تخت گاز در اتوبان رقابت
فضای سیاسی کشور به سرعت از وضعیت سوگ به شرایط انتخابات وارد شده است
هفت صبح| فضای سیاسی کشور در 24 ساعت از وضعیت سوگ به شرایط انتخابات وارد شده است. در یک کورس ناگهانی سیاسی که طیفهای مختلف، در غافلگیری غمانگیز پیش آمده باید دارو ندار خود را در کمترین زمان ممکن تا انتخابات به دایره سیاست بریزند و رقابت کنند. اما این وجه خوشبینانه ماجراست.
در واقعیت با پیچیدگیهای فراوانی روبهروییم. بخش بزرگی از روحانیون با تاکید بر شرایط ایدهال دوره حجتالاسلام رئیسی فضا را به سمتی میبرند که هرگونه تغییر ریل را ناممکن و نامربوط نشان دهند.
طیف تندرو اصولگرا چندان تمایلی به انتخابات پر از ریسک (از منظر آنها) ندارد. یک کارشناس سیاسی پریشب در یک برنامه تلویزیونی علنا از شورای نگهبان به خاطر رد صلاحیت برخی سیاسیون در انتخابات قبلی ریاست جمهوری تشکر کرده بود و این امر را رهگشای انتخاب چهرهای مثل حجتالاسلام رئیسی قلمداد کرده بودند. در یک اظهار نظر دیگر سردار رادان فرمانده کل نیروی انتظامی از حجتالاسلام رئیسی به عنوان سیاستمداری یاد کرده بود که بر ارزشها پافشاری میکرد حتی اگر منجر به ریزش احتمالی آرا شود.
این دوگانه ارزشها در مقابل آرای مردمی، همان ایده و دیدگاهی است که میتواند حضور چهرههای رقیب سیاسی را در انتخابات ریاست جمهوری محدود کند. اما گروههای مختلف سیاسی امید ناچیزی را در گوشه ذهن خود دارند و به شکلی نامحسوس بر اراده احتمالی نظام در برگزاری یک انتخابات با مشارکت بیشتر تمرکز کردهاند.
نتایج ضعیف مشارکت مردم در انتخابات مجلس این ایده را تقویت کرده که در فقدان شکل گرفته فعلی، نظام میخواهد شرایط را برای حضور چهرههای متنوع از بخشهای دیگر و با گرایشهای متفاوت فراهم کند.
در همین 24 ساعت گذشته از سوی هواداران احمدی نژاد، لاریجانی، قالیباف و حتی چهرههایی مثل آذری جهرمی و شمسالدین عباسی و در یک سطح دیگر آیتالله میرباقری (به عنوان تئوریسین محبوب و سطح بالای رادیکالترین بخشهای اصولگرایان) تمایلهایی برای نامزدی چهرههای محبوبشان مطرح شده است (هرچند بلافاصله در مورد قالیباف و لاریجانی و میرباقری، خبرها و اظهار نظرهای جسته و گریخته در مورد تکذیب این اتفاق منتشر شده که البته ...) اگر این زمزمهها به حقیقت بپیوندد با انتخابات شگفتانگیزی روبهرو خواهیم بود. و فضا برای وزن کشی طیفهای مختلف از نگاه آرای مردمی باز خواهد بود( به اینها باید چهرههای کلاسیک انتخابات ریاست جمهوری مثل محسن رضایی و سعید جلیلی و حتی علیرضا زاکانی را هم اضافه کرد.)
اما نکته مهم دیگر مسئله حضور چشمگیر تودههای مردم در تشییعهای چندگانه در مشهد و قم و تبریز و تهران بود، که این ایده را در بخشهای مهم وتصمیم گیرنده نزدیک به اصولگرایان تقویت کرده که بدون حضور چهرههای سیاسی از اردوگاههای مختلف اعم از اعتدالیون واصلاح طلب، میزان مشارکت مردم بالا خواهد بود.
این همان نکتهای است که ممکن است به این مسئله ختم شود که با انتخابات پر از ریسکی روبهرو نشویم و حال و هوا و اتمسفر سیاسی کنترل شود.
به هرحال در چند روز گذشته تکاپوی جالبی در محافل سیاسی شکل گرفته که با تردید و کمی سوءظن به دورنمای حضور در انتخابات نگاه میکنند. هیچ کس نمیداند شرایط چگونه خواهد شد. این در حالی است که همین تب و تاب در مورد ریاست مجلس نیز درحال بالا گرفتن است.
احتمالا فردا انتخابات ریاست مجلس برگزار میشود. این بار منتخبین در شرایطی که همه آنها به اردوگاه اصولگرایی تعلق دارند در حال رصد شرایط و دریافت سیگنالهای لازم از حاکمیت برای حضور در رقابت تعیین رئیس مجلس هستند. مطمئنا ریاست مجلس جذابیت و همچنین دایره فعالیت محدودتری نسبت به ریاست جمهوری دارد اما به هرحال یکی از مهمترین گودها در رقابت طیفهای مختلف اصولگرایان محسوب میشود.
از همه عجیبتر مسئله ریاست مجلس خبرگان بود که به شکلی غیرمنتظره به پایان رسید و آیتالله موحدی کرمانی با تکیه بر ارجحیت سنی خود(93 ساله) بر مسند این عنوان تکیه زد.
در کشور عجیبی به سر میبریم. بدون رئیس مجلس، بدون رئیس دولت، بدون وزیر امور خارجه اما آرامش در فضای سیاسی بیشتر از همیشه است و حتی دلار هم تصمیم گرفته چندان به آن احتمالات گوناگون در انتخابات ریاست جمهوری و تعیین رئیس مجلس واکنش خاصی نشان ندهد. اینجا ایران است و همیشه با مجموعهای بیانتها از وضعیتهای پارادوکسیکال لاینحل روبهروییم.