عنوان «سربازان گمنام امام زمان» از کجا آمد؟
شاید برای بسیاری این پرسش ایجاد شود که چه کسی برای نخستین بار از عبارت «سرباز گمنام» استفاده کرده است؟
در تقویم کشورمان روزهای منتهی به نیمه شعبان به پاس قدردانی از مجاهدان وزارت اطلاعات به عنوان «هفته سربازان گمنام امام زمان (عج)» نام گرفته است.
سردار احمد وحیدی سال ۱۳۹۳ در یادواره شهید سیدکاظم کاظمی بیان میکند: «در واحد اطلاعات سپاه یکی از حوزههای فعالیت مقابله با گروههای مارکسیستی، ماتریالیستی و گروههای چپ بود. مدیریت و عملکرد شهید کاظمی باعث شد تا این گروهها و حزب توده که به اصطلاح به آنها گروههای چپ گفته میشد ضربههای سختی بخورند و منهدم شوند. همین فعالیتها باعث شد تا برای نخستین بار از سوی امام خمینی(ره) به این عزیزان در سپاه "سرباز گمنام" بگویند. آنچه امروز نیز "سرباز گمنام" مینامیم حاصل تلاش و فعالیتهای سیدکاظم کاظمی است.»
سردارانی مانند احمد متوسلیان و سردار سلیمانی و... که در جنگ و نبردهای بزرگ حضور داشتند با توجه به پیروزیهایی که بهدست میآوردند القاب و عناوینی در خورشان میگرفتند. ولی به نظر میآید کسانی که پشت جبههها در جایی مانند اطلاعات سپاه یا وزارت اطلاعات حضور داشتند، حقشان آنطور که باید ادا نمیشود. یکی از این افراد سیدکاظم کاظمی است که در طول فعالیتهای خود به عنوان یک عضو چپ سپاه یا همان عنصر اطلاعاتی دو گروه برانداز جمهوری اسلامی ایران را نابود کرد.
اولین بار امام خمینی در تاریخ ۱۴ اردیبهشت سال ۶۲ نیروهای اطلاعاتی واحد اطلاعات سپاه را «سربازان گمنام امام زمان (عج)» نامید. آن زمان هنوز وزارت اطلاعات شکل نگرفته بود و واحد اطلاعات سپاه در کنار رکن ۲ ارتش و دفتر اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری از جمله مجموعههای اطلاعاتی کشور بودند.
یک روز پس از پیام امام، دادستانی تهران در بیانیهای به ۴ دهه حیات پرفراز و نشیب حزب توده در ایران پایان داد. براساس اطلاعیه دادستانی، همزمان با اعترافات صریح اعضای حزب توده و بر مبنای اسناد و مدارک تکان دهندهای که از توطئهها و خیانتهای حزب توده به دست آمد، انحلال حزب توده اعلام شد.
سیدکاظم کاظمی در سال ۱۳۳۶ در بخش آرادان شهرستان گرمسار به دنیا آمد. وی پس از گذراندن دوران کودکی در زادگاهش، در سن شش سالگی، به همراه خانواده به شهرستان گرگان نقلمکان کرد. با توجه به اینکه پدر سید کاظم به کار کشاورزی مشغول بود، وی از همان ابتدای زندگی با مشکلات و سختیهای روزگار آشنا شد و به خانواده کمک میکرد.
او با همه مشقتها، در سال ۱۳۵۵ موفق به قبولی در کنکور شد، اما به دلیل داشتن سوابق در سازمان امنیت، از ادامه تحصیل وی جلوگیری به عمل آمد.
پس از چندی با کمک و تشویق پدرش برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و موفق به ادامه تحصیل در رشته مکانیک شد. بعد از مدتی از طریق دوستانش به انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا راه یافت و در فضای جدید، فعالیتهای سیاسی- مذهبی خود را ادامه داد.
با اوجگیری نهضت انقلاب اسلامی، تمام اوقات خود را صرف مبارزه کرد؛ که در نتیجه دو بار توسط پلیس آمریکا دستگیر شد. کاظمی در جذب و آگاه کردن جوانانی که برای ادامه تحصیل به آمریکا میآمدند، نقش مؤثری داشت. به دلیل تلاش خالصانه و شبانهروزی، وی را بهعنوان معاون انجمن اسلامی ایالت محل زندگی خود انتخاب کردند که بعدها مسئولیت همین انجمن به عهده او گذاشته شد.
او در نامهای از آمریکا خطاب به خواهران و برادران مینویسد «مواظب گروهها باشید، مبادا در دامان آنها بیفتید، با تمام توان از امام خمینی پیروی کنید که اسلام راستین در وجود این مرد خدا نهفته است.»
کاظمی پس از بازگشت از ماموریت کردستان، با تعدادی از انقلابیون و سپاهیها، واحد اطلاعات را با تشکیلات منسجمی پایهریزی کرد. در آن زمان مسئولیت گروههای چپگرا به عهده وی گذاشته شد.
او در سحرگاه روز دوم شهریورماه سال ۱۳۶۴ و همزمان با شهادت امام محمدباقر (ع) همراه تعدادی از رزمندگان که جهت بازدید از خطوط مقدم جبهه جنوب در منطقه طلائیه، با قایقی در آب در حال حرکت بودند که بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ، بهسختی مجروح و به شهادت نائل آمدند.