حفاظتی پاستور به مقصد اول در ساختمان وزارت کشور در میدان فاطمی میرفت و از آنجا به مقصد دوم در نهاد ریاست جمهوری. همین باعث شد که برخی از او هنگام ثبت نام بپرسند با اسنپ آمدید یا تپسی و لاریجانی هم گفت در آن توییت نکات مهمتری بود. احتمالا منظورش متنی بود که در آن بالای توییت نوشته بود: «بدون شما به مقصد نمیرسیم».
اما اصولگرایان این توییت را رها نکردند و امیرحسین ثابتی طرفدار زاکانی به این توییت اینطور پاسخ داد که «کسی سفر شما را قبول نکرد» و عبدالمطهر محمدخانی از نیروهای شهرداری و نزدیک به زاکانی به محل زندگی لاریجانی که احتمالا در شمال شهر تهران است و گفت «خدا را شکر که از منزل اسنپ نگرفتید.»
توییت دوم لاریجانی پر سر و صداتر شد. او در این توییت از عبارت «ارتفاع بگیریم» استفاده کرد که توسط برخی به عنوان کنایه به ماجرای سقوط هلیکوپتر رئیس جمهور تعبیر شد و پس از آن توییتهای زیادی به کنایه یا تصریح در نقد لاریجانی مطرح شد و حتی قالیباف هم در توییتی در ستایش از رئیسی تلاش کرد مرز خود را با لاریجانی پررنگ کند و به گرفتن رای از بخشی از بدنه رای رئیسی در صورت کاندیداتوری امیدوار باشد. لاریجانی هم بعد از چند ساعت توییتی توضیحی زد و گفت منظورش این نبوده است.