تغییر چهره دلالی | حباب قیمت خودرو با ناکارآمدی حذف نمیشود

ایران تنها کشوری در جهان است که خودرو در آن در بازار سرمایه عرضه میشود
هفت صبح| با آغاز مجدد عرضه خودرو در بورس کالا، امید آن میرفت که این سازوکار بتواند هم زیان انباشته خودروسازان را کاهش دهد و هم امکان خرید خودرو با قیمت واقعی را برای مصرفکنندگان فراهم سازد. با این حال، بررسیهای میدانی و واکنشهای بازار نشان میدهد که این سیاست در عمل نتوانسته به اهداف اولیه خود دست یابد.
در شرایطی که هدف از عرضه در بورس، حذف واسطهگری و کاهش حباب قیمتی بازار آزاد بود، اکنون نهتنها قیمتها کاهش نیافتهاند، بلکه در مواردی به دلیل رقابت میان متقاضیان و هزینههای جانبی مانند مالیات، کارمزد، بیمه و نقلوانتقال، قیمت نهایی خودرو از نرخ بازار آزاد نیز فراتر رفته است. این موضوع، نهتنها موجب نارضایتی مصرفکنندگان شده، بلکه کارایی بورس کالا بهعنوان بستری برای تنظیم بازار را زیر سوال برده است.
از سوی دیگر، رکود حاکم بر بازار خودرو و کاهش تولید خودروسازان، موجب شده تا عرضه در بورس با استقبال محدودی مواجه شود. در چنین فضایی، نه متقاضیان انگیزه کافی برای خرید دارند و خودروسازان وانمود میکنند که تمایلی به عرضه گسترده محصولات خود در این بستر ندارند و دلیل آن را ناترازی در زنجیره تأمین و نبود چشمانداز روشن برای قیمتگذاری، عنوان میکنند در حالی که از این مسیر خودرو را با قیمتهای بسیار بالاتر عرضه میکنند.
در مجموع، به نظر میرسد که عرضه خودرو در بورس کالا، بدون اصلاحات ساختاری و سیاستهای مکمل، نمیتواند به عنوان راهحل موثر برای تنظیم بازار و حمایت از مصرفکننده عمل کند. بازنگری در این سیاست، با محوریت شفافیت، عدالت در دسترسی و تقویت تولید داخلی، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
آیا بورس کالا مشکلات بازار خودرو را اصلاح میکند؟
در صورتی که عرضه خودرو در بورس کالا بهصورت هدفمند و مستمر تقویت شود، میتوان انتظار داشت که برخی از اختلالات ساختاری بازار خودرو بهتدریج کاهش یابد. این تقویت، البته باید با اصلاحات اجرایی، نظارت دقیق و سیاستگذاری هوشمند همراه باشد تا آثار مثبت آن در سطح بازار و برای مصرفکننده نهایی قابل لمس شود.
نخستین پیامد این تقویت، کاهش تدریجی حباب قیمتی در بازار آزاد خواهد بود. با افزایش عرضه و تنوع در مدلها، رقابت واقعی میان متقاضیان شکل میگیرد و قیمتها به سمت واقعیت اقتصادی حرکت میکنند. در نتیجه، فاصله میان قیمت پایه و قیمت بازار آزاد کاهش یافته و امکان خرید خودرو با نرخ منطقی برای مصرفکنندگان فراهم میشود.
از سوی دیگر، شفافسازی فرآیند فروش از طریق بورس کالا، اعتماد عمومی را افزایش داده و امکان رصد دقیق معاملات، جلوگیری از سوداگری و کنترل رفتارهای غیررقابتی را فراهم میسازد. این شفافیت، نهتنها به نفع مصرفکننده است، بلکه خودروسازان را نیز در موقعیتی قرار میدهد که بتوانند برنامهریزی دقیقتری برای تولید و عرضه داشته باشند.
درواقع افزایش عرضه در بورس، انگیزه تولیدکنندگان را نیز تقویت میکند. اگر خودروسازان اطمینان یابند که فروش پایدار و قابل پیشبینی از مسیر بورس کالا امکانپذیر است، تمایل بیشتری برای افزایش تیراژ، ارتقای کیفیت و تنوع محصول خواهند داشت. این موضوع میتواند به احیای ظرفیتهای راکد و ارتقای بهرهوری در صنعت خودرو منجر شود.
در کنار این موارد، میتواند عدالت در دسترسی متقاضیان را نیز افزایش دهد. با طراحی سازوکارهای هوشمند مانند احراز هویت خریداران واقعی، محدودیت در خریدهای مکرر و تخصیص سهمیههای منطقهای، میتوان از تمرکز تقاضا در دست گروههای خاص جلوگیری کرد و امکان خرید برای اقشار مختلف جامعه را فراهم ساخت. اما در دورههای گذشته خرید خودرو از بورس کالا با کد هویتی غیر انجام میشد و همین مسئله منجر به شکلگیری بازار سیاه برای فروش کد بورس کالا شده بود. البته در آن زمان فاصله قیمت خرید در بورس و بازار آزاد زیاد بود که فعلا این گپ از بین رفته است.
همچنین، با افزایش عرضه رسمی در بورس کالا، فشار بر بازار آزاد کاهش مییابد. بازار آزاد که همواره محل جولان واسطهها و دلالان بوده، با تقویت بورس کالا نقش تنظیمگر خود را از دست خواهد داد و تا حدودی نوسانات شدید قیمتی، معاملات غیررسمی و رفتارهای سوداگرانه کاهش مییابد.
اما عرضه خودرو در بورس کالا چه زمانی میتواند به ابزاری موثر برای تنظیم بازار تبدیل شود؟ نخستین شرط آنکه از یک سیاست مقطعی به یک راهبرد پایدار و اصلاحمحور ارتقا یابد. این مسیر، اگر با اراده اجرایی قوی، مشارکت خودروسازان و نظارت نهادهای تنظیمگر همراه شود، میتواند به بازسازی اعتماد عمومی، کاهش نابرابری در دسترسی و ایجاد ثبات نسبی در بازار خودرو منجر شود.
در شرایط فعلی، خرید خودرو از بورس کالا بیشتر برای گروههای خاصی از متقاضیان دارای مزیت نسبی است. این جذابیت عمدتا ناشی از انگیزههای اقتصادی، موقعیتی و حرفهای است که در برخی موارد میتواند منجر به سودآوری یا تسهیل فرآیند خرید شود.
چه کسانی از بورس کالا خودرو میخرند؟
نخست، خریداران حرفهای و سرمایهگذاران بازار خودرو، از جمله کسانی هستند که با تحلیل دقیق روندهای قیمتی، به دنبال خرید خودرو با قیمت پایه پایینتر از بازار آزاد و فروش آن با سود هستند. اگرچه هزینههای جانبی مانند مالیات، بیمه و کارمزد معاملات در بورس کالا قابل توجه است، اما در برخی مدلها و زمانها، اختلاف قیمت بهگونهای است که همچنان سودآور باقی میماند.
دوم، متقاضیان خودروهای خاص یا کمتیراژ، که در بازار آزاد بهسختی یافت میشوند، بورس کالا را بهعنوان تنها مسیر رسمی و قابل اتکا برای خرید این محصولات میدانند. برای این افراد، دسترسی به مدلهای خاص از طریق عرضه محدود در بورس، یک فرصت محسوب میشود.
سوم، افرادی با نقدینگی بالا که اولویتشان زمان و قطعیت معامله است، بورس کالا را ترجیح میدهند. این گروه معمولا دغدغه قیمت ندارند و ترجیح میدهند بدون ورود به فرآیندهای قرعهکشی یا انتظار طولانی، خودرو خود را بهصورت قطعی و سریع دریافت کنند.
چهارم، شرکتها و ناوگانهای حملونقل که نیاز به خرید رسمی و مستند خودرو دارند، از مسیر بورس کالا استفاده میکنند تا فرآیند خرید را شفاف، قابل پیگیری و منطبق با الزامات حسابداری و مالیاتی انجام دهند.
با این حال، برای مصرفکنندگان عادی، خرید از بورس کالا همچنان با چالشهایی همراه است؛ از جمله پیچیدگی ثبتنام، رقابت شدید در عرضه محدود، نبود تسهیلات خرید اقساطی و هزینههای جانبی بالا. بنابراین، جذابیت این مسیر برای عموم مردم هنوز محدود و مشروط به اصلاحات اجرایی، کاهش هزینهها و طراحی سازوکارهای حمایتی است. تنها در صورت رفع این موانع، بورس کالا میتواند به بستری فراگیر برای خرید خودرو تبدیل شود.
پشتپرده عرضه خودرو در بورس کالا
تنها در ایران است که خودرو از طریق بورس کالا عرضه میشود و در هیچ جای دنیا چنین اتفاقی نمیافتد. پشتپرده عرضه خودرو در بورس کالا، به مجموعهای از منافع پنهان، تعارضات نهادی و تصمیمسازیهای غیرشفاف اشاره دارد که باعث شده این سیاست، برخلاف ظاهر تنظیمگر خود، در عمل به ابزاری برای تثبیت منافع برخی بازیگران خاص تبدیل شود. در حالی که هدف اولیه از عرضه خودرو در بورس، کاهش حباب قیمتی بازار آزاد و حمایت از مصرفکننده واقعی بود، شواهد نشان میدهد که این مسیر بیشتر به نفع خودروسازان و واسطههای جدید تمام شده است.
خودروسازان با تعیین قیمت پایه بالا و عرضه محدود، عملا از بورس کالا برای فروش با نرخهایی نزدیک به بازار آزاد استفاده کردهاند. این رفتار نهتنها به کاهش قیمت منجر نشده، بلکه سود حاصل از تفاوت قیمت پایه و نهایی، به جای مصرفکننده، به جیب تولیدکننده رفته است. از سوی دیگر، عرضه در بورس کالا موجب شده برخی شرکتها از فرآیندهای سنتی فروش و نظارت وزارت صمت خارج شوند و کنترل بیشتری بر نحوه عرضه، زمانبندی و قیمتگذاری داشته باشند. این موضوع، شفافیت ادعایی بورس کالا را زیر سوال برده و پاسخگویی را کاهش داده است.
در همین حال، واسطههای جدیدی با دانش فنی و مالی بالا وارد این عرصه شدهاند که با استفاده از ابزارهای مالی، ثبتنامهای سازمانیافته و خرید انبوه، خودروها را از بورس خارج کرده و در بازار آزاد با سود بالا میفروشند. بنابراین، دلالی حذف نشده بلکه شکل آن تغییر کرده است. افزون بر این، برخی نهادهای تصمیمگیر و ناظر، خود در فرآیند عرضه خودرو در بورس کالا ذینفع هستند. این تعارض منافع باعث شده اصلاحات لازم در سازوکار عرضه، به کندی پیش برود یا اصلا اجرایی نشود.
در نهایت، عرضه خودرو در بورس کالا بهجای آنکه بخشی از یک بسته اصلاحی برای ساماندهی بازار خودرو باشد، به یک سیاست مقطعی و تبلیغاتی تبدیل شده است. نبود اراده برای اصلاح ساختار تولید، قیمتگذاری، رقابتپذیری و کیفیت، باعث شده این سیاست صرفا ظاهر تنظیمگر داشته باشد، اما در عمق، به تثبیت وضعیت موجود کمک کند. اگر این روند ادامه یابد و اصلاحات ساختاری صورت نگیرد، نهتنها به تنظیم بازار کمک نخواهد کرد، بلکه به تعمیق نابرابری و بیاعتمادی در بازار خودرو منجر خواهد شد.